میرحسین موسوی، رهبر جنبش اعتراضی دولت ایران (موسوم به جنبش سبز) با انتشار بیانیه ای درباره وقایع اخیر کشور مصر، گفت: “اگر حکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار اسقاط نظام از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید.”
موضعی که روزبه میرابراهیمی، روزنامه نگار در نیویورک معتقد است موسوی اگرچه آن را با استفاده از شرایط کنونی مصر عنوان کرده اما در واقع “هشدار و کنایه ای” به حاکمان کنونی جمهوری اسلامی است.
این نخستین بار است که رهبر معترضان به دولت ایران از واژه “اسقاط نظام” در بیانیه های خود استفاده می کند. بیانیه ای که پس از انتشار بلافاصله توسط رسانه های بین المللی مانند BBC، CNN و الجزیره پوشش داده شد.
میرحسین موسوی در بیانیه ای که سایت کلمه (ارگان رسمی اینترنتی او) آن را منتشر کرد، در اشاره ای مستقیم به تشابه های شرایط سال های گذشته ایران و مصر گفته است: “متاسفانه منافع پشت سر ایدئولوژی حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند.”
به گفته این رهبر جنبش سبز، اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه “ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم” است.
“حرکتی هوشمندانه”
میرحسین موسوی در سخنانی که به گفته روزبه میرابراهیمی، کنایه ای به شرایط کنونی جمهوری اسلامی است، اظهار کرده که “اگر حکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار اسقاط نظام از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید.”
میرابراهیمی در تحلیل بیانیه اخیر موسوی به “روز” می گوید: “این بیانیه هشداری بود به حکومت جمهوری اسلامی که اگر صدای انقلاب یا تحول خواهی مردم را دیر بشنوید، کار به روزی مانند روز غضب مصر خواهد رسید.”
این روزنامه نگار “استفاده از وقایع منطقه برای پیام دادن به حاکمان ایران” توسط موسوی را “حرکتی هوشمندانه” توصیف کرد.
در هفته های گذشته و به دنبال بروز شورش های خیابانی در برخی کشورهای عربی، ابتدا زین العابدین بن علی، رئیس جمهور 33 ساله تونس مجبور به فرار از این کشور شد. دامنه این ناآرامی ها سپس به کشورهای دیگری مانند اردن، یمن و مصر نیز کشیده شد.
مصر که از قدرتمندترین و بزرگترین کشورهای عربی به شمار می آید، سال هاست که تحت ریاست جمهوری حسنی مبارک، اداره می شود. سیاستمداری که بسیاری از مردم مصر و مخالفانش او را یک دیکتاتور توصیف می کنند.
هم اکنون نزدیک به یک هفته از تظاهرات صدها هزار مصری مخالف مبارک در قاهره، اسکندریه، سوئز و برخی دیگر از شهرهای این کشور می گذرد. مخالفان هم اکنون خیابان ها و میادین اصلی پایتخت 18 میلیون نفری مصر را در کنترل خود دارند.
در جریان تظاهرات روزهای گذشته که با واکنش خشونت بار پلیس ضد شورش و به خصوص نیروهای لباس شخصی طرفدار رئیس جمهور همراه بود، صدها نفر از معترضان کشته و زخمی و هزاران نفر نیز بازداشت شدند.
حسنی مبارک در واکنش پس از منحل کردن کابینه، ژنرال عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات مصر را به عنوان معاون خود و احمد محمد شفیق، وزیر هوانوردی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرده است.
او همچنین وعده اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را داده است اما معترضان می گویند معرفی معاون جدید رئیس جمهوری و نخست وزیر جدید توسط حسنی مبارک خواسته های آنها را تأمین نمی کند و خود مبارک باید از قدرت کنار برود.
محمد البرادعی، از رهبران مخالف دولت مصر نیز واکنش رئیس جمهوری مصر به اعتراضات جاری را ناامید کننده توصیف کرده و خواهان کناره گیری او از قدرت شده است.
موسوی؛ ادبیات انقلابی، اهداف اصلاحی
میرحسین موسوی در ادامه بیانیه خود با بیان اینکه “فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است”، افزوده که “ادامه سیاست غلبه به وسیله ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن روز خشم و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود.”
موضع اخیر رهبر جنبش سبز درباره وقایع مصر و هشدار او نسبت به “اسقاط نظام” در صورت تن ندادن حکومت به حق حاکمیت مردم، ظاهرا اشاره ای است به شرایط سیاسی و اجتماعی ایران پس از انتخابات مناقشه برانگیز دوره دهم ریاست جمهوری در این کشور.
انتخاباتی که به گفته بسیاری از مردم و فعالان سیاسی با تقلب گسترده و سپس کودتای بخش هایی از حکومت مانند سپاه پاسداران، نتایج آن به نفع محمود احمدی نژاد اعلام شد.
