بی‌برنامگی دولت باز دردسر آفرید

نویسنده

benzin691.jpg

امین رئوفی نژاد

تصمیم یکباره دولت احمدی نژاد برای گران کردن بنزین خودروهای دولتی، باعث به دردسر افتادن مردمی شد که ‏در سه روز اخیر برای پر کردن باک بنزین خود مجبور شدند ساعت‌ها در صف پمپ بنزین بایستند. بدتر از این، ‏وضعیت شهروندانی بود که در هنگام مراجعه به تعدادی از پمپ بنزین‌ها، با ممانعت جایگاه‌داران از سوخت‌گیری ‏خودرو‌ها و این توضیح عجیب آنها مواجه می‌شدند که: “سهمیه بنزینمان تمام شده است.” ‏

این تصمیم نسنجیده، منجر به موارد متعددی از درگیری‌های فیزیکی صاحبان خودروها با ماموران شد که در ‏گزارش‌های رسانه‌های عمومی نیز بازتاب یافت. این در حالی است که بر اساس گزارش‌ها، جایگاه‌داران نیز خود ‏در ماجرایی که دولت با بی‌تدبیری و بی‌برنامگی خود به پا کرده، به میزان قابل توجهی متضرر شده‌اند.‏

نکته جالب در این داستان، این بود که وقت و حوصله مردم در این ماجرا، قربانی عاجز ماندن دولت از مجاب ‏کردن دستگاه‌های زیر نظر خود به اجرای قانون بود؛ اما مردم باید تاوان این ناکارآمدی را می‌پرداختند.‏

دکتر ناصر رئیسی‌فرد، رئیس کانون جایگاه‌داران عرضه بنزین سراسر کشور، نیز در این باره گفته است: “دولت ‏این قانون را بدون مشورت با ما تصویب کرده است که این قانون کار ما را سخت و غیر عملیاتی کرده و برای ‏کارگران جایگاه‌ها قابل فهم نیست.” ‏

‎ ‎از ناکارآمدی دولت تا زحمت‌آفرینی برای مردم‎ ‎

ماجرا از آنجا شروع شد که دولت نهم در ابتدای سال جاری تصمیم گرفت نرخ بنزین قابل عرضه به خودرو‌های ‏متعلق به دولت را به چهار برابر افزایش دهد و بدین ترتیب دستگاه‌های دولتی مجبور شدند بنزین را لیتری 400 ‏تومان بخرند. این در حالی است که از سال قبل قرار بود این اتفاق بیفتد؛ اما نه به این شکل که نرخ عرضه بنزین ‏در جایگاه‌ها افزایش یابد، بلکه به این ترتیب که هر یک از نهادها و دستگاه‌های دولتی که در قانون برنامه چهارم ‏نیز فهرست آنها مشخص شده بود، موظف بودند مابه‌التفاوت نرخ بنزین دولتی با نرخ 100 تومانی خودروهای ‏شخصی را مستقیما به حسابی که در قانون بودجه کل کشور تعیین شده بود، واریز کنند.‏

با این حال وقتی مشخص شد که تقریبا هیچ‌یک از دستگاه‌های دولتی زیر بار این کار نرفته‌اند و پولی به جساب ‏مذکور واریز نشده است، اعضای کابینه نهم در تصمیمی عجولانه اقدام به افزایش قیمت عرضه بنزین به ‏خودروهای دولتی در جایگاه‌ها کردند؛ اقدامی که نه با قابلیت‌های نرم‌افزار و سخت‌افزار مدیریت کارت‌های ‏سوخت همخوانی داشت و نه در اتخاذ آن به سرعت عمل صاحبان خودروها در زمان بنزین زدن و عدم امکان ‏نظارت عامل انسانی بر تک‌تک سوخت‌گیری‌ها توجه شده بود.‏

در این میان نکته حائز اهمیتی که مورد انتقاد کارشناسان نیز واقع شد، این بود که در یک سال گذشته، هر دو مورد ‏مذکور تجربه شده بود و مجریان دولتی و خصوصی در مدیریت هیچ‌یک از معضلات فوق موفق نبودند؛ نه ‏کارگرهای پمپ بنزین‌ها توانسته بودند از سوخت‌گیری خودروهای شخصی با کارت‌های سوخت تاکسی‌ها و ‏وانت‌ها جلوگیری کنند، چرا که سرعت بالای کار، حجم خودروهای متقاضی بنزین و تعداد پمپ‌های زیر نظر هر ‏کارگر باعث می‌شد این نظارت غیرممکن شود؛ و هم در تصمیمات یکباره‌ای که کمیته تبصره 13 می‌گرفت، به ‏تجربه مشخص شده بود که تا تطبیق سیستم با قابلیت‌های مورد نیاز این تصمیم‌ها زمان و هزینه زیادی صرف ‏می‌شود.‏

