فیلم روز

نویسنده

نگاهی به فیلم” گشت ارشاد” از اکران تا توقیف

رعب و وحشت در لوای مذهب

اردلان قاسمی

نویسنده: مهدی علی میرزایی، کارگردان: سعید سهیلی، تهیه کننده: سعید سهیلی، مدیر تولید:رضا نوروزی، مدیر فیلم برداری: تورج منصوری، طراح صحنه و لباس: عباس بلوندی، صدابردار: آرش برومند، جلوه های ویژه میدانی: حمید رسولیان، عکس: صبا سهیلی، تدوین: کاوه ایمانی، آهنگساز: ناصر چشم آذر، طراح چهره پردازی: مهری شیرازی، مدیر تدارکات: مهدی پیله وریان، دستیار اول: علی مردانه، برنامه ریز: علی افشین راد، دستیار دوم:علی رضا فولاد شکن، دستیار کارگردان: سینا سهیلی، مدیر روابط عمومی: احسان ظلی پور، منشی صحنه: بهناز تاجیک، باز نویسی فیلم نامه: مهدی محمد نژدایان، سعید سهیلی

بازیگران: حمید فرخ نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، نیوشا ضیغمی، سحرقریشی، میرطاهرمظلومی، اصغرسمسارزاده، گیتی معینی، مسیح منصوری، سینا سهیلی، احمد ایراندوست حامد جوادی، اسد اله منجزی، اردشیرکاظمی، جواد غلامی، بهزاد اشکان، محمد رجایی وبا حضورافتخاری جمشید هاشم پور

 

چکیده:

سه جوان که درجنوب شهرتهران زندگی می کنند درپوشش مامورین گشت ارشاد ازدختران وپسران اخاذی می کنند. با ورود دختری که ازشهرستان به تهران آمده، مسیرحوادث به سمت وسویی می رود که هر سه جوان تصمیم می گیرند به دخترکمک کنند اما…

 

آینه تمام نمای نظام مقدس!

