نادر ایرانی
فضای دانشگاه همچنان ملتهب است ودانشجویان در باره حوادث چهار روز گذشته با یکدیگر درگروه های چند نفری صحبت می کنند.محوراین بحث ها، “هدف” حاکمیت از سرکوب جنبش دانشجویی است. برای فراموشی رد صلاحیت هاست؟ برای نهادینه کردن سکوت در جامعه است؟… بحث هایی از این دست که در گزارش زیر، در گفت و گو با دانشگاهیان آن را پی گرفته ایم.
یک استاد دانشگاه با اشاره به حوادث 18 تیر، به مقایسه این نوع برخوردها می پردازد و می گوید: “در آن دوره، روزنامه سلام با چاپ نامه و طرح سعید امامی درباره مطبوعات و باصطلاح «مقابله با یورش فرهنگی» می خواست نشان دهد که علیرغم حذف سعید امامی، این تفکر همچنان در هسته مرکزی جناح افراطی نظام ریشه دارد.نوعی افشاگری که هزینه سنگین آن را جنبش دانشجویی ایران پرداخت.“
به اعتقاد این استاد دانشگاه “حمله به کوی دانشگاه و معترضین به بسته شدن روزنامه سلام به اندازه ای سنگین بود که نمی توان جز کودتا نامی برآن گذاشت”.
یکی دیگر از استادان دانشگاه در همین ارتباط و آنچه این روزها در دانشگاه می گذرد به روز می گوید: “آن روزها ما حرکت علیه دانشجویان را استراتژی نظام نمی دانستیم، بلکه فکر می کردیم حرکتی تاکتیکی برای کشیدن گوش دانشجویان و چنگ ودندان نشان دادن به اصلاح طلبان است؛ اما حال پس از 8 سال، آنچه از سخنان آیت الله خامنه ای در جمع مردم یزد می فهمیم این است که حمله به دانشجویان وکوی دانشگاه، موضوع را از یک خطای تاکتیکی به یک رفتار استراتژیک ارتقا داد.“
رفتاری که به باور این استاد دانشگاه، در مقطع کنونی “برای تحت الشعاع قراردادن رد صلاحیت های کاندیداهای مجلس شورای اسلامی انجام می شود.“
از یزد تا کوی دانشگاه
اما سخنان آیتالله خامنهای در یزد حاوی چه نکاتی بود که سخنان این استاد دانشگاه برآن مبتنی شده است؟ یکی ازدانشجویان که در این روزها در خوابگاه دانشجویان ناظر هجوم گارد ویژه به کوی و ضرب وشتم دانشجویان بوده در این مورد به روز می گوید: “وقتی آقای خامنه ای دریزد تاکید می کند که ماجرای 18 تیر 78 کار دشمن بود، طبیعی است که بلافاصله شاهد یورش به دانشگاه باشیم “.
آیتالله خامنهای، دریزد تاکید کرده بود که “دشمن به خیال خود تصور میکرد بعد از رحلت آیت الله خمینی، می تواند با یک جرقه قشرهایی از مردم را بر ضد نظام بشوراند و ماجرای تیر ماه سال 1378 در همین چارچوب قابل تحلیل است”.
در همین راستاست که دانشجوی دیگری با تاکید بر اینکه “آقا بی اسم چاپ کن” می پرسد: “کدام شورش؟ کدام دشمن؟ این جوانمردی است که ما به دلیل خواسته های صنفی، این گونه مورد تهاجم قرار بگیریم ومطبوعات مانتوانند اصل ماجرا را بنویسند؟ درست است که هرکجای این تلویزیون را که نگاه می کنی، ببینی دارند از مواضع حزب الله لبنان که تظاهراتشان از سوی لباس شخصی های آن جا مورد حمله قرار گرفته، حمایت می کنند، اما کسی به کار لباس شخصی های اینجا رسیدگی نکند؟”
در پاسخ به اوست که دانشجوی دیگری می گوید: “اقتدارگراها خوب پای درس ماکیاولی اصول سیاست را آموخته اند. درست زمانی که رد صلاحیت ها ی گسترده باید در هرکوی وبرزنی مورد بحث واقع شود به دانشجویانی حمله می کنند که تنها خواسته شان، سرویس و غذای مناسب در دانشگاه بوده است”.
گروه های دانشجویی و حوادث دانشگاه
پس از ورود گارد ویژه به کوی و ضرب و شتم دانشجویان، برخی گروه های دانشجویی اقدام به اعلام موضع در برابر این اتفاق کردند. دفتر تحکیم وحدت از این جمله بود که با انتشار بیانیه أی، ناآرامی های 3 روز گذشته در کوی دانشگاه تهران را تداعی کننده حوادث 18 تیر 87 ذکر و اعلام کرد: “این نیروها در حالی وارد کوی دانشگاه تهران شدند که مطابق مصوبه شورای امنیت ملی ورود این نیروها به کوی دانشگاه تهران ممنوع می باشد”.
این اطلاعیه، هدف آمران این دست از رفتارهای تحریک آمیز و ایجاد درگیری را، تلاش اقتدارگرایان برای انحراف افکار عمومی از مشکلات فراوان کشور خواند و با اشاره به “عدم پاسخگویی مسنولان انتصابی مانند آیت الله عمید زنجانی” رییس دانشگاه تهران ذکر کرد که دولت نهم با صدور بیش از 700 حکم کمیته انضباطی برای فعالان دانشجویی و چندین هزارحکم کمیته انضباطی برای سایر دانشجویان و سرکوب گسترده استادان در دو سال گذشته “رکوردی به جا گذاشته که در دوران سیاه پس ازکودتای 28 مرداد سابقه نداشته است.“
دانشجویان لیبرال دانشگاه های تهران نیزدر خصوص ناآرامی های اخیر کوی دانشگاه بیانیه ای صادر کردند. این بیانیه ازدانشجویان ساکن کوی دانشگاه می خواهد “با درک موقعیت دشوار و لرزان جنبش دانشجویی بر مطالبات مشخص صنفی و گام های کوچک اما معقول ودست یافتنی تمرکز کنند”.
این بیانیه همچنین از مسئولان فعلی دانشگاه تهران، وزارت علوم و دولت خواسته تا “در اقدامات غیرمنطقی، غیرقانونی و ضدحقوق بشری در قبال جنبش دانشجویی که بیشتر انتقامگیریهای کور وکودکانه را می ماند، تجدید نظر کنند تا از تاریخ درس گرفته ودریابند کسانی که امروز بذر کین می کارند فردا چیزی جز خشونتی بی مهار درو نخواهند کرد و نصیب نخواهند برد”.
این بیانیه در ابتدای خود این سخن دیدرو را نگاشته که: “فیلسوف هرگز کشیشی را نکشته است، کشیش اما فیلسوفان بی شماری را کشته است”.