امروز بهترین اتفاقی که برای من افتاد این است که استاد علی اکبر شکارچی رفیق، برادر، همقطار و همسفر خودم را میبینم. ما خاطرات زیادی با هم داریم و چند دهه است که همکاری میکنیم. شاید اگر تا آخر عمرم این شانس را نداشتم که به لرستان بیایم، اما یک نفر را همیشه از این استان داشتیم که سمبل صداقت، عشق و… بود و اعضای گروه احترام خاصی برایش قائل بودند و سفیر خوبی برای لرستان بود.
ما تنها کشوری در دنیا هستیم که باید برای بودن موسیقی مبارزه کنیم. بخش زیادی از انرژی و نیروی ما برای بودن موسیقی صرف میشود که این جنگ سالهاست ادامه دارد. مفهوم واژه ارشاد از نظر من چیزی جز “ممیزی” نیست. هنرمند باید خودش مردم را ارشاد کند و نیازی به اداره ارشاد ندارد.
موسیقی ایران هنری است که از گذشتههای دیرین وجود داشته و ما وارث آن هستیم. اگر هر بنای تاریخی در کشور حفاظت میشود ما هم مسوول هستیم که از هنر موسیقی ایرانی حفاظت کنیم برای اینکه قدمت این هنر از خیلی امکان تاریخی نیز بیشتر است.
بزرگانی مثل استاد شکارچی و… که مردم دوستشان دارند باید مجوز برگزاری برنامه داشته باشند نه اینکه یک کارمند ساده جلوی این کارها را بگیرد. ما در کشور عزیزمان ایران زندگی میکنیم که خوبی و بدی آن متوجه خودمان است. من بعضی اوقات به مسوولان میگویم شما چهار، پنج سال مسوولیت دارید ولی هنرمند تا ابد جایگاه دارد و هر وقت از دنیا برود تازه زنده میشود مثل استاد لطفی و مشکاتیان که چندی پیش از دنیا رفتند و الان نامشان بیشتر سر زبانهاست.
در هر صورت وظیفه داریم از تاریخ، فرهنگ و هنرمان دفاع کنیم و ای کاش به جایی برسیم که فقط برای حفظ غرور و منافع شخصی کار نکنیم. خوشبختانه موسیقی اصیل به پشتیبانی مردم ادامه دارد.
الان جوانهای خوبی در حوزه موسیقی فعالیت میکنند اما متأسفانه برخی دنبال نوآوری نیستند و به فکر موسیقی خارجی هستند که نمونه بارز این ادعا خیلی از موسیقیهای ما در حال حاضر تبدیل به عربی، ترکی و… شده است. حتی مدیحه سرایی نیز دچار این معضل شده و کپی میشود. جوانانی که امروز در این عرصه فعالیت میکنند از ما بهتر هستند ولی متأسفانه یک بیهویتی در نسل جدید ایجاد شده و باید جبران شود.
در چند ماهی که مسوولیت هنرستان موسیقی را عهدهدار بودم، حتی بودجه برای خرید یک مداد هم به ما نمیدادند البته ۷-۸ ماه بیشتر ما را تحمل نکردند ولی در این مدت والدین هنرجویان را جمع کردم و گفتم پول بدهید تا امکانات اینجا را تغییر دهیم و دیگر مثل زمان قدیم با گچ چیزی نوشته نشود. از هنرستان حقوق نمیگرفتم و حتی از جیب خودم نیز هزینه میکردم، چون رفته بودم آنجا را درست کنم البته از کسی هم دستور نمیگرفتم. اگر در هنرستان، موسیقی تدریس نشود، بهتر است، چون در بدو ورود هنرجو با کمبود امکانات تخریب میشود، او بعدها چگونه میخواهد هنرش را به نمایش بگذارد.
کلید سل بجای کلید معمولی
حسین علیزاده که این سخنان را در نشست تخصصیاش با هنرمندان لرستانی بر زبان آورد،پیشتر با انتقاد از ناامنی در برگزاری کنسرتهای موسیقی و نحوه عملکرد مسئولین ادارات ارشاد درشهرستانها گفته بود: “ای کاش آقای روحانی به جای کلید معمولی، کلید سل در دست داشت”.
با روی کارآمدن دولت “تدبیر و امید” اهالی موسیقی به بهبود وضعیت صدور مجوز کنسرتهای موسیقی و آلبومهای جدید، امیدوار شدند. اما لغو کنسرتهای موسیقی در شهرستانها ازسر گرفته شد.تعدادی از این کنسرتها به دلیل عدم صدور و یا تاخیر در صدور مجوز توسط ادارت ارشاد شهرستانها، گروهی به دلیل مخالفت نهادهای دیگر مانند نیروی انتظامی وبرخی به دلیل “عدم رعایت طرح تفکیک جنسیتی” لغو شده است.