نقد وبه چالش کشیدن معضلات اجتماعی همیشه یکی ازجذاب ترین وپرطرفدارترین ژانرها درمیان فیلمسازان درسراسردنیاست. جامعه ایران که طی چند ساله گذشته اتفاقات وحوادث بی شماری را ازسر گذرانده می تواند بسترمناسبی برای ساخت چنین آثاری باشد. نبود سیستم مدیریتی یکپارچه، رانت خواری دروزارت خانه ها، اختلاس درسطوح بالای سازمان ها وبانک ها، اعتراض های پوشیده وپنهان مردم به حکومت وقت، متهم کردن مسئولین دولتی وحکومتی توسط یکدیگر، ایجاد فضای ارعاب وشکنجه توسط مامورین حکومتی، فعالیت گروه های تندرومذهبی، فعالیت نیروهای انصارحزب الله وایجاد رعب ووحشت درجامعه، برگزاری دادگاه های فرمایشی، زندانی فعالان سیاسی، قتل، شکنجه و… تنها بخشی ازفعل وانفعالاتی ست که جامعه ایران طی سالهای گذشته با آن دست به گریبان بوده است. علاوه برمواردی که دربالا به آنها اشاره شد، طرح “امنیت اخلاقی واجتماعی ” نیروی انتظامی که درچند سال گذشته حضورپررنگ تری درجامعه داشته باعث بوجود آمدن دیدگاه های متفاوتی درسطوح مختلف گردیده است. برخورد نامناسب با افراد جامعه “ خصوصا زنان” باعث بوجود آمدن فضایی شده است که سرکوب وخشونت درآن حرف اول را می زند. پخش تصاویراینترنتی ازرفتارهای وحشیانه مامورین گشت ارشاد با دختران درخیابانها ومعابرشهرگواهی براین مدعاست. سهیلی برای ساخت جدیدترین اثرسینمایی خود به سراغ چنین مضمونی رفته است. مضمونی که این روزها باعث جنجال های فراوانی درمحافل سینمایی – مذهبی جامعه گردیده است. میرزایی درمقام نویسنده شخصیت های روایی داستانش را درموقعیتی قرارمی دهد که با وجود روی دادن حوادث ورویدادهای گوناگون درفیلمنامه وموضع گیری شخصیت های اصلی نسبت به آنها منطق جهان روایی اثرش به درستی شکل می گیرد. عباس “حمید فرخ نژاد”، عطا “پولاد کیمیایی”، حسن “ساعد سهیلی” که هرکدام با مشکلاتی درزندگی خصوصی شان دست به گریبانند تصمیم    گرفته اند درقالب مامورین گشت ارشاد نیازهای خود را برطرف کنند. انتخاب چنین امکانی ازسوی نویسنده برای قهرمانان داستانش، نشانه درستی ازجامعه روبه زوالی ست که برای بدست آوردن ثروت و قدرت سریع ترین وساده ترین امکان، حضوردرپست های دولتی واخاذی مردم درقالب آموزه -های دینی است. نویسنده درطراحی زندگی خصوصی شخصیت های اصلی روایت هم هوشمندانه عمل می کند.عباس، پدرش پولی به یک نزول خوارداده وحالااودرگیرپس گرفتن چک های اوست.حسن به دلیل فقرمالی، خواهرش راکه توسط مواد فروشان مورد تجاوزقرارگرفته وفیلم این اتفاق درمیان مردم پخش شده است، ازدست می دهد.همین امرباعث تشنج حسن ازآن به بعد می شود. عطا که به تازگی ازهمسرخود جدا شده ماهیانه چند سکه طلا برای پرداخت مهریه باید تهیه کند. عنصرانگیزه یا motivation ازاصلی ترین مواردی ست که درطراحی شخصیت ازسوی نویسنده باید رعایت گردد. میرزایی با طراحی جذاب انگیزه برای شخصیت هایش وبا کنارهم قراردادن آنها برای مرتفع کردن نیازهایشان، فضایی را خلق می کند که درآن احزاب، سازمان ها، روحانیون ومدیرانی رابه بوته نقد می کشد که سالیان درازی ست با تحریف مذهب عرصه را برافراد جامعه تنگ کرده اند. درواقع فیلمنامه درسه بخش گسترده می شود ونویسنده با بهره گیری ازاین سه بخش روایت را پردازش می کند. سه شخصیت اصلی درام، سه روایت متفاوت ازیکدیگردارند اما به دلیل وجود شباهت دراهداف شان درمسیری با یکدیگرهمراه می شوند که خط داستانی اثررا به نقطه اوج میرساند. موانعی هم که برسرراه شخصیت ها گذاشته شده به درستی طراحی وانتخاب شده است. عباس برای رسیدن به دختری “نیوشا ضیغمی” که درهمسایگی شان به تنهایی زندگی می کند باید ازمرد صاحب نفوذی “ جمشید هاشم پور” که درظاهر نمایشگاه اتومبیل دارد اما درواقع با سران حکومتی – امنیتی درارتباط است، عبورکند. عطا که ازهمسرش جدا شده تمام آمال وآرزوهای خود را درتابلویی که آن را کائنات می خواند، متجلی می سازد. اوعکس دختری را برتابلو می چسباند که اتومیبلی سرخ رنگ دارد واواعتقاد دارد که روزی دخترمورد نظرش خواهد آمد. درفصل پایانی فیلمنامه دخترمورد نظر” سحرقریشی “ می آید اما حضوراوهمانند عکس های تابلوی کائنات عطا رویاگونه است وخیلی زود رنگ می بازد. بیماری تشنج هم درشخصیت حسن به عنصری تبدیل می شود که فصل پایانی باعث پالایش اومی شود. گویی تشنج حسن، نمادی ازجامعه یی است که فقرواعتیاد با آن عجین شده وهرروزقربانیان بیشماری را به کام مرگ می کشاند. میرزایی برای پیشبرد روایت اصلی اثر، رویداد – های فرعی هم به ساختمان فیلمنامه افزوده است. تکرارموتیف خواستگاری توسط شخصیت گوته “میرطاهرمظلومی” درپارک نشان ازانگاره درستی دارد که توسط نویسنده به خوبی طراحی شده و مخاطب پس ازدیدن سکانس های پارک، تکثیرشخصیت گوته هایی را درذهن تداعی می کند که هرروزبرتعدادشان افزوده می شود. گوته هایی که نتیجه سرکوب شدن خواسته های انسانی شان توسط حکومت هستند. دربخش کارگردانی، سهیلی تقطیع سکانس هایش را براساس تم های فرعی روایت انجام می دهد. فصل آغازین را با لانگ شات هایی طراحی می کند که بیشتردرپی معرفی فضا ومکان هستند. ریتم درون قاب درسکانس های معرفی، متناسب با رویدادها وکنش های قصه طراحی شده است. این تمهید ازسوی سهیلی به خوبی مخاطب را با اثرهمراه می کند. سهیلی با بکارگیری متناسب صدا – گریم – طراحی صحنه ولباس ریتمی را خلق می کند که کارکردی دوسویه دارد. ازیک سومعناهای ضمنی متن را به مخاطب عرضه می دارد وازسوی دیگر، ذهن مخاطب را برای فصل پایانی قصه آماده می کند. نمونه بارزچنین تمهیدی درطراحی لباس شخصیت های اصلی نمود می یابد. عباس که رییس این گروه سه نفره است لباسی برتن دارد که تداعی گرنیروهای بسیج وفرماندهان ارشد ان است. عطا وحسن هم لباسی برتن دارند که تداعی گرماموران وزارت اطلاعات است. اوج این طراحی سکانس کوچه است. عباس وعطا قصد اخاذی ازگروهی دختروپسرجوان را دارند، حسن که ازاین اتفاق بی خبراست با لباس خانه “ شلوارک” به کوچه می آید. شلوارکی که برروی آن پرچم آمریکا وانگلیس نقش بسته است. اضافه شدن حسن به دوشخصیت دیگرکه لباس ماموران نظام را برتن دارند باعث بوجود آمدن فضایی گروتسک می شود که درادامه عکس العمل مخاطبان را درپی دارد. “ گشت ارشاد” کمدی گروتسکی ست که خط قرمزهای نظام را به درستی نشانه رفته است وتا حد زیادی درپردازش مفهوم موفق عمل کرده است. شاید تنها سکانسی که مخاطب با آن به درستی ارتباط برقرارنمی کند سکانس نهایی اثرباشد. مکانی که عطا وعباس پس ازدرگیری با حاجی زخمی میشوند وحسن کشته می شود.

