آن پنکت، دبیر بخش سیاسی
نیروهای آمریکایی به دفتر نمایندگی ایران در شمال عراق و درست دو ساعت بعد از اینکه پرزیدنت جورج بوش به ایران هشداری داد که آن را “ اعلام جنگ” تفسیر کردند، حمله کردند.
سربازان آمریکایی، شش نفر را که شامل دیپلمات ها هم می شدند، دستگیر کردند و اسناد و کامپیوترها را توقیف کردند که این اقدام با اعتراض شدید ایران مواجهه شد. دکترعلی انصاری، کارشناس ایران مقیم لندن گفت که این واقعه خشم زیادی را بر می انگیزاند و سخنرانی آقای بوش درباره راهکار هایشان در مورد آینده عراق، اعلام جنگ به ایران بود. او گفت:« خطر گسترش جنگ وجود دارد. با بالا گرفتن تنش ها، ما در حال گذار از “جنگ سرد” به “ جنگ گرم” هستیم».
رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی اش، ایران و سوریه را متهم کرد که با اختیار قرار دادن تجهیزات، از حمله به سربازان آمریکایی حمایت می کنند و قول داد که روند کمک رسانی از طریق مرز ها را متوقف کند. او گفت:« ما شبکه ای که از لحاظ تسلیحاتی و آموزشی به دشمنان ما در عراق کمک می کند را شناسایی کرده و نابودشان می کنیم».
دکتر انصاری معتقد است که دولت بوش تصمیم دارد زمانی با ایران برخورد کند که افکار عمومی بر روی درگیری های عراق و افغانستان و سومالی معطوف شده است. او می گوید:« یک نوع انتقال فشاردارد صورت می گیرد که کسی متوجه آن نیست. از سنی های میانه رو که با ظهور ایران شیعه و به لطف نفوذش در عراق و سرباززدن از محدود کردن برنامه های اتمی اش ، تهدید را احساس کرده اند، انتظار می رود که از بوش حمایت کنند». کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، در هفته جاری از مصر، اردن و عربستان سعودی، دیدار خواهد کرد.
تا به امروز، دولت بوش خوشنود بود که با تهدیدی مثل ایران، از طریق دیپلماتیک مقابله می کند. سازمان ملل قطعنامه تحریم ایران را در 23 دسامبر، صادر کرد. با این حال، مشوق های اقتصادی سازمان ملل برای متقاعد کردن ایران در متوقف کردن غنی سازی اورانیوم که ممکن است منجر به تولید سلاح اتمی بشود، شکست خورد. آمریکا خواستار متحد شدن کشور ها برای تنظیم کردن تحریم های سخت چندجانبه بود.
پرزیدنت بوش، هفته گذشته دریادار ویلیام فالون را به جای ژنرال جان ابی زید به عنوان فرمانده ستاد مرکزی آمریکا در افغانستان و عراق، منصوب کرد که این نشانه تغییراتی است که در جریان است. این هفته، آقای بوش دستور داد که ناو هواپیما بر دوم و کشتی های یدکی اش به خلیج فارس بروند که ممکن است در مقابل ایران از آنها استفاده بشود.
روز سه شنبه، وزارت دارایی آمریکا، بانک سپه ایران را به عنوان همکاری در تولید سلاح کشتار جمعی معرفی کرد و معامله کلیه شرکت ها و اتباع آمریکایی را با این بانک غیر مجار اعلام کرد و طبق قوانین آمریکا دارایی هایشان را بلوکه خواهد کرد.
اما اگر آمریکا قصد مقابله نظامی - که بنا به گزارش ها، از سوی مقامات ارشد نظامی اسرائیل، دائما توصیه می شود- با ایران را داشته باشد، دولت بوش خودش را از چهار جهت درگیر خواهد کرد.
در سومالی، نیروهای ویژه آمریکا از روز دوشنبه دریک سری عملیات درحال سرکوب افرادی هستند که مشکوک به عضویت در القاعده هستند و با این کارمخالفت آمریکایی هایی را که به آنها رای نداده بودند، بیشتر می کنند. نیروهای آمریکا در جنوب افغانستان هم به دنبال دستگیری رهبر القاعده، اسامه بن لادن و شرکای ارشدش هستند. القائده، اتحادش را با طالبان که در حملات اخیرشان به نیروهای متحد، شجاعت به خرج داده بودند، تجدید کرده است.
در عراق، ارتش آمریکا تقریبا هر روز سربازانش را در بمب گذاری های شورشیان سنی و شیعه، از دست می دهد. خانم رایس، دیروز به دولت عراق که به نخست وزیری نوری المالکی شیعه اداره می شود، هشدار داد که اگر جلوی نیروهای مسلح شیعه را که در دولت جزو متحدانش هستند را نگیرد، به آخرین روزهای کارش نزدیک حواهد شد.
خانم رایس در ادامه اظهارات شدید اللحن جورج بوش درباره ایران، گفت:« سخنان شب گذشته رئیس جمهور کاملا مشخص کرد که ما می دانیم در فعالیت هایی دست دارد که وضع ارتش ما را به مخاطره می اندازد و ما کسانی را که در این فعالیت ها شرکت دارند را تحت تعقیب قرار می دهیم».
محمد علی حسینی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران، حمله آمریکا در اربیل به کسانی که به گفته رادیو دولتی ایران ماموریت دیپلماتیک داشتند را محکوم کرد و گفت که حضور کارکنان ایرانی در اربیل، قانونی بوده است.
جالب اینجا است که صدام تا زمان سقوطش توسط آمریکایی ها در سال 2003، همیشه از ایرانی ها گریزان بود و از تهدید هیولایی به اسم ایران در عذاب بود و در مورد سلاح کشتار جمعی فضایی تردید آمیز ایجاد کرده بود تا ایران برای ترس از همسایه غربی اش دلیل داشته باشد. پس آیا آمریکایی ها با ممانعت از درگیر کردن ایران در مسائل عراق، مرتکب یک اشتباه استراتژیک شده اند؟ دکتر علی انصاری، می گوید:« بدون شک این عمل عاقبت خوشی نخواهد داشت».
منبع: ایندیپندنت، 12 ژانویه 2007