گروه های فشار فعال شده اند و فضای سیاسی ایران به دوران پیش از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شباهتهایی پیدا کرده است. از جمله کنایه هایی که بارها در دوره احمدی نژاد تکرار می شد آن بود که پس کفن پوشان کجا رفته اند. کسانی که کنایه می زدند معتقد بودند که حضور گروهای فشار و لباس شخصی ها آنچنان که مقامات جمهوری اسلامی می گویند بصورت خودجوش و یا خودسرانه نیست.
در سال ۱۳۹۰ سایت اعتدال که بعدها به حمایت از حسن روحانی پرداخت، طی یادداشتی با عنوان “ کفن پوشان کجا رفتهاند و به کجا رسیدهاند؟” نوشته بود: “نزدیک به شش سال است که دیگر جماعت کفن پوش به خیابانها نمیریزند و از به خطر افتادن اسلام احساس خطر نمیکنند.”
این سایت اضافه کرده بود: “ همان موقع که به خیابان آمدن کفنپوشان در اعتراض به برخی سیاستهای فرهنگی دولت و یا اشتباهات و لغزشهایی که از سوی برخی نشریات و شخصیتها رخ میداد، از حالت نرمال خارج شده بود، برخی تحلیلگران سیاسی در اصالت این حرکتها ابراز تردید میکردند و بر عکس آنچه که مدافعان این کفنپوشیها بیان میکردند، منتقدان نه تنها این حرکت را خودجوش نمیدانستند، بلکه آنرا حرکاتی کاملا سازماندهی شده در جهت تخریب دولت و مجلس وقت میدانستند.”
نمونه ای دیگر که اواخر سال ۱۳۹۱ منتشر شد، وقتی بود که احمدی نژاد در مراسم تدفین هوگو چاوز شرکت کرد و مادر چاوز را در آغوش گرفت. در آن زمان، سایت الف نزدیک به احمد توکلی، نماینده راستگرای مجلس، با انتشار متنی با عنوان “ کفن پوش ها کجا هستند؟” تاکید کرد بود: “دوستان اصول گرا و حافظ شریعت که یک فیلم غیرواضح از سفر یکی از رقبای سیاسی به ایتالیا را بارها عقب و جلو می کردند تا ثابت کنند سرانگشتان او به دست زنی برخورد کرده یا عکس لیوان آب او را در یک مهمانی دست به دست می گرداندند تا نشان دهند بر سفره حرام ایستاده امروز در برابر هتک حرمات و ارتکاب محارمی که برخی در همین کشور به خاطر ذره ای مشابه آن از گزینش ها رد شده اند و سرنوشت آنها تغییر کرده کجایند؟ “
نویسنده این یادداشت پرسیده بود: “کسانی که با کمترین بهانه حکم ارتداد و قتل صادر می کردند و منتظر بودند تا در سخنرانی ها و نوحه خوانی هایشان احساسات مردم را برای برهم زدن زندگی و کار این و آن تحریک کنند آیا امروز برای به بازی گرفتن مفهوم رجعت و ارزش شهادت و قداست قرآن و حساسیت حدود شرعی و توهین های مکرر به جایگاه ولایت فقیه و حیف و میل بیت المال و تهدید بنیان های دینی نظام اسلامی اهمیتی قائل نیستند؟ آنان که برای تنهایی و غربت رهبری نعره حیدری داشتند چرا امروز برای تنهایی و غربت رهبری ناله ای هم برنمی آورند؟ راستی کفن پوش ها کجا هستند؟”
با شروع به کار دولت روحانی، گروه های فشار نیز دوباره به صحنه سیاسی ایران بازگشته اند. حمله انصار حزب الله اصفهان به مقبره آرتور پوپ در حاشیه زاینده رود یکی از خبرسازترین حوادث ماه های اخیر بود. آنان در اعتراض به دفن احتمالی ریچارد فرای ایرانشناس امریکایی در اصفهان این تجمع را شکل داده بودند. اعضای گروه فشار اصفهان همچنین بیانیه ای صادر و در آن تهدید کرده بودند: “خدا می داند اگر جنازه ی نجس و کثیف صهیونیست ریچارد فرای را به شهر شهیدان بیاورند غسل شهادت می کنیم، کفن می پوشیم، آن را تحویل گرفته می سوزانیم و خوراک سگ های بیابان می کنیم.”
به این ترتیب بود که کفن پوشان بصورت رسمی بازگشت خود را اعلام کردند.
چند روز پیش، عبدالحمید محتشم، رئیس انصار حزب الله تهران در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا گفت: “ما بند «م» وصیتنامه امام را در پیشرو داریم و این موضوع مهمی است. مثلا در بحث فرهنگی در اجلاس خبرگان تعدادی از اعضای خبرگان نسبت به وضعیت فرهنگی ابراز نگرانی کردند، حضرت آقا نیز این موضوع را تاکید کردند و در واقع روی این داستان عقلا و مجتهدین نیز تاکید دارند و اگر در این قضیه دولت از رویه خود برنگردد ما کار خود را میکنیم.”
خبرنگار ایسنا پرسیده بود: “یعنی همان کاری که در زمان اصلاحات انجام میدادید را انجام میدهید؟” و او تهدید کرد: “اگر نشریه را ببندند و دایره را تنگتر کنند یک راهش این است که ما خودمان جلوی این قضیه بایستیم و اگر این مساله اقتضا کند ما این کار را انجام میدهیم.”
