چندی پیش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، حجت الاسلام دهنوی در پاسخ به سئوال یک بیننده خانم که به وفاداری شوهرش شک کرده و تصمیم گرفته بود به همسرش بی اعتنایی کند، چنین توصیه کرد که خانم عزیز مردان عشقباز هستند و رفع غرایز برای مردان بسیار مهم است. رفع غرایز برای مردان اولویت اول است و بدون تعارف هر کس بخواهد آن را انکار کند انکار واقعیت کرده است و خداوند اینجور زن و مرد را کاملا بر خلاف یکدیگر خلق کرده است. پس اگر یقین هم پیدا کردید به او بی اعتنایی نکنید بلکه مهربانتر باشید. چرا که وقتی مرد وقتی قربان و صدقه خانمش میرود برای رسیدن به غرائزش است و برای همین است که اسلام به زنان سفارش نموده به غرائز شوهرانتان توجه کنید.
این جناب حجت الاسلام که خود را زن شناس معرفی میکند و البته معلوم نیست این تخصص را از کجا گرفته در ادامه می گوید: ما روایات عجیبی در این مورد داریم. در روایت آمده است در هر موقعیت مکانی و زمانی که هستید دست رد به نیازهای غریزی همسرتان نزنید که رسول اکرم چنین زنانی را لعنت کرده است.
ایشان سپس می گوید: مردی که در خانه سیر نمیشود به دنبال ساندویچ و فست فوت میرود و سپس میگوید نسخه من اگرچه یک نسخه کوفت و زهر ماری است اما برای حیات لازم است. الان که فهمیدید شوهرتان سرو گوشش می جنبد به رغم میل باطنی و با هر جان کندنی است بیشتر به او محبت کنید.
آنچه خواندید نگاه جناب حجت الاسلام بود به جایگاه مرد و زن و رابطه بین این دو در یک رسانه ملی که میلیونها زن و مرد و جوان به آن نگاه میکنند و میخواهند از این طریق آموزش ببینند و یا زندگی آینده خود را طراحی کنند و یا اسلام را بشناسند.
اما آنچه بدیهی است پخش چنین برنامه و انتخاب چنین کارشناسانی، نه اتفاقی ست و نه بدون برنامه. برنامه سازان صدا و سیما آگاهانه به مهندسی افکار عمومی، فرهنگ و افکار عمومی می پردازند و به دنبال تحمیل افکارو عقاید خود والگو سازی برای سبک زندگی مردم هستند.
جناب دهنوی فرض خود را، بدون آنکه در مقام اثبات آن بر آید، نابرابری میان زنان و مردان قرار داده است و با پیش فرض دیگری که مردان عشقباز هستند و تنها به دنبال غرائز خود میروند نتیجه گرفته که چنانچه مردان به زنان خود خیانت کردند و زنان هم یقین پیدا کردند باز به آنان محبت کنند و این توصیه را که مانند داروی کوفت و زهرماری است به رغم میل باطنی سر بکشند؛این آقا البته معلوم نکرده اند ضمانت اجرایی و نتایج چنین توصیه هایی چیست و این دیدگاه چه آسیب هایی را مبتلا به خانواده میکند. و اساسا خانواده ای که مرد آن میتواند زنان متعدد بگیرد و خیانت بکند و زن به او در نهایت اکراه محبت کند، چگونه خانواده ای است. در خانواده ای که زن در حد یک ابزار جنسی برای رفع غرائز مردانه پایین آورده می شود و مرد میتواند شرکای متعدد جنسی داشته باشد، نقش محبت و عشق رضایت مندی و همان تسکینی که در قران امده است چه می شود؟ فرزندانی که در چنین محیط های بدون چارچوب و علاقه و هر گونه پای بندی رشد میکنند، دچار چه آسیب های روانی خواهند شد؟
آنچه بدیهی است در سایه چنین نگاه مسلطی، به زودی خانواده در ایران از هم خواهد پاشید.آمار طلاق بالا خواهد رفت و خشونت و نگاه نا برابر روز به روز گسترده تر خواهد شد.
در نگاه جناب حجت الاسلام دهنوی که خانواده را با حرمسرا اشتباه گرفته، مرد یک مصرف کننده است و زن یک کالای مصرفی که به تعبیر ایشان میتواند در بهترین حالت، اگر در هر شرایطی محبت کند رطب باشد و اگر رطب نبود زنان دیگر فست فوت و سانویچ هایی هستند که باید بوسیله مردان برای رفع غرایز مصرف شوند. اما اینکه خود زنان چه هستندو چه نیاز هایی دارند، در نگاه این روحانی زن شناس یا جایی ندارد و یا اگر جایی دارند تنها به عنوان همان کشتزارهایی است که خداوند برای مردان آفریده است.
همچنین این استاد کارشناس معلوم نمیکند که اگر مردی به زن شک کرد حکمش چیست.اگر یقین پیدا کرد که زنش به او خیانت میکند حالا مرد باید چه کاری انجام دهد. ایا مرد هم به زن محبت کند یا چنین زنی خونش حلال است و مرد میتواند مطابق قانون و شرع در دم جان او را بگیرد و محاکمه هم نشود و به عنوان یک مرد غیرت مند سرش را بالا بگیرد و در خیابان راست راست راه برود چون مردی است که در دفاع از ناموس و شرفش رفع ننگ کرده است و باید به این همه غیرت ببالد .
در کمال تاسف رسانه ها و دولت و حکومت و علمای اسلام در سیاست گذاری فرهنگی و اجتماعی به تمامی به خطا میروند. نتیجه منطقی چنین نگاهی، عمیق تر شدن تبعیضی است که بر علیه زنان طراحی کرده اند، اما باید بدانند که نتیجه منطقی تر چنین نگاهی، نه تنها زنان ایرانی را به عقب نمیراند که انان را در کسب حقوق خود مصر تر و تلاش انها برای کسب ازادی های اساسی را بیشتر میکند.
نتیجه چنین دیدگاهی نه تنها موجب کنترل رفتارهای جنسی زنان برای خدمت به مردان نمی شود که ممکن است نتیجه ای کاملا برعکس با زاویه بسیار شدید ایجاد کند.
اینجا وظیفه همه زنان و مردان ایرانی است که بر علیه چنین تفکر منحط و عقب افتاده ای که تنها در نگاه برده داران دیده میشود به پا خیزند. این نگاه اخلاق و فرهنگ جامعه ایرانی را نابود خواهد کرد و زنان را تا حد یک خدمتگزار و مردان را در حد موجوداتی عشق باز تنزل خواهد داد.