شادی برای دومین بار در هفته پایانی خر دادماه ۱۳۹۲ سراغ ایرانیان آمده است. پس از خوشحالی پیروزی حسن روحانی درانتخابات ریاست جمهوری، حالا نوبت به جشن صعود تیم ملی فوتبال کشور به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل رسیده است. اما این شادی جمعی قرار است امروز “مردانه” شود.
فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده در مراسمی که روز چهارشنبه ۲۹ خرداد در ورزشگاه آزادی، برگزار خواهد شد، زنان حق ورود ندارند؛ خبری که واکنش بسیاری از فعالان حقوق زنان را در پی داشته است. آسیه امینی فعال حقوق زنان و عضو کمپین روسری سفیدها (تلاش برای ورود زنان به ورزشگاهها) با انتقاد از فضای مردانه ـ– زنانه این روزهای جامعه در این ارتباط به”روز” میگوید: “برای رسیدن به حد متوسطی از تعادل، باید از هر فرصتی استفاده کرد. از جمله اینکه خود مردان هم در کم کردن این فاصله کمک کنند. چه ایرادی دارد که روز جشن هر مردی که می خواهد به استادیوم برود، دست همسر یا خواهر یا مادرش را هم بگیرد و با خودش ببرد؟اینکه می گویند ما برای خود زنان و برای تامین امنیتشان یا حفظ شئوناتشان نمی خواهیم آنها به استادیومها بروند، به نظر من توهین به همه مردانی است که درآن فضای مردانه حضور پیدا می کنند.”
محسن فرشیدی، فعال حقوق زنان و مدیر صفحه فیسبوکی برابری زن و مرد هم که با انتشار فراخوانی، زنان را در روز جشن به استادیوم دعوت کرده است به روز می گوید: “در این فراخوان، امکان مشارکت و همراهی مردان در حرکت های برابری خواهانه است. کمتر فرصتی پیش میآید که در یک حرکت جمعی، مردان همراه با زنان مطالبات برابری خواهانه داشته باشند و این موضوع میتواند این پیوند را به وجود بیاورد .”
حق ما، نیمی از آزادی
“ورود زنان به ورزشگاه” حقی است که سالهای متمادی از آنان سلب شده است. در سالهای اخیر تلاشهایی هم برای باز کردن راه ورود به استادیوم ها صورت گرفته اما به نتیجه نرسیده است. آسیه امینی در خصوص تاریخچه این تلاشها میگوید: “اولین باری که برای حضور زنان در استادیومهای ورزشی، یک کنش جمعی از طرف فعالان جنبش زنان ساماندهی شد، سال ۱۳۸۴ بود. علت این موضوع هم این بود که همه ما می دانستیم ورزش فوتبال در بین بسیاری از زنان و دختران جوان، طرفداران پر و پا قرصی دارد. طرفدارانی که حاضرند با گریم و لباسهای مردانه به استادیومها بروند و بازیها را تماشا کنند. از سوی دیگر می دانستیم که حضور زنان در ورزشگاهها به ویژه برای تماشای فوتبال، منع قانونی ندارد و تصمیم گیری مدیران، اجرایی و در حد مقررات است نه قانون.”
امینی ادامه میدهد: “بعد از جلسه هایی که برخی از فعالان حقوق زنان در این مورد داشتند، کمپینی با عنوان “کمپین روسری سفیدها” به راه افتاد. آن زمان، بازیهای مقدماتی جام جهانی در حال برگزار شدن بود.یادم است در بازی با یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس که در استادیوم آزادی برگزار می شد، تصمیم جدی گرفتیم که خواست ورود به استادیوم را عملی کنیم و حتی برخی از ما که بیننده تلویزیونی فوتبال هم نبودیم، همراه با جوانترها به استادیوم رفتیم و همگی جلو دروازه روی زمین نشستیم درحالی که تابلوهایی دستمان بود با این مضمون که “حق ما نیمی از آزادی”.
در روزهای اخیر و در پی طرح برخی مطالبات زنان این انتقاد مطرح شده که فعلا برای طرح این مباحث زود است و باید تحمل کرد و در وقت مناسب تری به اینها پرداخت. آسیه امینی،فعال حقوق زنان پاسخ اش به این انتقادات این است: “این خواسته ها، واقعا تندروی نیست. ورزش کردن و تماشای ورزش، کمترین حق افراد است و نابرابری در حق تماشای ورزش، نهایت بی عدالتی است. من هنوز هم تعجب می کنم که کسانی بحث ورود زنان به استادیوم را یا بیموقع یا تندروی میدانند؛ یا اینکه عنوان میکنند مگر زنان به حقوق دیگرشان که مهمتر هم است، رسیدهاند که حالا دنبال تماشای فوتبال هستند. جواب این است که زمان و موقعیت را چه کسی باید فراهم کند؟ حق، یک موضوع انتزاعی نیست، یک بسته بندی نیست که کسی آماده کند و روی میز صبحانه ما بگذارد. حقوق اجتماعی، همین حقهای خرد و کلان هستند و ما هستیم که باید از هر فرصتی برای به دست آوردنش استفاده کنیم. هیچ وقت هم دیر نیست. اما مهم است که بتوانیم روشهای متفاوتی را برای کسب این حق بررسی و امتحان کنیم. مهم این است که بتوانیم افکار عمومی را با خودمان همراه کنیم.”
