مهمترین معاونت صدا و سیما تغییر کرد” و علی دارابی جایگزین مرتضی میرباقری شد؛ فردی که اگر چه در زندگی نامه وی عضویت در حزب ایثارگران نیامده، اما بعد از اینکه در آبان ماه گذشته آیت الله خامنه ای در حکم انتصاب مجدد عزتالله ضرغامی در سازمان صداوسیما تاکید کرد “انتظار دارد نشانه های تحول در اولین سال مسئولیت” او مشاهده شود، همه منتظر آمدن کسی مانند او بودند. مدیری که معتقدست “در جنگ نرمی که علیه کشورمان جریان دارد، رسانه ملی در خط مقدم قرارگرفته است” و “از رسانه ملی باید یک صدا به گوش برسد:ما ایستاده ایم.”
به نوشته جام جم سردار ضرغامی هم در جلسه معارفه دارابی، وی را “فردی با ویژگی های ارزشمند رسانه ای معرفی کرد که می تواند در تحقق منویات جدید سازمان در حوزه سیما منشا اثر” باشد.
علی دارابی که به نوشته الف، سایت وابسته به احمدتوکلی “وظیفه دارد شبکههای سراسری را به سمت تخصصی شدن سوق داده و به مناظرات تلویزیونی، نقد، پرسشگری و بحثهای آزاد اندیشی دامن بزند” در ابتدای دوره ریاست سردار ضرغامی، عضو شورای راهبردی سازمان صدا و سیما بود و بعد از آن به معاونت امور مجلس و استانهای صدا و سیما منصوب شد
وی که ارتباطات نزدیکی با نمایندگان مجلس هفتم داشت در رشته علوم سیاسی دکترا دارد و معتقداست: “پرونده هستهای ایران یکی از پروندههایی است که استکبار علیه جمهوری اسلامی تشکیل داده است. دفاع از تروریسم، نقض حقوق بشر، محدودیت آزادیها و دفاع از حقوق زندانیان، مداخله در امور سایر کشورها و تبعیض و اعمال محدودیتهایی در حقوق زنان از جمله پروندههای دیگری است که قرار است هیچگاه در مجامع و نهادهای بینالمللی که تحت سیطره قدرتهای استکباری هستند، درباره ایران مختومه نشود و بنابه ضرورت و شرایط هر چند وقت یک بار یکی از آنها بازگشایی شود.”
او براین باورست که در شرایط کنونی “بزرگترین خدمت به توفیق حربه دشمنان علیه ملت ایران بروز اختلافات، عدم وحدت، ناکارآمدی مسوولان و ضعف دیپلماسی است. جامعه امروز ما بشدت به بازسازی پایههای وحدت و انسجام نیاز دارد.” از همین رو به گفته وی “بیبرنامگی، سلیقهای اداره کردن امور، مشغول شدن به حاشیهها، نادیده انگاشتن خرد جمعی، ضعف شأن و منزلت نخبگان و بخصوص عدم نقشآفرینی آنان در اداره امور، تضعیف احزاب و تشکلهای سیاسی، تضعیف مراجع عظام تقلید و روحانیت متعهد و انقلابی، حذف سلیقهها و گرایشهای مختلف سیاسی، بیقانونی و عدم اجرای قانون که از جلوههای ناکارآمدی در اداره کشور میتواند باشد، در صورت وجود باید کنار گذاشته شود و بالاخره از آنجا که سیاست داخلی ادامه سیاست خارجی هر کشور است، اگر در داخل کشور متحد و یکپارچه و مسوولان و نهادهای کارآمد مشغول خدمت باشند، آن گاه دیپلماسی و سیاست خارجی است که باید هنرمندانه تهدیدها را به فرصتها و دشمنان را به دوستان تبدیل کند.”
آقای دارابی با تاکید براینکه “هنر گفتگو، رایزنی، تعامل، همزیستی، گسترش مناسبات، افزایش سطح همکاریها، کاهش هزینهها، خردمندانه موضعگیری کردن، بهانه به دست دشمنان ندادن، شناسایی ظرفیتهای بینالمللی و بهکارگیری آنها در خدمت منافع ملی وظیفه، ماموریت و رسالت خطیر دستگاه دیپلماسی و مسوولان ذیربط در عرصه سیاست خارجی است” در سایت شخصی خود نوشته است: “بپذیریم که به رغم توفیقات در عرصههای بینالمللی، پارهای موضعگیریها و سخنان نسنجیده برخی مسوولان، برجستهسازی برخی آمدوشدهای خارجی کماثر، ضعف حضور در برخی مجامع و نهادهای موثر و تاثیرگذار بینالمللی که بشدت به پرستیژ و موقعیت جهانی جمهوری اسلامی لطمه وارد میکند، وجود دارد که باید برای آن تدبیر شود. البته رسانهها باید هوشمندانه در بازتاب این قبیل مواضع و رفت و آمدهای دیپلماتیک دقت کنند.”
