حمید سمندریان متولد سال 1310 است. او از اساتید برجسته تئاتر در ایران به شمار می آید که تاکنون چندین نمایش را روی صحنه برده که اجرای هریک از آنها به خاطره ای برای اهل تئاتر بدل شده است. او تئاتر و موسیقی را در آلمان آموخته و سال ها در دانشکده و موسسات مختلف به تدریس این رشته پرداخته است. دوزخ، دایره گچی قفقازی،باغ وحش شیشه ای، طبیب اجباری، رومولوس کبیر، آندورا، بازی استریندبرگ، ملاقات با بانوی سالخورده و… نمایش هایی بوده است که سمندریان از دهه 50 تا امروز روی صحنه برده است. آخرین کار او اجرای مجدد ملاقات با بانوی سالخورده تا نوروز در تهران روی صحنه بود.
ملاقات با بانوی سالخورده
کارگردان: حمید سمندریان. نویسنده: فردریش دورنمات. طراح صحنه و لباس: خسرو خورشیدی. بازیگران: گوهرخیراندیش[کلارا]، پیام دهکردی[ایل]، میرطاهر مظلومی[شهردار]، فرخ نعمتی[کشیش]، احمد ساعتچیان[معلم].
گولن شهری در آلمان است که مردمانش با فقر دست و پنجه نرم می کنند. کلارا 30 سال پیش این شهر را ترک کرده و پس از ازدواج با یک ارمنی به زنی متمول بدل گشته است. او بعد از سال ها به شهر خود باز می گردد تا ازدواج نهمش را در این شهر جشن بگیرد. مردم شهر در فکر هستند تا از این زن پولی برای نجات مردم از فقر بگیرند. کلارا قبول می کند که این پول را به شهردار بپردازد اما شرطی در میان است. مردم باید در ازای دریافت این پول، ایل یکی از شهروندان گولن را به خاطر اینکه 30 سال پیش شهادتی دروغ درباره کلارا داده، به قتل برسانند. مردم زیربار نمی روند زیرا ایل یکی از شهروندان محبوب است و قرار است شهردار بعدی گولن باشد. اما در نهایت فقر آنقدر به مردم فشار می آورد که در یک دادگاه ایل را محاکمه کرده و دسته جمعی او را به قتل می رسانند.
فقر و سقوط
حمد سمندریان نمایش ملاقات با بانوی سالخورده را 8 سال پس از اجرای بازی استریندبرگ روی صحنه آورده است. او در این سال ها برای کارگردانی چند کار دیگر نیز دورخیز کرد و حتی کارها به مرحله تمرین رسید ،اما هربار به دلیلی متوقف شد. گالیله یکی از این نمایش ها بود که سمندریان سال هاست فکر اجرای آن را در سر می پروراند.
ملاقات با بانوی سالخورده برای اولین بار در سال 1351 همزمان با گشایش تالار مولوی روی صحنه رفت که نقش کلارا را در آن نمایش جمیله شیخی برعهده داشت. امروز سمندریان به این دلیل که آن روگار امکانات فنی مناسبی در اختیار نداشته، دوباره این اثر را بهی صحنه برده است. البته با نگاهی فرامتنی نمی توان تنها این دلیل را پذیرفت. نمایشنامه ملاقات با بانوی سالخورده تم های مختلفی را دنبال می کند که نمی توان برای آن تاریخ مصرفی را در نظر گرفت. تاثیری که فقر بر جامعه می گذارد و تمامی سجایای اخلاقی را زیر پا له می کند می تواند تم همیشگی این نمایشنامه باشد.
مردمی که برای نجات از دامن فقر حاضر می شوند دست به گناهی جمعی بزنند که این شکل گناه همواره در تاریخ تقبیح شده است. دیگر تم بارز این نمایشنامه تبدیل شدن انسان به تابو در جامعه است. انسانی که دردر پی جست و جوی عدالت به ورطه بی عدالتی کشیده می شود و نقش خود را به عنوان انسان از کف داده و به حیوانیت می رسد. فردریش دورنمات اعتقاد دارد که ما در جست و جوی هر عنوان نیکی در زندگی باشیم به شکست و ضد آن برخورد می کنیم که این از خصوصیات قرن بیستم است. انسان در جست و جوی عدالت به بی عدالتی و در پی یافتن انسانیت به حیوانیت می رسد.
این نگره ها با شاهد مثال های فراوان در نمایش ملاقات با بانوی سالخورده قابل پی گیری است. شهردار در این نمایش به عنوان روح جمعی شهر گولن زمانی که پیشنهاد کلارا برای مجازات ایل مطرح می شود با تحکم مقابل او می ایستد که روح حاکم بر شهر نمی تواند به او اجازه چنین کاری را دهد و کشیش نیز به عنوان نماینده مذهبی آنها را از این کار منع می کند.
شخصیت های نمادین نمایش نیزدر گسترش تم مورد نظر نویسنده نقشی به سزا برعهده دارند. کلارا اکثر اعضای بدن خود را در تصادف های مختلف از دست داده و حالا با اجزایی مصنوعی که از او یک آدم آهنی ساخته زندگی را ادامه می دهد. او قرار است قهرمان این شهر باشد. قهرمانی که هیچ شباهتی به انسان ندارد. در عوض ایل با آن که در گذشته گناهی مرتکب شده، اما می کوشد از طریق ارتباطی که در گذشته با کلارا داشته سرمایه ای را برای مردم شهرش جذب کند و شاید به این ترتیب گناه گذشته را هم پاک کند.
اما در نهایت کلارا که دائم بر فراز بالکنی در گوشه طلایی صحنه نشسته و آنها را از بالا می نگرد شرایطی را پدید می آورد که شهردار و کشیش نخستین ضربه ها را به ایل وارد می کنند.
حمید سمندریان با این که در اکثر صحنه ها بازیگران تنها هستند و حداکثر دو به دو و یا با حضوری سه نفره به گفت و گو می نشینند توانسته از تمامی گستره صحنه سالن اصلی به خوبی استفاده کند و تنهایی آدم ها را در گستره ای سردبه نمایش بگذارد. تمامی روابط در این نمایش از سرمایی آزار دهنده رنج می برند. به جز دو استوانه میانی صحنه با فضایی تاریک و تیره رو به رو هستیم که این فضا دائم شخصیت ها را به کام خویش می کشد.
بازی ها دارای سطحی قابل قبول است و دیاگرامی که هر شخصیت طی آن به نقطه تحول می رسد به خوبی در قالب گفتار ها و فیزیک آنها نمو پیدا می کند.
نکته جالب در نمایش ملاقات با بانوی سالخورده در این نکته نهفته که اثر یکسره دارای پیام هایی اخلاقی است. اما دورنمات و سمندریان در جایگاه نویسنده و کارگردان دائم این پیام ها را مستور می کنند تا تماشاگر در قالب دریافت لایه های پنهانی نمایش به آنها دست یابند.