با وجدان بیدار٬ دولت را نقد می کنیم

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» وضعیت دانشگاه‌ها در دولت جدید در گفت‌وگو با امین نظری

پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی٬ امید به ایجاد تغییرات در فضای سیاسی٬ بیشتر شده است. در این میان فعالان جنبش دانشجویی که در چهار سال گذشته هزینه‌های مختلفی را بابت فعالیت‌های خود پرداخته بودند٬ نیز امید دارند بتوانند در سایه‌ی دولت جدید٬ فعالیت‌‌های خود را از سر بگیرند. این مساله از آن جهت اهمیت دارد که در دوران زمام‌داری دولت احمدی‌نژاد٬ فعالیت انجمن‌های اسلامی دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت٬ با حکم کمیته‌های انضباطی و وزارت علوم٬‌ متوقف شده بود.

با امین نظری٬ عضو شورای مرکزی و دبیر واحد حقوق بشر دفتر تحکیم٬ پیرامون وضعیت جنبش دانشجویی در دوران جدید و برنامه‌های دانشجویان برای فعالیت در دانشگاه‌ها به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

 

در روزهای گذشته شاهد چند اتفاق جدید بودیم: آزادی سیاوش حاتم٬ مرخصی مجید دری و برکناری صدرالدین شریعتی. سرپرست وزارت علوم هم قول داده که دیگر دانشجوی ستاره‌دار نداشته باشیم. آیا این اتفاق‌های نوید روزهای بهتر برای جنبش دانشجویی را می‌دهد؟

با روی کارآمدن دولت یازدهم و نوع گفتمان این دولت در انتخابات می توان روزهای بهتری را برای ایران به نسبت آنچه در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد تصور کرد،دولت آقای احمدی نژاد با نهادهای مدرن برخورد حذفی داشت که نمونه آن برخورد با دانشگاه و جنبش دانشجویی بود که اساتید بسیاری به اجبار بازنشسته شده و دانشجویان منتقدی که ستاره دار شده و از ادامه تحصیل بازماندند و دفاتر انجمن های اسلامی به عنوان تنها نهاد منتقد در دانشگاه به صورت غیرقانونی پلمپ شده و همچنین دفتر تحکیم وحدت به عنوان فراگیرترین نهاد دانشجویی غیرقانونی اعلام شده و فعالین آن یا بازداشت شده و یا اینکه از ادامه تحصیل محروم گردیده اند،همین که سرپرست وزارت علوم در دولت دکتر روحانی صحبت از ستاره دار نشدن حتی یک دانشجو می کنند نشان از بازگشت عقلانیت در اداره دولت دارد.اما درباره آنچه این روزها اتفاق افتاده است باید به عرض برسانم که سیاوش حاتم بعداز گذراندن دوره محکومیت خود از زندان آزاد شده است و ارتباطی به روی کار آمدن دولت یازدهم ندارد.مجید دری بعد از گذشت بیش از چهار سال برای اولین بار به مرخصی امد که این در حالیست که فعالین جنبش دانشجویی بسیاری در زندان به سر میبرند که از حق مرخصی برخوردار نیستند و امیدواریم این مرخصی ها شامل حال ضیا نبوی،مجید توکلی و دوستان و عزیزان دیگر نیز گردد.

 

 در ۴ سال گذشته جنبش دانشجویی هزینه‌های زیادی را متحمل شد. فعالان دانشجویی بازداشت شدند٬ بعضی در زندان هستند و بعضی با احکام مختلف دست و پنجه نرم می‌کنند٬ برخی هم کشور را ترک کرده‌اند. در یکی دو سال گذشته عملا فعالیت‌های سیاسی دانشجویان منتقد به کمترین میزان خود رسید. آیا در دولت جدید٬ این جنبش بار دیگر فعالیت خود را آغاز خواهد کرد یا خیر؟

بله قطعا، جنبش دانشجویی مثل رودی می ماند که در هر شرایطی جاری است. گاهی پر خروش گاهی با آرامش، به مانع سختی که برخورد می کند یا مانع را برمی دارد یا مانع را دور میزند ولی در هر صورت از حرکت نمی ایستد و این را می توان در طول تاریخ مبارزات این جنبش دید همانگونه که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ توانست دوباره به فعالیت بپردازد در این برهه نیز فعالیتش را شروع خواهد کرد.همیشه این برخوردهای این چنینی با جریان دانشجویی در ایران وجود داشته است اما من معتقدم که جنبش دانشجویی به عنوان موتور محرکه جریان دموکراسی‌خواهی در ایران راه خود را پیدا خواهد کرد و یقینا از این فضا خارج خواهد شد.