 

حواشی

“گشت ارشاد” درسال ۱۳۹۰ با سرمایه گذاری سعید سهیلی جلوی دوربین رفت. اولین اکران فیلم درجشنواره فیلم سال گذشته اتفاق افتاد. ازهمان ایام جشنواره اعتراض ها وگمانه زنی برای توقیف فیلم آغازشد اما فیلم با تمام حرف وحدیث ها به اکران عمومی درآمد. اکران “گشت ارشاد” که با اکران فیلم “خصوصی” ساخته محمد حسین فرحبخش همراه شد موج بی سابقه یی ازاعتراضات را درجامعه برانگیخت. انتقادها تا جایی پیش رفت که خطیب نمازجمعه خاتمی، مکارم شیرازی و…لب به شکوه گشودند وخواستارلغوپروانه نمایش فیلم شدند. وزارت ارشاد که چندان این هجمه ها را جدی نگرفته بود با ورود گروه انصارمجبوربه پایین کشیدن فیلم ابتدا درشهرستانها وسپس درتهران شد. پس ازچنین تصمیمی فضای ملتهب کمی فروکش کرده بود تا اینکه صاحبان اثرمجوزپخش وانتشارفیلم را درشبکه نمایش خانگی اخذ کردند وفیلم بطوروسیع وارد بازارگردید. کمترازده روزازاین اتفاق نگذشته بود که درتاریخ ۱۳ شهریورجمعی ازانصارطرح شکایت ازموضوع توزیع فیلم درشبکه خانگی را به دادسرای فرهنگ ورسانه شعبه ۹ بردند وخواستارلغوتوزیع فیلم شدند. خاتمی که درخطبه‌های نمازجمعه تهران فیلم را موهن ومستهجن خوانده بود ازاین درخواست حمایت کرد. پس ازچند روزسعید جابری انصاری، دبیرستاد حمایت ازمحصولات فرهنگی وهنری وزارت ارشاد اعلام کرد تا پایان روزیکشنبه ۱۹ شهریوراین فیلم ومتعلقاتش جمع آوری می شود. به نظرمی رسد “گشت ارشاد” توانسته به خوبی چهره استبدادی ماموران نظام را که درلوای مذهب موجب رعب و وحشت درجامعه می شوند را نشان دهد. همین امرموجب خشم افرادی نظیرخاتمی ها وگروههای افراطی چون انصارحزب الله گردیده است. عکس العمل سریع وتند آنها گواهی براین مدعاست.