جاناتان استیل
پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری حقیقتا خیره کننده است. انتخاب او پنجره امید برای کاهش تنش بین ایران و غرب بر سر پرونده اتمی ایران را گشوده است و تنها مسئله اتمی نیست بلکه مسئله فوری تری مثل شکل گرفتن یک نزاع بین شیعه و سنی درمنطقه است که منجر به کشته شدن هزاران نفر در سوریه و عراق شده و همه خاورمیانه را تهدید می کند.
اگرچه روحانی در انتخابات پیشی گرفت اما هیچ کس توقع نداشت که آنقدر رای بیاورد که انتخابات به دور دوم نکشد. اینکه او در این مسابقه نفس گیر پیروز شد، شگفت انگیز است. نتیجه انتخابات بر این نکته تایید دارد که انتخابات در ایران غیر قابل پیش بینی است. حضور بالای مردم برای رای دادن نشان داد که ایرانیان دست به یک انتخاب واقعی زدند و نظرات تحلیلگران خارج را که معتقد بودند که تفاوتی بین کاندیدا هایی که شورای نگهبان صلاحیتشان را تایید کرده است، وجود ندارد.
به نظر می رسد که دوچیز مردم را به سوی روحانی کشاند. او در روزهای آخر توسط رئیس جمهور سابق علی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، بعنوان کاندیدای مورد تایید شان معرفی شد. این به آن معناست که میانه رو ها و اصلاح طلبان همه پشت یک نفر ایستادند و این درحالی بود که رای محافظه کاران بین پنج کاندیدا تقسیم شد.برخلاف انتخابات سال 2009 که رهبر- آیت الله علی خامنه ای- از محمود احمدی نژاد حمایت کرد، این بار رهبر از هیچ یک از کاندیداها حمایت نکرد.
دومین نکته حضور چشمگیر روحانی در مناظره های تلویزیونی و حضور ضعیف جلیلی در این مناظره ها بود. روحانی وعده داد که تنش با غرب را کم خواهد کرد و تلاش می کند به تحریم های بین المللی پایان بدهد و از احمدی نژاد به دلیل موضع گیری های خشن اش، انتقاد کرد. جلیلی به دلیل موضع گیری های تندروانه اش در مذاکرات اتمی نه از سوی روحانی بلکه از سوی علی اکبر ولایتی، وزیر امورخارجه سابق مورد حمله قرار گرفت.
تحریم ها، تاثیر مخربی بر زندگی اقتصادی ایرانیان گذاشته است. احمدی نژاد، که ادعا داشت سهم بیشتری برای مردم فقیر ایران در نظر می گیرد، شکست خورد و این درحالی بود که روحانی نشان داد که در سال هایی که بعنوان رئیس هیئت مذاکره کننده ایرانی کار کرده است، پرونده ایران به شورای امنیت نرفته است. این پیام روشنی بود برای اکثر ایرانیانی که مواضع منطقی او را ترجیح می دادند.
تماشاگران مناظره ها از این نظر روحانی بسیار شگفت زده شدند که گفت او هرگز به ایرانیان دروغ نگفته است و به رقیب تندرو اش گفت: “من سرهنگ نیستم، من حقوق دان هستم.” اینکه روحانی به محض رئیس جمهور شدن چطور عمل کند مشخص نیست اما یکی از مشاوران سابق او در پرونده اتمی، حسین موسویان، اخیرا به پیشنهادی اشاره کرده است که وزیرامورخارجه ایران، علی اکبر صالحی، سال پیش ارائه داده بود. صالحی پیشنهاد کرده بود که از فتوای سال 2003 خامنه ای در مورد منع تولید سلاح اتمی استفاده کرد و آن را به یک مدرک غیر مذهبی تبدیل کرد که بشود آن را توسط دولت ایران مطرح کرد. این کار به ایران قدرت بیشتری در مورد انکار طولانی مدت این نکته می دهد که ایران در پی ساخت سلاح اتمی نیست. در عوض، همه تحریم ها باید برداشته شوند و حقوق ایران تحت پیمان منع تولید سلاح اتمی در مورد غنی سازی اورانیوم برای استفاده صلح آمیز، باید به شکل علنی توسط شورای امنیت حفظ شود. غرب به پیشنهاد صالحی بی اعتنایی کرد اما خوب است که روحانی بعنوان رئیس جمهور این پیشنهاد را مطرح کند.
دولت اوباما بعد از این نتیجه غافلگیر کننده، یک واکنش پر اشتباه داشت. در این واکنش به رای دهندگان ایرانی گفته است که آنها در رساندن صدای انتخابشان، از خود شجاعت نشان دادند” اما با لحن بی ادبانه ای به روحانی گفته است که باید به اراده مردم توجه کند. اگر کاخ سفید واقعا می خواهد به طور مستقیم با ایران وارد مذاکره کند، چرا برای روحانی پیام تبریک نفرستاد؟
در اوج مناقشات ایران و غرب، آمریکا در پذیرش استقلال ایران در سیاست خارجی و داخلی تمایلی نشان نمی دهد. در عوض، دولت این کشور دائما شرور و اهریمن خوانده می شود و عملکرد هایش با تردید مواجه می شود. صدمات روانی ناشی از گروگانگیری سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹ هنوز التیام نیافته است و از سوی دیگر ایران نقش آمریکا و انگلیس را در سرنگونی حکومت در سال ۱۹۵۳ را نبخشیده است.
زمانی که آخرین رئیس جمهور میانه رو، محمد خاتمی هنوز بر سر کار بود، دولت جورج بوش بطرز احمقانه ای واژه “محور شرارت” را اختراع کرد و اعلام کرد که ایران جزوی از محور شرارت است. امروز ما این شانس را داریم که ورق را برگردانیم. این موضوع مهمی برای خاورمیانه است، دشمنی آمریکا نسبت به ایران به عربستان و سایر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس کمک کرده است تا یک اتحاد ضد ایرانی شیعه علیه سنی تشکیل بدهند. به دلیل همین خصومت بی دلیل و فرقه گرایی است که سوریه دارد از بین می رود و عراق دوباره درگیر سلاح های مرگبار شده است.
در آستانه پیروزی روحانی اولین کاری که اوباما باید انجام بدهد این است که از اعتراض به حضور ایران در کنفرانس ژنو در مورد سوریه دست بردارد. اگر آمریکا آماده گفتگو با ایران درمورد مسائل اتمی است، بی معناست که ایران را از شرکت در گفتگو در مورد سوریه منع کند. دومین مسئله بالا بردن آمادگی برای این گفتگو این است که بتوانند به شورشیان سوریه فشار بیاورند که وارد فاز گفتگو بشوند.
تغییر مسیر آمریکا در این برهه یک علامت مهم است نه فقط به این دلیل که ایران باید بخشی از هر نوع گفتگو در مورد سوریه و منطقه باشد، بلکه سرطان ضد آمریکایی که همه خاورمیانه را از پس مطرح شدن بحث محور شرارت ، در بر گرفته، باید از بین برود.
گاردین، 16 ژوئن