اگرچه تجربه اصل طرح سهمیه‌بندی بنزین، تجربه نحوه اجرای این طرح و خصوصا تجربه نحوه آغاز آن که ‏یکباره و بدون هماهنگی با دیگر بخش‌های مرتبط بود، علی‌الاصول باید دولت را از یک تصمیم عجولانه دیگر ‏بازمی‌داشت؛ با این حال اکنون یک بی‌تدبیری دیگر در مدیریت عرضه سوخت باعث شده که مشکلات بسیاری ‏برای مردم پدید بیاید که هنوز هم به طور کامل حل نشده است.‏

‎ ‎نتیجه یک تصمیم عجولانه‎ ‎

اتفاقی که به دنبال تصمیم اخیر دولت افتاد، این بود که سیستم دستگاه‌های خواننده کارت سوخت نصب شده بر روی ‏پمپ بنزین‌ها نمی‌توانستند با سیستم قدیمی جایگاه‌ها هماهنگ شوند. در نتیجه، وقتی با کارت سوخت خودروهای ‏دولتی اقدام به سوخت‌گیری می‌شد، قیمت درج شده بر روی ‏LCD‏ نمایشگر وضعیت کارت سوخت بر اساس ‏لیتری 400 تومان محاسبه شده بود، در حالی که نمایشگرهای قدیمی و بزرگتر همچنان قیمت را بر مبنای لیتری ‏‏100 تومان نشان می‌دادند.‏

این وضعیت از سویی به خودداری صاحبان خودروها از پرداخت قیمت بنزین به نرخ دولتی منتهی شد که باعث ‏درگیری‌های مکرر آنها با کارگران جایگاه‌های عرضه بنزین شد؛ و از سوی دیگر موجب به اشتباه افتادن ‏کارگرانی شد که از دور رقم نشان داده شده بر روی نمایشگر بزرگ را می‌دیدند، در حالی که ‏LCD‏ اصلی کارت ‏سوخت قیمت واقعی، یعنی چهار برابر نمایشگر قدیمی را نشان می‌داد؛ به علاوه اینکه بسیاری از مانیتورهای ‏کوچک هم به علت خرابی، اصلا دولتی بودن کارت سوخت را نشان نمی‌داد.‏

به گفته رئیس کانون جایگاه‌داران سراسر کشور، بعضی از جایگاه‌داران در همین دو روز و به خاطر همین دست ‏اشتباهات از 300 تا 600 هزار تومان ضرر کرده‌اند و از این رو تصمیم گرفته‌اند که برای چند ساعت جایگاه‌های ‏خود را تعطیل کنند؛ که در مواردی تا تعمیر و بازیابی سیستم‌ها نزدیک به یک روز به طول انجامیده است.‏

اما ساعتی بعد، نه تنها بار خودروهای متقاضی از پمپ بنزین‌های تعطیل شده به جایگاه‌های دیگر منتقل شد و ‏باعث افزایش طول صف آنها شد، بلکه جایگاه‌های تعطیل نشده هم مجبور شدند تعداد خودروهای مشغول ‏سوخت‌گیری در هر سکو و زیر نظر هر کارگر را به یک یا دو عدد کاهش دهند تا از نزدیک بتوانند کارت‌ها و ‏نمایشگر کوچک ‏LCD‏ را که طول و عرض آن کمتر از پنج سانتی‌متر است، زیر نظر بگیرند؛ که این موضوع ‏نیز به نوبه خود ترافیک خودروها در پمپ بنزین‌ها را افزایش داد.‏

به همین سادگی، موضوعی که کاملا داخلی و مربوط به ناتوانی دولت از الزام دستگاه‌های زیرمجموعه خود به ‏تبعیت از قانون و آیین‌نامه‌ها بود، باعث برهم خوردن نظم و به زحمت افتادن بسیاری از شهروندان شد و ستاد ‏عریض و طویل تبصره 13 و مجموعه تصمیم‌گیران اقتصادی و برنامه‌ای دولت نیز نتوانستند تبعات طبیعی ‏تصمیم یکباره خود برای جبران آن ناتوانی و ناکارآمدی را پیش‌بینی کنند؛ و نتیجه این شد که شد.‏