 

 اساسا در جنبش دانشجویی هیچ تاکتیک یا استراتژی برای دوران جدید وجود دارد؟

هرنسلی از دانشجویان نخبگان خود راپیدا کرده و استراتژی مخصوص به خود را تعریف می کنند وحول آن محور فعالیت مینمایند و اینکه به چه شکلی باید باشد نمیتوان برایش برنامه ایی خاص تعریف کرد اما یقینا با توجه به کارکرد جنبش دانشجویی میشود متصور بود که مشی انتقادی و آزادی خواهی را مانند تمام تاریخ این جنبش دنبال کنند از سویی هم دیده بان حقوق بشر و جامعه مدنی باشند.

 

فکر می‌کنید شکل فعالیت‌های دانشجویی در دولت جدید به چه شکلی باید باشد؟ مشابه آن‌چه که در سال‌های گذشته انجام شد یا آن‌که باید روش و شیوه‌ای جدید را در پیش گرفت؟

جنبش دانشجویی تا سال ۸۸ از پس حوادث مختلف سیاسی-اجتماعی و موقعیت هایی که به لحاظ زمانی در آن قرار می گرفت مداما در حال بازسازی خود و بازتعریف نقش، جایگاه و استراتژی هایش بود. که در تمامی مراحل از تجربیات گذشته خود درس می گرفت و راه خود را پخته تر طی می کرد که نمونه آن را درنحوه برخورد جنبش دانشجویی با انتخابات سال ۸۸ می توان دید که نه به عنوان یک نیروی سیاسی در انتخابات حاضر شد بلکه از جایگاه یک نیروی مدنی به طرح مطالبات صنفی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی پرداخت که در عین حال که عینی و انضمامی بود، در راستای آرمان های دانشجویان هم بود.نه از جامعه جدا شد و نه در گرماگرم بازار سیاست حل شد. از سال ۸۸ همزمان با سرکوب های شدید دوران رکود جنبش دانشجویی هم آغاز شد که خود این ۴ سال تجربه ای غنی و پربار برای جنبش دانشجویی بود. جریان دانشجویی باید از فرصت به دست آمده استفاده کند و ابتدا به بازخوانی ۴ سال  گذشته بپردازد و از پس آن با پیوند تجربه ۴ سال گذشته، تجربه انباشه جنبش دانشجویی تا سال ۸۸ و همچنین شرایط و مقتضیات امروز استراتژی مناسب را برای پیگیری اهداف و آرمان هایش پیدا کند.

 

سرنوشت دفتر تحکیم و انجمن‌هایی که در هشت سال گذشته تعطیل شدند٬ به کجا می‌رسد؟ آیا امیدی برای بازگشایی و فعالیت مجدد آن‌ها وجود دارد؟

بتدای امر باید به آنچه اتفاق افتاد تا دفتر تحکیم وحدت غیر قانونی اعلام شود پرداخت،وزارت علوم در دولت نهم به دنبال دستاویزی بود تا فعالیتهای مجموعه دفتر تحکیم وحدت را غیر قانونی اعلام کند تا بتواند از این طریق تاثیرگذاری این تشکل را در انتخابات سال ۸۸ بی اثر کند برای این منظور در یک اقدام عجولانه و مغایر با نص صریح آیین نامه دانشجویی حکم به غیر قانونی بودن فعالیتهای مجموعه دفتر تحکیم وحدت دادند،در دولت جناب دکتر روحانی ما به حکم صادره در آن مقطع اعتراض خواهیم کرد و خواهان برگزاری جلسه هیات نظارت و از سر گیری فعالیت در دانشگاههای کشور خواهیم بود زیرا حکم قبلی فاقد وجاهت قانونی می باشد. و در صدور آن حکم تخلفات آیین نامه ایی بسیاری صورت گرفته است.امیدواریم نگاه امنیتی حاکم بر دفتر تحکیم وحدت برداشته شود و از مسیر قانونی به پرونده آن بدون اعمال سلیقه های شخصی رسیدگی شود که در آن صورت شاهد بازگشایی دفاتر انجمن های اسلامی در دانشگاهها خواهیم بود.

 

بخشی از فعالان جنبش دانشجویی در انتخابات ریاست‌جمهوری برای اقای روحانی فعالیت کردند یا به ایشان رای دادند. آیا جنبش دانشجویی نسبت خود با دولت جدید را تعریف کرده است یا خیر؟

جنبش دانشجویی اساسا نسبتی با قدرت ندارد و فارغ از اینکه چه کسی یا گروهی در راس دولت قرار می گیرند به فعالیتهای صنفی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی خود می پردازد و باید به عنوان وجدان بیدار جامعه به نقد قدرت و حاکمیت بپردازد.اما از آن سو دولت نیز باید با تساهل و تسامح به جنبشهای مدنی نگاه کند و برخورد حذفی یا سلیقه ایی نداشته باشد که نتیجه این نوع نگاه داشتن جامعه ایی پویا خواهد بود.امیدوارم در دولت جدید دانشگاهها به تعریف مدرن خود برسند و به استقلال آکادمیک دست یابند تا ما شاهد حضور امثال صدرالدین شریعتی و علیرضا رهایی روسای دانشگاههای علامه و پلی تکنیک در راس هیچ دانشگاهی نباشیم.