پوستر منتشر شده در سایت رسمی آیت الله خامنه ای
حجتالاسلام علی سعیدی نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران هفته گذشته به عنوان سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه قم، از جریانهایی سخن گفت که از دید او در برابر جمهوری اسلامی ایستادند. او سپس افزود: “از ابتدای انقلاب شاهد گفتمان بنیصدر، گفتمان اصلاحات، گفتمان کارگزاران و دیگر گفتمانها بودیم و حتی امام راحل با شاگردشان نیز مرزبندی کردند و ما باید در سپاه این گفتمانها را بشناسیم.” نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران اضافه کرد: “از ابتدای انقلاب تاکنون شاهد دو نوع برداشت از حکومت دینی بودیم که یکی مردمسالاری دینی و دیگری مردمسالاری سکولار بوده است که ما بهدنبال دولت دینی بودیم نه دین دولتی.”
سخنان علی سعیدی در حالی بیان شده که آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر تاکید کرده است فرقی میان دین دولتی و دولت دینی وجود ندارد. او از جمله در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری انجام شد، گفت: “ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور. و البته میبینیم در بعضی از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضیها با عنوان[کردن] «دین دولتی» و «فرهنگ دولتی» میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و بهاصطلاح یک اَنگ غلطی و مخالفتی به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتی کنند، فرهنگ را دولتی کنند! این حرفها یعنی چه؟ دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتی یعنی دین مردمی؛ همان دینی که مردم دارند، دولت هم همان دین را دارد.”
اما آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۷۹ و در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی نظری دیگر داشت. به گزارش سایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی او در دیداری که نوزدهم آذر سال ۱۳۷۹ با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی داشت دین را امری قلبی و اعتقادی توصیف کرده و با رد مقوله “دین دولتی” گفته بود: “دولت دینی با دین دولتی متفاوت است و دولتی که مبنای مشروعیتش دین است باید برای حفظ دین و فرهنگ مردم، بدون هراس از جوسازیها با استفاده از شیوههای لازم به وظایف خود کاملا عمل نماید.”
به مرور رهبر جمهوری اسلامی نظرات خود را در این مورد تغییر داد و اکنون صریحا از دین دولتی دفاع می کند. در سایت رسمی آیت الله خامنه ای پوستری با عنوان “دولت دینی یا دین دولتی؟!” نیز وجود دارد که بر مواضع جدید او تاکید کرده است.
آیت الله خامنه ای چندی پیش هم “طرح موضوع آخوند حکومتی” را به دشمن نسبت داده و گفته بود: “تقسیم آخوند به حکومتی و غیر حکومتی. هدفشان از طرح این دو مفهوم انحرافی و غلط این بود که اولاً نظام اسلامی را از پشتوانهی عظیم فکری و نظری و استدلالی و علمی علمای دین محروم کنند؛ ثانیاً روحانیت مسئول را، روحانیت انقلابی را، روحانیت حاضر در صحنه را که در مقابل دشمنیها سینه سپر کرده است، به خیال خودشان منزوی کنند، بدنام کنند. یعنی آخوند یک نوعش حکومتی است، که این بد است، منفی است، ضد ارزش است؛ یک نوعش غیر حکومتی است، که این مثبت است، این منزه است.”
او در همان سخنرانی تاکید کرد: “استقلال حوزهها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقی نشود؛ یک عدهای این را میخواهند. بعضیها میخواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطهی حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمیشود. وابستگی غیر از حمایت است، غیر از همکاری است.”
دفاع آیت الله خامنه ای از دولتی شدن دین و حوزه های مذهبی، در واقع تلاش برای دفاع از اقداماتی است که خود در دوران حکومتش انجام داده است. تفکیک میان دین و دولت در سالهای اخیر توسط نوگرایان مذهبی ایران صورتبندی شد و پس از آن بود که علی خامنه ای صریحا به دفاع از دولت دینی پرداخت.
برای نمونه محمد مجتهد شبستری از نوگرایان شناخته شده در ایران، طی گفتگویی که اواخر سال گذشته منتشر شد، گفت: “امروز همه دولتی شدن دین را نفی میکنند ولی توجه نمیکنند که حاکمیت قرائت فقاهتی ـ حکومتی درست به معنای دولتی شدن دین است. اگر دین دولتی نباشد قرائتهای متفاوت میتوانند حقوق اجتماعی یکسان داشته باشند در حالی که فعلاً این طور نیست. اگر کسانی بگویند معنای دولتی نبودن دین این است که خود حاکمان قرائت مشخصی را اعلام نکنند ولی افراد یا گروه یا صنف خاصی قرائت مشخص و معینی را اعلام کنند و حکومت هم همان قرائت را مبنا قرار دهد و به قرائتهای دیگر مجال بحث و رشد ندهد، این هم همان دین دولتی است، نه چیز دیگر. چه فرقی میکند که حکومت خودش یک قرائت مشخص و معین را رسماً اعلام کند و یا از یک صنف، گروه یا طبقهای بخواهد که آنها یک قرائت واحد اعلام کنند تا حکومت بر اساس آن عمل کند؟ “
محسن کدیور یکی دیگر از نوگرایان دینی ایران نیز در سال ۱۳۷۷ در نشریه راه نو از استقلال مرجعیت دینی و حوزه علمیه از حکومت دفاع کرده و نوشته بود: “جامعه ای که در آن انتقاد صورت نگیرد به سرازیری ضلالت و سقوط خواهد افتاد. از سوی دیگر باعث تحمیل روزمرگیهای سیاست بر دین می شود. چنین مسئله ای کم کم دین را همچون خوره از درون می خورد و به مرحله ای می رسد که تنها پوسته ای ظاهری از دین باقی می ماند و باطنش به یک امر عرفی تبدیل می شود. مسلما هیچ یک از دلسوزان دین چنین فاجعه ای را نمی پسندند. لذا برای این که چنین مشکلی پیش نیاید و شاهد نضج و رشد یک «دین دولتی» نباشیم بهترین راه، پذیرش جدایی نهاد دین از نهاد سیاست در عین ارتباط تنگاتنگ آنهاست تا سلامت هردو تامین شود.واضح است که جدایی نهاد دین، از نهاد سیاست غیر از جدایی دین از سیاست است.”
او تاکید کرده بود: “مرجعیت شیعه برای ترویج دین هیچ وقت دست نیاز به سوی دولتها دراز نکرده و امروز هم اگر کسانی بخواهند حوزه ها به لحاظ اقتصادی متصل به حکومت کنند، نه تنها برخلاف سنت حوزه ها حرکت کرده اند، بلکه نهاد مستقل مرجعیت را از بین برده و دینی دولتی خواهند ساخت.”
گرچه آیت الله خامنه ای در ابتدا از دین دولتی انتقاد کرده بود، اما با گذشت زمان به دفاع از آن پرداخت. برخی ناظران سیاسی معتقدند که تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای مخالفت با منتقدان مذهبی و نوگرای خود، چنان است که حتی حاضر به تغییر کامل نظرات خود نیز شده است. در این میان به نظر می رسد که نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران، هنوز با “نظام” هماهنگ نشده و “بصیرت” لازم را بدست نیاورده است.