ساخت فیلم های تاریخی همواره از پر هزینه ترین و مشکل ترین ژانرهای سینمایی– تلویزیونی بوده؛ ساخت دکور و دوختن لباس، مطالعه و تحقیق درباره رویدادها و شخصیت ها در کنار انتخاب عوامل مناسب و حرفه ای شروط اولیه خلق یک اثر تاریخی عظیم و خوش ساخت است. اما در کشور ما به دلیل کمبود امکانات و تقسیم ناعادلانه همین امکانات میان هنرمندان، اغلب شاهد نمایش آثار نازلی هستیم. مجموعه هایی که فقط با رویکرد دینی و به قصد پر کردن ساعات پخش ساخته می شوند. آخرین نمونه از این دست سریال ها “ابراهیم خلیل الله” است که به تازگی از شبکه دوم سیما پخش شد….
ابراهیم خلیل الله
نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: محمد رضا ورزی. مدیر تصویر برداری: رسول احدی. موسیقی: کارن همایونفر. طراح صحنه و لباس: محسن شاه ابراهیمی. بازیگران: محمد صادقی، بهزاد فراهانی، نگین صدق گویا، میر طاهر مظلومی، چنگیز وثوقی، فخرالدین صدیق شریف، روشنک عجمیان.
داستان زندگی حضرت ابراهیم و به انجام رساندن ماموریت الهی آن حضرت برای ساخت خانه خدا…
از تولید به مصرف در 50 روز!!!
رسیدن به فرمی ایده آل در مجموعه سازی تاریخی مستلزم رعایت و به وجود آمدن عناصری است که شاید در دیگرگونه های مجموعه سازی تلویزیون نیاز نباشد. عنصر بسیار مهم و تاثیرگذاری این نوع مجموعه ها مرحله پیش تولید کار است که تیم تحقیقاتی کار به جمع آوری اطلاعات درباره معماری آن دوران، پوشاک آن دوران، نوع گویش زبانی آن دوران و… می پردازند. نتیجه این تحقیق می تواند کمک حال گروه اجرایی اثر باشد. و قاعدتاً این فرآیندی مستلزم داشتن سرمایه و امکانات کافی است. چیزی که در کشور ما کمتر به آن بها داده می شود، و زمانی که کارگردانی به سراغ داستانی چون داستان زندگی حضرت ابراهیم (ع) می رود قاعدتا باید از امکانات مدرن و به روزی برای ساخت اثر خود برخوردار باشد. درصورتی که اکثر سریال ها و فیلم های تاریخی فاقد امکانات تکنیکی هستند و همین عامل مهم باعث ضربه خوردن شان می شود. البته هستند عده معدودی که بودجه های هنگفت میلیاردی برای ساخت سریال خود می گیرند.
محمد رضا ورزی در “ابراهیم خلیل الله” تصویرگر همان داستان آشنایی می باشد که همگان از آن مطلع اند. بت پرستی در زمان جاهلیت و ساخت خانه خدا توسط حضرت ابراهیم از نکات برجسته ای ست که ورزی در اثرش به آنها پرداخته است. فیلم بسیار روان و ساده آغاز می شود و مخاطب را با خود همراه می کند. با اینکه مخاطب انتهای داستان رامی داند اما انتخاب اینکه کدام لحظات به تصویر کشیده شوند نشانه هوشمندی کارگردان می باشد. دکوپاژ اثر ترکیبی است و در واقع کارگردان با قاب بندی های باز و قرار دادن ابراهیم در مرکز قاب بیشترین تاکید خود را بر شخصیت اصلی داستان می گذارد. البته برخی از صحنه ها هستند که به دلیل نبود امکانات کافی، بسیار سطحی و ابتدایی از کار در آمده اند که نمونه بارز آن صحنه در آتش رفتن حضرت ابراهیم است. عنصر تکنیکی این سکانس که آتش به باغی از گل تبدیل می شود به قدری ابتدایی و ضعیف است که مخاطب ارتباطش با اثر به شدت دچار گسست می شود.
نقطه قوت فیلم انتخاب بازیگران است. محمد صادقی در نقش “ابراهیم” بازی خیره کننده ای از خود برجای می گذارد. همچنین بهزاد فراهانی و چنگیز وثوقی بازی های قدرتمندی از خود به نمایش می گذارند. تنها نکته قابل ایراد در بخش بازیگری انتخاب فخرالدین صدیق شریف در نقش شیطان است. نقش به درستی از کار در نیامده وبا توجه به سکانس های گرفته شده از شیطان بیشتر یادآور شیطان فیلم “مصائب مسیح” ساخته “مل گیبسون” است. چه در نوع قاب بندی و چه میزانسن آن صحنه، انتخاب شخصیت ها و بازیگران فرعی هم به خوبی انجام نگرفته، اکثر این بازیگران موقعیت را باور نکرده اند بنابراین عکس العمل مناسبی نسبت به رویدادها از خود نشان نمی دهند. موسیقی اثر از نکات برجسته کار است که انتخاب تم هایی تلفیقی از موسیقی عربی و ایرانی به فضاسازی کار کمک شایانی کرده است که این نشان از هوش و خلاقیت سازنده آن دارد. در مجموع از اثری که تولید آن بیش از50 روز طول نکشیده!! و آنچنان پیش تولیدی هم پشت سر نگذاشته نباید انتظار بیش از این را داشت. در واقع باید گفت که با توجه به امکانات موجود، ورزی از این تجربه سربلند بیرون آمده است.