همچنین اینکه: “تردید نداشته باشیم اگر ما در داخل کشور وحدت داشته باشیم دشمنان هر میزان که اجماع هم داشته باشند چون گذشته، راه به جایی نخواهند برد. رمز عبور ما از تحریمها و تهدیدها حفظ وحدت، هوشیاری و بصیرت، کارآمدی مسوولان و نهادهای مسوول و آمادگی نیروهای مسلح و هوشمندی و تدبیر نهادهای ذیربط در عرصه سیاست خارجی است. از ایران اسلامی باید یک صدا به گوش جهانیان برسد: ما همه ایستادهایم.”
معاون جدید صدا و سیما با این تاکید که “رسانه ملی در خط مقدم جنگ رسانه ای قرار دارد” پیش از این گفته بود: “مطالبات و انتظارات رهبر معظم انقلاب همواره برای رسانه ملی اصل و تابلوی راهنما درفعالیت های رسانه ای است….”
دارابی پیش از این در مقاله ای با عنوان “خط امام، از واقعیت تا ادعا” بیش از 85درصد آرای شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری دهم را متعلق به احمدی نژاد ـ به عنوان “رئیس جمهور منتخب و برگزیده مردم” ـ دانسته و در جام جم جم در باره این انتخابات نوشته بود: “موفقیت بزرگی که فرصت بس طلایی و بی نظیری را برای جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و خارجی فراهم میساخت و چه بسا گرههای ناگشودنی 30ساله پس از انقلاب اسلامی را توان باز کردن داشت. اما افسوس که اشخاص و جریاناتی که با نه بزرگ مردم روبهرو شدند با سردمداری برخی نامزدهای شکست خورده در انتخابات و همراهی جمعی دیگر آتش فتنه به نام «تقلب درانتخابات» را روشن کردند که کام ملت بزرگ ایران را تلخ نمودند. اقدامی که بیشک در پس آن شبکههای جاسوسی، بنگاههای سخن پراکنی بیگانگان نقش اصلی را بر عهده داشتهاند و با گذشت زمان این نقش روشن و روشنتر خواهد شد.”
وی در ادامه این مقاله می نویسد: “نمیگویم نامزدهای بازنده براساس نقشهای که دشمنان به آنان دادند بازی تقلب را بهراه انداختند و نیز مراد از همه معترضان به نتایج انتخابات اینگونه نیست چرا که از همان ابتدا تاکنون بر این باورم که باید میان معترضان با اغتشاشگران و آشوبطلبان تفاوت معنا داری گذاشت. اگر از نقش دستگاههای جاسوسی سخن میگوییم و اصرار میورزیم که جریانات سیاسی، اشخاص و معترضان به نتایج انتخابات بیزاری و نفرت خود را از تعریف و تمجیدهای رسانههای بیگانه، فراریها، ضد انقلابیون و قدرتهای بیگانه رسماً اعلام کنند برای آن است که سره از ناسره تمیز داده شود.”
او می افزاید: “آیا امام(ره) نفرمودند: “حفظ نظام اوجب واجبات است” و برای تأمین مصالح نظام حتی حج را تعطیل کردند. رفتار و مواضع نامزدها، جریانات بازنده در انتخابات با کدام معیار برای حفظ نظام و تأمین مصالح آن است؟ کسانیکه سالها در نظام جمهوری اسلامی از این نظام آبرو و اعتبار کسب کردهاند و با رأی مردم و بیتالمال سالها بر مسندهای نخست وزیری، ریاست مجلس، ریاست جمهوری و… تکیه زدهاند در نزد شهیدان و امام خمینی چه پاسخی برای کمک به پروژه بیاعتبارسازی نظام جمهوری اسلامی که توسط استکبار طراحی شده است، دارند؟”
وی مقاله خود را با این حکم به پایان رسانده که: “جریان فتنه، حامیان، همراهان، آن هیچ نسبتی با امام ندارند و در تضاد با اندیشهها و رفتار عملی امام هستند. این خود یکی از درسهای بزرگ انتخابات خرداد 88 است.”
گفته می شود علی دارابی از اعضای موثر حزب ایثارگران است که از آن به عنوان حزب رهبر نیز نام برده می شود.