مشاور فرهنگی رئیس جمهور با بیان اینکه سرمایههایی در دوران جلیلی شکل گرفت که ظریف آن را بر روی میز مذاکره مستقر کرد، گفت: در یک نظرگاه راهبردی جلیلی مظهر جلال نظام و ظریف مظهر جمال نظام بوده است.
حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور در صفحه شخصی خود در گوگل پلاس به دو دوره اخیر مذاکرات هستهای اشاره کرد و نوشت: وقتی به دو دوره اخیر مذاکرات هستهای فکر میکنید می توانید دوره جلیلی و ظریف را دو دوره مجزا یا دو دوره متصل تلقی کنید.
وی در ادامه تصریح میکند: من تصور میکنم این دو دوره را باید در اتصال با هم تحلیل کرد، به قول یک مذاکرهکننده آمریکایی: در دوره جلیلی که برای ایران بسیار با اهمیت بود، ایران به آمریکا نشان داد که حقوق هستهای خود را تسلیم نمیکند، به علاوه در طول همین دوره بود که سرمایههایی شکل گرفت که ظریف آن را بر روی میز مذاکره مستقر کرد تا بتواند به توافقی برسد که حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناسند.
آشنا در پایان تأکید میکند در یک نظرگاه راهبردی جلیلی مظهر جلال نظام و ظریف مظهر جمال نظام بوده است.
حرف حساب حسام الدین آشنا
علی افشاری- تحلیگر سیاسی- در باره سخنان مشاور مطبوعاتی روحانی نوشت:
“حسام الدین آشنا در تحلیلی نوشته است دوران مذاکرات هسته ای در زمان مدیریت جلیلی و ظریف دوره دوره مجزا نبوده بلکه در اتصال هم بوده است و ظریف چهره جمال نظام و جلیلی چهره جلال نظام بوده است.
سخن وی که از نزدیکان روحانی است این واقعیت را تایید می نماید که برآمدن ظریف و جلیلی در مذاکرات هسته ای هر دو محصول سیاست راهبردی خامنه ای در بحران هسته ای و شرایط منطقه ای و فضای حاکم بر سیاست ایران و آمریکا بوده است. به عبارت دیگر حرف آشنا بدین معنی درست است که ظریف و جلیلی کارگزارانی بودند که در چارچوب سیاست های کلان خامنه ای فرصت عمل و تحرک پیدا کردند. جلیلی برای دورانی بود که ابتدا ماجراجویی هسته ای و خط تقابل شدت گرفته بود و سپس در پایان کارش کشیدن ترمز قطار هسته ای و آمادگی برای عقب نشینی کنترل شده در دستور کار قرار گرفت. ظریف موقعی عهده دار کار شد که سنگینی بار تحریم ها و نگرانی از انزوای بین المللی و در عین حال دستیابی به امتیازات حداقلی خامنه ای را به نتیجه رسانده بود که به تقابل پایان داده و معامله هسته ای با غرب و بخصوص آمریکا انجام دهد.
دو گانه جلال و جمال نظام مناسب ترین توصیف نمادین برای درک سیاست های پیچیده خامنه ای و تنوع تاکتیک های وی در عین تعقیب راهبرد واحد است. او همانقدر که در پیگیری دیدگاه های کلانش و تغییر ساختاری در سیاست های کلی داخلی و خارجی نظام مقاومت می کند اما د رعین حال در بزنگاه ها و بگاه احساس خطر نیز اهل انعطاف و نرمش در چارچوب عملگرایی است.”