او معتقد است که “حقوق اجتماعی با پتانسیل اجتماعی راحتتر کسب میشود. اما به هر حال همیشه یک عده هم هستند که نق بزنند یا سنگ اندازی کنند.”
وعده حضور زنان درورزشگاهها توسط محمود احمدینژاد در ابتدای دولتش داده اما با مخالفت مراجع قم به بایگانی سپرده شد. این روزنامهنگار و فعال حقوق زنان در این درباره میگوید: “اعضای کمپین روسری سفیدها که در دولت جدید، امکان کنش خیابانی نداشتند (بعد از سال ۸۵ فضا برای کنش خیابانی زنان بسیار امنیتی شد)، موضوع را از طریق نامهنگاری به فدراسیونهای ملی و سپس مدیران فوتبال آسیا و فدراسیون بین المللی فوتبال هم دنبال کردند. اما همانطور که میدانید فضای داخل کشور در این هشت سال به ویژه در چهار سال اخیر چنان امنیتی و متصلب شده بود که بسیاری از حرکتهای مدنی عملا تعطیل شد.”
چرا در خیابان مجاز است، استادیوم نه؟
اما تاکید بر ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه آزادی واکنشهای گسترده ای هم در فضای مجازی داشته است. تا جایی که یکی از صفحات پر مخاطب فیسبوکی که بیش از ۳۲۰ هزار دنبالکننده دارد و برای آگاهیرسانی در زمینه حقوق زنان فعالیت میکند، فراخوانی با عنوان “استادیوم برای همه” منتشر کرده است. محسن فرشیدی، فعال حقوق زنان و مدیر صفحه برابری زن و مرد در گفتو گو با “روز” از انگیزه انتشار این فراخوان میگوید: “روابط عمومی فدراسیون فوتبال اعلام میکند در صورت صعود تیم ملی به جام جهانی زنان اجازه ی ورود به ورزشگاه ها را ندارند و این برای همه زنان و بخشی از مردان جای تعجب داشت که چطور مردان و زنان در خیابانها در کنار هم و بدون هیچ مشکلی جشن و پایکوبی میکنند اما این امکان نباید در یک استادیوم ورزشی وجود داشته باشد.” این فعال حقوق زنان با اشاره به جشنی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در سرتاسر ایران با حضور زنان و مردان برپا شد، میگوید: “حتی یک گزارش مبنی بر اینکه حضور مشترک زنان و مردان در کنار هم مشکلی را ایجاد کرده باشد، منتشر نشده است. بعد از برد تیم ایران مجددا این فضا ایجاد شده و بدون دخالت نیروهای امنیتی،زنان و مردان در کنار هم بدون هیچ گونه مشکلی به جشن و پایکوبی پرداختند حتی همان موارد شرعی و اشکالاتی که بدنه مذهبی حاکمیت برای ممنوعیتهای این چنین روی آن دست میگذارند هم مشاهده نشده است.”
محسنی معتقد است: “این نکته نباید فراموش شود که این حرکت ارتباط مستقیمی با دولت جدید ندارد، اتفاقا در دولت دهم بیشترین تلاش ها برای ورود زنان به ورزشگاه ها شد و ما هنوز در همین دولت هستیم. باید از موج ایجاد شده در جامعه بهره برد؛ متاسفانه مطالبات زنان که تبعیض یکی از موضوعات اصلی آن است در تغییرات سیاسی بزرگ جوامع مردسالار همیشه به فراموشی سپرده شده است. همانطور که مشاهده کردید در اولین گفتگوی خبری دولت جدید، حتی یک سئوال در مورد مطالبات رفع تبعیض و برابری پرسیده نشد،در حالیکه فعالین این حوزه باید در هر فرصت و در هر سطحی اقدام به طرح مطالبات کنند.”
امروز (۲۹ خرداد)،استادیوم آزادی، پاسخگوی سئوالی بزرگ درباره مطالبات زنان خواهد بود. آیا میتوان به گشایشی در این زمینه و آزادی تماشای فوتبال در ورزشگاهها برای زنان امیدوار بود و یا باز هم باید منتظر ماند تا وقتی دیگر.