گوردون راینر
یک افسر سابق اطلاعاتی ایران گفته است بمبگذاری لاکربی کار ایران بوده و توسط یک گروه تروریستی مستقر در سوریه انجام شد. ابوالقاسم مصباحی که به آلمان پناهنده شده میگوید، بمب گذاری در پرواز ۱۰۳ پان آمریکن در سال ۱۹۸۸ در پاسخ به حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس که ۲۹۰ نفر را به کشتن داد بوده است.
وی ادعا میکند آیتالله خمینی که آن زمان رهبر ایران بود دستور داده بود تا دقیقا همان اتفاق برای هواپیمای آمریکایی بیافتد.
مدارکی که قبلا برای جلسه دادگاه عبدالباسط المقراحی، افسر سابق اطلاعاتی لیبی که به بمبگذاری محکوم شد، گردآوری شده بود ادعاهای آقای مصباحی را حمایت میکند و حاکی از آن بود که بمبگذار وابسته به گروه افراطی جبهه خلق برای آزادی فلسطین –بوده است.
شواهد جدید نه تنها محکومیت مقراحی را زیر سئوال میبرد بلکه ادعاهای پیشین را نیز ثابت می کند که واقعیت ماجرا توسط بریتانیا و آمریکا برای حفظ سوریه، که قدرتی کلیدی در همسایگی صدام حسین بود، کتمان شده بود.
مقراحی تنها کسی بود که برای بمبگذاری محکوم شد و در سال ۲۰۰۹ با بخشودگی، از اعتراض خود گذشت. وی از بیماری سرطان رنج میبرد، اما تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۲ بر بیگناهی خود تاکید میکرد.
از زمان محکومیت او در سال ۲۰۰۱ ادعاهایی مبنی بر قربانی شدن او وجود داشت و خانوادههای ۲۷۰ قربانی معتقد هستند که اصل داستان هرگز گفته نشده است.
مطالب دفاعیه مقراحی در اختیار فیلمسازان بیل کران و کریستوفر جینز که در سه سال گذشته در مورد لاکربی تحقیق میکنند قرار داده شده است. محکومیت مقراحی بر پایه این ادعا شکل گرفت که سرهنگ قذافی شخصا به او دستور این کار را داده تا انتقام طرابلس و بنغازی که دختر وی آنجا کشته شده بود، را بگیرد.
آقای مصباحی که قبلا در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور سابق ایران کار می کرده و پس از پناهندگی به آلمان در اواخر دهه ۱۹۹۰، تحت حفاظت قرار دارد، به الجزیره گفت: “ایران تصمیم گرفت در اولین فرصت مقابله به مثل کند. این تصمیم توسط کل سیستم گرفته شد و آیتالله خمینی آنرا تایید کرد. برنامه این بود که دقیقا همان اتفاقی که برای ایرباس ایران رخ داد تکرار شود و حداقل ۲۹۰ نفر کشته شوند.”
مستند شبکه الجزیره ادعا میکند که این رویداد در یک دیدار پنهانی در مالتا با حضور نمایندگان ایران، سوریه و لیبی انجام میگیرد و یک سوری به نام احمد جبری را مغز متفکر این حمله معرفی میکند. او رئیس گروه فلسطینی بوده که ادعا میشود بخاطر تجربه قبلی، توسط ایران به کار گرفته شده بود.
گفته میشود که او یک فلسطینی به نام حافظ دالکامونی را مسئول واحد تروریستی میکند و او نیز مروان خریسط اردنی را که سازنده بمب بود استخدام میکند.
این دو چند ماه پیش از حادثه توسط پلیس آلمان دستگیر میشوند و چهار بمب که تقریبا با بمب لاکربی یکی است در آن زمان پیدا میشود. با این حال پلیس آلمان معتقد بود که بمب پنجمی نیز وجود دارد که الجزیره ادعا میکند برای سقوط پان آمریکن ۱۰۳ مورد استفاده قرار گرفته است.
رابرت بائر مامور سابق سیا به این برنامهسازان میگوید، در آن زمان سیا و آژانس امنیت ملی این احتمال را دادند که بمب گذاری توسط فرماندهی جبهه خلق برای آزادی فلسطین به دستور ایران انجام شده باشد.
این مستند میگوید اما تحقیقات پس از مکالمه تلفنی پرزیدنت جرج بوش پدر و لیدی تاچر تغییر مسیر داد؛ احتمالا به این خاطر که آمریکا نمیخواسته با سوریه که در اولین جنگ خلیج فارس علیه صدام با آمریکا و انگلیس همکاری کرده بود، ستیز کند.
آقای بائر ادعا میکند شش روز پس از سقوط هواپیمای ایرانی، این کشور سراغ گروه فلسطینی میرود و توافق میکند که در ازی پرداخت میلیونها دلار به یک هواپیمای آمریکایی حمله کنند. سرهنگ قذافی مسئولیت این حمله را به عهده میگیرد و قبول میکند که ۱.۴ میلیارد د لار به خانوادههای قربانیان غرامت بدهد.
اما سیف الاسلام فرزند او به تکرار گفته است که این یک حرکت مصلحتآمیز سیاسی بود تا بتوانند غرب را متقاعد کنند تا تحریمها کاهش یابد و راه برای قراردادهای پرسود نفتی که تعدادی از آنها توسط تونی بلر به امضا رسید باز شود.
دیارموید جفریز، تهیهکننده فیلم الجزیره میگوید: “وقتی با این واقعیات مواجه میشوید که مقراحی قربانی بیعدالتی بوده، این سئوال باقی میماند که چه کس دیگری میتواند مسئول باشد. در این فیلم میبینید که ایران و جبهه خلق برای آزادی فلسطین تنها مظنونان در آن زمان بودند که توان، انگیزه و ابزار لازم برای انجام چنین حملهای را داشتهاند.”
دولت ایران از اظهارنظر در این مورد خودداری کرده اما قبلا قویا دست داشتن در لاکربی را رد کرده است.
منبع: تلگراف - 10 مارس 2013