مصاحبه♦ سینمای جهان

نویسنده

po_ezati_01.jpg

امیر عزتی - آنجلینا جولی وویت متولد ۴ جون ۱۹۷۵ لس آنجلس، ملقب به انجی، زن گربه ای، انج و ای جی یکی دیگر از بچه های هالیوود و صنعت سینمای آمریکاست. او سال گذشته مسیحی توسط مجله مشهور” مردم” بعنوان زیبا ترین زن جهان انتخاب شد. نگاهی داریم به زندگی و فیلم هایش ، همراه ترجمه مصاحبه ای با او.

همه چیز در بار آنجلینا جولی

یک نقش کوچک هم کافی است

. پدر آنجلینا جوتی جان وویت بازیگر مشهور دهه ۱۹۷۰ و مادرش مارچ الین برتراند بازیگر بودند. آنجلینا نیز بعدها در انستیتوی نمایشی لی استراسبرگ تعلیم بازیگری دید، اما کار حرفه ای اش را ابتدا به عنوان مدل در شهرهای لندن، نیویورک و سپس لس انجلس آغاز کرد و بعدها در ویدیوکلیپ های متعددی از جمله کارهای Meatloaf، لنی کراویتز، آنتونللو وندیتی و Lemonheadsظاهر شد.

اولبن تجربه های بازیگری اش حضور در پنج فیلم کوتاه و دانشجویی برادرش جیمز هیون بود. البته پیش از آن در هفت سالگی برای اولین بار در فیلم Lookin’ to Get Out در برابر دوربین ظاهر شده بود. اما یک دهه بعد بود که کارنامه بازیگری اش با حضور در نقشی کوتاه در فیلم Cyborg 2 [۱۹۹۳]شکل گرفت. در همین سال در دو فیلم کوتاه به نام های الیس و ویریل و آنجلا و ویریل به کارگردانی استیون شاینبرگ بازی کرد. در طول چهار سال بعدی در هفت فیلم سینمایی بازی کرد، اما فیلم تلویزیونی جورج والاس[۱۹۹۷] بود که نام وی را بر سر زبان ها انداخت و استعدادش کشف شد. آنجلینا برای بازی در این فیلم اولین جایزه اش را از مراسم گلدن گلاب دریافت کرد. اما موفقیت و شهرت بین المللی در سال بعد با فیلم Gia از راه رسید. بازی در نقش جیا ماریا کارنگی سوپر مدل مشهور دهه ۱۹۷۰ [به کارگردانی مایکل کریستوفر] آنجلینا را به دومین جایزه گلدن گلاب و جوایز اتحادیه بازیگران و مراسم ساتلایت رساند و برای دومین بار نامزد جایزه امی نیز شد. جیا فیلمی تلویزیونی بود، اما بازی چشمگیر آنجلینا در کنار موضوع جنجالی اش باعث شد تا فیلم پخش سینمایی و ویدیویی گسترده ای نیز یافته و شهرت به سزایی بازیگرش به ارمغان بیاورد.

سال ۱۹۹۹ در کارنامه وی سالی پر بار بود. کار با مایک نیویل در Pushing Tin، فیلیپ نویس در کلکسیونر استخوان و سرانجام جیمز منگولد در دختر، روان پریش نشان از گشوده شدن تمامی درهای هالیوود به روی دخترش حکایت داشت. نقش لیزا راو در دختر، روان پریش دریافت اولین اسکار نقش دوم را به دنبال داشت و سپس جایزه گلدن گلاب، جایزه انجمن منتقدان رسانه ها و انجمن بازیگران سینما از راه رسیدند. سال پایانی قرن بیستم با یک فیلم[فرار در ۶۰ ثانیه] و دریافت جایزه بهترین بازیگر از جشنواره هالیوود گذشت. فرار در ۶۰ ثانیه قابلیت های او را برای بازی در فیلم های گونه اکشن پدیدار ساخت. سال بعد با لارا کرافت: سارق مقبره اولین دستمزد هنگفت خود بالغ بر ۷ ملیون دلار را گرفت و با بازی در نقش دختر جسور و همه فن حریف فیلم تبدیل به شمایل محبوب دختران و پسران سراسر جهان شد. دو سال بعد برای بازی در دومین قسمت لارا کرافت به نام گهواره زندگی ۱۲ میلیون دلار گرفت. در سال ۲۰۰۴ چهار فیلم بازی و در داستان کوسه به جای یکی از شخصیت ها صحبت کرد. سالی که از نظر کیفی سالی پر بار نبود. حضور در فیلم نومید کننده اسکندر او را تا حد نامزدی دریافت تمشک طلایی تقلیل داد. اما سال بعد و فقط با یک فیلم بازگشتی خیره کننده را تجربه کرد. آقا و خانم اسمیت سر آغاز دگرگونی های عمده در زندگی کاری و شخصی آنجلینا بود.