مسئله ای که با اعتراض میلیون ها ایرانی همراه بود که برای ماه ها، تهران و تعدادی دیگر از شهرهای این کشور را به صحنه ای برای بیان اعتراضات خودشان تبدیل کردند.
با بی نتیجه ماندن این اعتراضات و هشدار اخیر موسوی درباره اسقاط نظام در صورت دزدیدن آرای مردم و تن ندادن به حق حاکمیت آنها، این پرسش به وجود می آید که آیا این رهبر معترض به حکومت ایران از تن دادن حاکمان این کشور به خواسته های مردم ناامید شده و به فروپاشی حکومت می اندیشد؟
پاسخ روزبه میرابراهیمی به این پرسش منفی است. این تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است که به نظر نمی آید موسوی کاملا از اصلاح وضعیت موجود ناامید شده باشد.
او می گوید: “به هر حال اگر کسی در موقعیت موسوی قرار بگیرد نباید تمام راه ها را ببندد چون هزینه یک اتفاق انقلابی در ایران از پذیرش اصلاحات بنیادین توسط حکومت کمتر است.”
با این حال میرابراهیمی معتقد است که موسوی چه قبل از انتخابات و چه پس از آن از یک “ادبیات انقلابی” بهره می برده علیرغم اینکه به عنوان رهبر یک “جریان اصلاحی” مطرح بوده است: “در عموم بیانیه های موسوی تاکید بر مردم انقلابی ایران است و این ادبیات در بیانیه اخیر او هم ادامه پیدا کرده است.”
این روزنامه نگار در عین حال می گوید که “این ادبیات انقلابی به معنای این نیست که موسوی لزوما به دنبال انقلاب است بلکه به علت تلاشی است که او انجام می دهد تا به لحاظ گفتمان با بخش وسیعی از جامعه ایران همگرایی داشته باشد.”
به باور میرابراهیمی، این ادبیات در فضایی مانند فضای امروز به ایجاد “انرژی دوباره” در جریان معترض داخل ایران کمک می کند.
او معتقد است یک جریان سیاسی و اجتماعی که به دنبال ایجاد تغییرات در یک سیستم حکومتی است نباید آن را به طور کامل در بن بست قرار دهد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تاکید بر هوشیاری موسوی در اتخاذ این راهبرد، اضافه می کند: “موسوی با بیان این هشدارها به حاکمان ایران در عین اینکه راه اصلاح را بر آنها نمی بندد به آنها این پیغام را می دهد که سرنوشت دیکتاتورهای دیگر را در نظر داشته باشند.”
“لازم نیست جای دوری برویم”
میرحسین موسوی همچنین در بیانیه خود “نقطه آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز” رخ می دهد را در “تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران” دانسته است.
او آن روزها را روزهایی توصیف کرده که “مردم با شعار رای من کجاست؟ به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته خود را پی گرفتند.”
این رهبر جنبش سبز تصریح کرده که “امروز دامنه شعار “رای من کجاست؟ مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است” و افزوده: “برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم.”
موسوی در تشریح این تشابهات می افزاید: “کافی است شیوه انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند.”
روزبه میرابراهیمی می گوید: “در اینکه معترضان در این کشورها تحت تاثیر جنبش سبز قرار داشته اند و با یک نگاه مثبت به تحولات ایران می نگریستند و تمایل داشتند روش های آن را بیاموزند، هیچ شکی نیست.”
این روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی با اشاره به ارتباطات خود با فعالان سیاسی و اجتماعی و روزنامه نگاران کشورهای عربی و خاورمیانه، می گوید: در طول یک سال و نیم گذشته شاهد بودم که این افراد کاملا تحت تاثیر جنبش سبز بودند و دوست داشتند تا شاهد بروز تحول مشابهی در کشورهای خود باشند.”
میرابراهیمی معتقد است که حتی اگر نتوان گفت که جنبش های اخیر در کشورهای عرب و خاورمیانه تابع و ادامه جنبش سبز ایران هستند اما نمی توان انکار کرد که روش های مبارزاتی آنها به خصوص در حوزه مسائل تکنولوژیک و استفاده از اینترنت، موبایل و شبکه های اجتماعی کاملا برگرفته از جنبش اعتراضی ایرانیان است که برای نخستین بار در جهان در جریان جنبش سبز از این روش ها و امکانات به شکل گسترده ای استفاده کردند.
شاید به همین خاطر باشد که میرحسین موسوی، خاورمیانه در این روزها را “در آستانه حوادث بزرگی” می داند که به گفته او “می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. “
این رهبر جنبش سبز باور دارد که “مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است.”