در همین حال، حضور اصلاح طلبان در هر مراسمی با حمله و اعتراض گروه های فشار مواجه شده است. پانزدهم اردیبهشت، حضور سیدمحمد خاتمی در دانشگاه بهشتی برای شرکت در مراسم بزرگداشت پدر همسرش با اعتراض اعضای بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی همراه بود. سید سجاد موسوی دبیر تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به خبرگزاری فارس گفته بود: “هشدار جدی دادیم که این، آخرین باری خواهد بود که چنین اتفاقی رخ میدهد و ما دیگر اجازه حضور خاتمی و امثال وی را به دانشگاهها نمیدهیم و آنها نباید احساس کنند، میتوانند دانشگاه را جولانگاه حرکات سیاسی خودشان کنند.”
او همچنین اعلام کرده بود: “ما از حضور افرادی که باعث تحریک فضای دانشگاهها میشوند و فضای آرام آن را به هم میزنند ممانعت خواهیم کرد.”
چند روز بعد سخنرانی مصطفی ملکیان در همین دانشگاه لغو شد. پیش از لغو مراسم، محمد مهدی رمضانزاده مسئول بسیج دانشجویی این دانشگاه به خبرگزاری فارس گفته بود: “با توجه به فعالیتهای مصطفی ملکیان در چند دهه گذشته که کاملا بر ضد جمهوری اسلامی ایران و حتی اسلام ناب محمدی است، جای سوال است که چطور مسئولین دانشگاه شهیدبهشتی اجازه حضور چنین کسی را با اندیشههای تجدید نظر طلبانه و براندازانه میدهند.”
او گفته بود: “در صورتی که اقدام عاجل برای لغو برنامه مصطفی ملکیان صورت نگیرد مسئولین دانشگاه باید منتظر پاسخ انقلابی دانشجویان باشند.”
سایت دانشجو نیوز، در گزارشی با عنوان “بازگشت نیروهای فشار به دانشگاه ” آورده است: “در هفته های اخیر با فشار نیروهای تندرو وابسته به حاکمیت چندین برنامه دانشجویی در دانشگاه های کشور لغو شد. لغو سخنرانی مصطفی ملکیان در دانشگاه های شهید بهشتی و خوارزمی تهران، لغو سخنرانی هادی خانیکی در دانشگاه مشهد، عدم صدور مجوز برای سخنرانی احسان شریعتی در دانشگاه های سمنان و خرم آباد، لغو برنامه حضور حسن خمینی در دانشگاه بروجرد، لغو سخنرانی غلامعلی رجائی در دانشگاه آزاد یزد، اعتراض به حضور محمد خاتمی در دانشگاه شهید بهشتی و ایجاد تنش در مراسم سخنرانی صادق زیباکلام از نمونه های اخیر فعال تر شدن گروه های فشار در سطح دانشگاه های کشور است. همچنین علی رغم تکذیب های صورت گرفته، برخی خبر ها از عدم حضور محمدرضا عارف و جعفر توفیقی در دانشگاه شیراز به دلیل فشار گروه های تندرو خبر داده اند.”
در این میان، لغو برنامه سخنرانی سید حسن خمینی در لرستان بیشترین واکنش ها را به دنبال داشت. حتی در ابتدای کار این خبر توسط محافظه کاران تکذیب شد. از جمله محمدرضا تویسرکانی٬ نماینده ولی فقیه در سازمان بسیج این حادثه را تکذیب کرد. او گفته بود: “هفته پیش خبری مبنی بر لغو سخنرانی سیدحسن خمینی در دانشگاه پخش شد که این خبر از اساس کذب است و معلوم است که یک تیم خبری دارد خبرسازی میکند. چقدر هم بر روی این خبر تاکید شد و آن را تحلیل کرد. این نشان میدهد که دشمن دارد تلاش میکند حاکمیت دوگانهای در کشور القا کند. ما وظیفه داریم به همگان نشان دهیم که نظم، وحدت و شکوه مورد نظر رهبری را انجام میدهیم.”
اما پس از آنکه مشخص شد این ماجرا خبرسازی نبوده است، گروهی از راستگرایان نیز به محکوم کردن ماجرا مشغول شدند و تعدادی از نمایندگان مجلس نیز به وزیر کشور تذکر دادند.
دیروز نیز بسیج دانشجویی دانشگاه لرستان در نامه ای سرگشاده به سید حسن خمینی خواستار “برآب کردن نقشه دشمنان” شد. آنان در بیانیه خود نوشتند: “نکته قابل تامل این است که اگر وزارت کشور در واکنش به بروز چنین اتفاقاتی این میزان مداقه می کند چرا به مشکلات اصلی استان لرستان نظیر نرخ بیکاری ۵۱ درصد،رشد روز افزون قاچاق مواد مخدر و ضعف در پروژه های عمرانی و صنعتی توجهی نشان نمی دهد؟ به وضوح اراده سیاسی و عربده کشی در این ماجرا را می توان فهمید ولی جای تأسف بسیار است برای مسئولان که تشخیص نمی دهند توجه به خواسته های دشمن او را جری تر می کند. اکنون تعجب ما از طیف گسترده تاثیر پذیری برخی مسئولین کشوری و بعضا استانی از جنجال آفرینی رسانه های معاند است و این مدعا تنها با رصد واکنش رسانه هایی نظیر «بی بی سی» نسبت به لغو سخنرانی جنابتان قابل اثبات است.”
آنها نوشته اند: “باید بدان توجه داشت این است که هر آنچه پیش آمده و هر اتفاقی که افتاده نباید دست مایه ای شود برای سوء استفاده ی بیگانگان و اگر اختلافی باشد، یک اختلاف خانوادگی است و باید خانواده بزرگ ایران اسلامی به دور از جنجال و هیاهوی رسانه ای بیگانگان این اختلاف را حل کند.”