joli2.jpg

در فیلم جیا

آنجلینا برای بازی در نقش جین اسمیت بالاترین دستمزد دوران بازیگری خود بالغ بر ۲۰ میلیون دلار را دریافت کرد و با سومین شوهرش آشنا شد. آنجلینا برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ با جانی لی میلر[بازیگر] ازدواج و سه سال بعد از او جدا شده و در سال ۲۰۰۰ با بیلی باب تورنتون عقد ازدواج بسته بود. اما ازدواج دوم نیز بیش از سه سال دوام نیاورده و این دو در سال ۲۰۰۳ متارکه کرده بودند. بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت و صحنه های عاشقانه او در کنار براد پیت سبب شد تا شایعاتی در باره عشق او و براد پیت بر سر زبان ها بیفتد. این شایعات در اکتبر سال ۲۰۰۵ با جدایی براد پیت از همسرش جنیفر آنیستون و شرع زندگی مشترک با آنجلینا به حقیقت تبدیل شد. براد و آنجلینا نقشی زوجی عیب و نقص را روی پرده بازی می کردند و خیلی زود تصمیم گرفتند تا این نقش را در زندگی واقعی خود نیز ایفا کنند. تولد اولین کودک شان خوشبختی جذاب ترین زوج سینمایی دنیا را تکمیل کرد و آن گونه که از ظواهر امر پیداست این خوشبختی به این زودی ها از میان نخواهد رفت.

آنجلینا در سال گذشته تنها در یک فیلم[شبان نیکو/چوپان خوب] بازی کرد. البته ناگفته نماند که برای ایفای نقشی بسیار کوتاه در همین فیلم ۱۰ میلیون دلار دستمزد گرفت و قرار است امسال برای اولین بار برای ساخت A Moment in the World روی صندلی کارگردانی بنشیند.

آنجلینا در کنار بازیگری یکی از محبوب ترین چهره های دنیا در زمینه فعالیت های اجتماعی نیز هست. او از سال ۲۰۰۱ سفیر حسن نیت سازمان ملل متحد بوده و سفرهای متعددی به کشورهای سودان، تایلند، اردن، روسیه، سری لانکا، کوزوو، کامبوج، پاکستان، اکوادور و … برای کمک به پناهندگان انجام داده و در حال حاضر سرپرستی چندین کودک بی سرپرست را نیز عهده دار است. شرح سفرهای او را در این آدرس ها می توانید، بخوانید:

www.unhcr.org/help/3f94ff664.html

www.unhcr.org/cgi-bin/texis/vtx/help/opendoc.htm

joli3.jpg

در فیلم شبان نیکو با مت دیمون

مادر شدن تان موقع فیلمبرداری شبان نیکو در بازی شما تاثیر داشت؟

بله، حتی می توانم بگویم تنها چیزی که مرا به این شخصیت وصل کرد همین بود. چون ویژگی های زیادی برای همذات پنداری نکردن نداشت. اما احساس مسئولیت و علاقه ای که نسبت به پسرش داشت و این که خانواده اش را به خاطر CIA از دست داده بود و هراس از این که پسرش نیز وارد این دنیا بشود.. همه اینها برای من مفهومی کاملاً شخصی داشت.

اگر بحث بر سر کودک خود شما بود، آیا ساکت می نشستید؟

خیر، اما فیلم در ابعادی بزرگ این مسائل را بررسی می کند. من در زمان حال زندگی می کنم. به عنوان یک زن می توانم بگویم” من دارم می رم، طلاق می گیرم. اینجا چه اتفاقاتی داره می افته” و پرخاش کنم. حتی با خشونت بیشتری هم می توانم صحبت کنم. اما کلوور باید از خونسردی مشخصی عدول نکند، او زنی است با تربیت و خویشتن دار که با خودش را با زندگی تطبیق داده. در آن زمان ها فکر کردن به خروج از CIA بعد از سال ها خدمت، کاری غیر ممکن بود. برای من راحت نبود، باید تمامی غرایز خودم را سرکوب می کردم.

یکی از زیباترین زنان دنیا هستید، بازی در نقش زنی بدبخت و همسری بدون عشق چقدر سخت بود؟

راستش من هم دو زندگی زناشویی ناموفق پشت سر گذاشته ام[می خندد]. فکر می کنم کسانی که در خانه زندگی خانوادگی متعادلی دارند بهتر می توانند این نقش ها را بازی کنند. به عنوان مثال اگر در زندگی شخصی خودم الکلی بودم، یا مادرم و یا یکی از نزدیکانم در کنارم بود، بازی در نقش کلوور بسیار ناراحت کننده تر بود. در زندگی واقعی ام نیز هرگز رابطه ای مثل چیزی که در فیلم بود، نداشتم. چون من با هنرمندها بزرگ شدم، آدم هایی پر حرف که می توانند خودشان را بیان کنند. به همین خاطر غریب بود. ولی یکی از مهم ترین بخش های شخصیت هایی که در خود فرو می روند، احساس گمگشتگی است. که من هم در زندگی دقایقی بوده که چنین احساسی داشته ام.

آیا فشاری که بر کارمندان CIA و خانواده های آنها وارد می شود، را درک می کنید؟

البته، حتی اگر یک مامور پلیس یا مامور دولت باشید ، به هر حال مملکت تان باید بیش از هر چیز و قبل از هر چیز برای تان اهمیت داشته باشد. باید با این وضعیت در طول زندگی کنار بیایید. کار در CIA بسیار سخت تر است، واقعاً در مورد هیچ چیز حرف نمی زنند. فداکاری وحشتناکی است.

joli4.jpg

با رابرت دنیرو و مت دیمون هنگام فیلمبرداری شبان نیکو

با رابرت د نیرو اولین بار در انیمیشن داستان کوسه همکاری کردید…

بله، آن زمان ماهی بودیم. کار فوق العاده ای بود. در سایه همین کار بود که رویای همبازی شدنم با د نیرو به واقعیت پیوست…

اما بازیگران اغلب کارگردان های خوبی از آب درنمی آیند.

درست است. اما رابرت کسی است که می تواند فیلم تمام شده را در ذهن خودش مجسم کند. به عنوان یک بازیگر فقط روی شخصیت ها تمرکز نمی کند، بلکه روی تمامی قصه و روابط یین شخصیت ها در دل قصه فکر می کند. در این فیلم هم می خواست فراتر از شخصیت ها و رفتارشان، همه قصه، تاریخ و انسان ها را با ریزترین جزئیات را نشان بدهد. نسبت به فیلم علاقه زیادی داشت. در مورد جزئیات و تحقیقات بسیار دقیق بود، خیلی سخت کار می کرد.

فیلم خیلی خوب کوتاه شده. آیا شما انتظار طولانی تر شدن اش را داشتید؟

خیر، تمامی قسمت هایی که بازی کرده ام در فیلم وجود دارد. از طرف دیگر می توانستم همه کارم را در یک روز فیلمبرداری کنم. برای یک بازیگر مهم ترین چیز بزرگ بودن نقش نیست. خود شخصیت ها و باور پذیر بودن شان مهم ترند. من از این فیلم حمایت می کنم، به همین خاطر یک نقش کوچک هم برای من کافی بود.

با مت دیمون از همه اسب های زیبا آشنا هستید؟

خیر، قبلاً آشنا شده بودیم، اما همبازی نشده بودیم. سال هاست که این طرف و آن طرف با هم برخورد می کنیم اما به معنای واقعی در این فیلم بود که در کنار هم قرار گرفتیم. آن روز امروز بود. مت با براد دوست شدند، بچه های ما نیز با هم دوست شدند.

مثل این که فیلم بعدی تان- قلب قوی- قرار است یک فیلم تاریک و پر از توطئه باشد…

این فیلم درباره سرنوشت است و بسیار پر پیچ و خم و لایه لایه! پیرل برای پیدا کردن دانیل، شوهر خبرنگارش که در پاکستان گمشده، شروع به جستجو می کند. کنار هم قرار گرفتن چند انسان متفاوت، سرنوشت گروهی که به دنبال دانیل می گردند، همه اینها به شکلی تو در تو روایت می شود. پیرل گمشده ای دارد و از طرف دیگر موقع جستجو می فهمد که آبستن است.


joli1.jpg

با براد پیت در اقا و خانم اسمیت؛ اثر گذار ترین نقش زندگی شان!

در شهر گناه ۲ بازی خواهید کرد؟ فرانک میلر سخت به دنبال حضور شماست…

بله، در این مورد با هم صحبت کردیم. رمان مصورش را خواندم، اما کار تولید فیلم هنوز شروع نشده. حتماً باید دوباره بنشینیم و صحبت کنیم. اتفاق بامزه ای بود، چون وقتی پیشنهاد بازی در فیلم شبان نیکو را دریافت کردم، آبستن بودم. با خودم می گفتم:“خیلی خوب من کلوور هستم، یک زن ساکت و افسرده”، خودم را خیلی مسن حس می کردم و بعد پیشنهاد بازی در این نقش سکسی، خشن و پر سر و صدا از راه رسید. پیش خودم فکر کردم” بعد از زایمان بازی در چنین فیلمی خیلی خوب خواهد بود”[می خندد]. در مورد این که کی شروع به فیلمبرداری خواهیم کرد ،هیچ اطلاع دقیقی ندارم. ولی به نظرم پروژه بسیار جالبی است. از رمان مصورش خوشم آمد، و حالا که قرار است خود فرانک آن را کارگردانی کند، چرا قبول نکنم؟

آیا شما را در فیلم دیگری به همراه براد پیت خواهیم دید؟

ا.. آن موقع کی از بچه ها مراقبت خواهند کرد؟