پنج سال از انتخابات مخدوش خرداد ۸۸ می گذرد؛ انتخاباتی که اعتراضات مردمی و کشتار معترضان از سوی حکومت را به دنبال داشت و بیش از صد نفر با اصابت مستقیم گلوله یا زیر ضربات باتوم و گاز اشک آور و… کشته شدند و شکایت خانواده های آنها برای دادخواهی و معرفی قاتلان فرزندان شان راه به جایی نبرد. شهین مهین فر، مادر امیرارشد تاجمیر که در عاشورای ۸۸ و در جریان اعتراضات مردمی کشته شد می گوید که هیچ کسی نمی تواند فرزندش را به او بازگرداند اما خواسته او آزادی زندانیان سیاسی و بازگرداندن آنها به خانواده های شان و همچنین جامعه است.
او می گوید: امیرارشد مرا چه کسی به من پس می دهد؟ هیچ کس. حداقل امیرارشد را که نمی توانند به من برگردانند این زندانیان سیاسی را که بی گناه زندانی کرده اند و عذاب شان می دهند آزاد کنندو به خانواده های شان برگردانند. خودشان می گویند در عفو لذتی است که در انتقام نیست اگر امیرارشد من می توانست زنده شود قاتل خودش را می بخشید. من بچه ام را می شناسم، بچه هایم را می شناسم. باور کنید اگر سهراب زنده بود تنها حرفی که می زد مثل امیرارشد، مثل ندا، مثل مصطفی و سایر بچه ها، آزادی زندانیان سیاسی بود. چیز دیگری نمی خواستند این بچه ها. چی می خواستند مگر؟ امنیت می خواستند، آزادی می خواستند که نداشتند.
مادر امیرارشد تاجمیر می گوید: من هیچی نمی خواهم جز آزادی جوانان شریفی که در زندان پر پر می شوند. فقط آزادی زندانیان سیاسی؛کسانی که بی گناه در زندان عمرشان سر می شود. دیگر هیچ چیز نمی خواهم.
او پیش از این و در دومین سالگرد کشته شدن فرزندش، سکوت اش را شکسته و در مصاحبه با “روز” گفته بود که شکایتی در خصوص قتل فرزندش نکرده. اکنون نیز می گوید: من به کی می توانم شکایت کنم؟ بقیه خانواده ها که شکایت کردند چی شد؟ حتی قاتل یکی از بچه ها را هم معرفی نکردند. در نهایت می خواهند بگویند بیا دیه بگیر. من دیه بگیر نیستم. شکایت نکردم چون جایی برای شکایت کردن نبود. کسی برای دادخواهی نبود. در روز روشن فیلم درست کردند و آن دروغ ها را درباره کشتن ندا گفتند، دیگر ما چه انتظاری داریم؟ هیچ. من حتی سر خاک بچه ام هم نمی توانم بروم. می ترسم بروم جوان های دیگر بیایند و برای شان مشکلی پیش بیاید. بچه ای که ناجوانمردانه کشتند و از من گرفتند. بچه من الان باید ۲۹ ساله می بود و من باید برای او زن می گرفتم اما دفن اش کردم. الان هم هیچی ندارم بگویم مثل همیشه و تنها کسی که سکوت مرا یکبار شکست تو بودی. حالا هم فقط می گویم زندانیان سیاسی را آزاد کنید و بگذارید خانواده ها کمی نفس بکشند.
شهین مهین فر، مجری باسابقه رادیو و تلویزیون است که بعد از جان باختن فرزندش، خانه نشین شد. شایعات بسیاری مطرح می شد مبنی بر اینکه او را اخراج کرده و مانع از ادامه کارش شده اند. اما خانم مهین فر با رد این شایعات می گوید: نه ابدا اینطور نیست. التماس می کنند برگردم من نمی روم من دیگر حاضر نیستم کار کنم. حتی به من گفتند اگر نمی خواهی صدایت پخش شود نمی کنیم ولی بیا درس بده، گوینده تربیت کن گفتم نه. من دیگر نمی کنم. بچه مرا کشتند حالا من چگونه می توانم ادامه دهم؟ برای چه کسی کار کنم؟
او می گوید که با شنیدن شعار “برادر شهیدم رای تو پس گرفتم” از سوی مردمی که پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور، در خیابان های تهران جشن پیروزی گرفته بودند متاسف و ناراحت شده: من متاسف شدم وقتی می شنیدم، درد داشت برای من اما کاری از دستم برنمی آمد. خدا فردین را بیامرزد قشنگ ترین جمله ای که من شنیده ام از فردین بود، گفت ما روزهای مدید می میریم برای اینکه یک روز زندگی کنیم که نمی کنیم. با این حال می گویم که بچه من زنده است، در قلبم، در وجودم زنده است هر چه خودم را کشتم که برو خارج گفت نه نمی روم. وطنم اینجاست کجا بروم؟ نرفت که نرفت.حالا خوشحالم بدنش، جسمش با خاک وطنش عجین شده. الان امیرارشد من خاک وطن من است، بخشی از خاک وطن من است و با آن زندگی می کنم.
بیست و پنج خرداد ۸۸ در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز مردم ایران که در اعتراض به اعلام محمود احمدی نژاد به عنوان برنده انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد صورت گرفت، تعداد زیادی براثر شلیک مستقیم گلوله از سوی نیروهای نظامی جان باختند.با گذشت ۵ سال هنوز آمار دقیقی از تعداد جان باختگان روز ۲۵ خرداد وجود ندارد و برخی خانواده ها به علت فشارهای امنیتی تاکنون حتی از اعلام نام فرزندان خود امتناع و برخی دیگر به دلیل همین فشارها تنها به اعلام نام آنها بسنده کرده اند. اما کشتار معترضان پیش از ۲۵ خرداد شروع شده بود و تنها یک روز پس از انتخابات یعنی ۲۳ خرداد، نوجوان ۱۷ ساله ای بر اثر اصابت گلوله جان باخت؛ میثم عبادی تنها جان باخته قبل از ۲۵ خرداد است که خانواده اش به صورت رسمی از جان باختن ا و سخن گفته اند.
سی ام خرداد، یک روز پس از سخنرانی تحریک آمیز آیت الله خامنه ای در نمازجمعه ۲۹ خرداد سال ۸۸، نیروهای حکومتی همه تلاش خود را برای سرکوب اعتراضات مردمی به کار بستند و تعداد زیادی را هدف گلوله و همچنین ضربات باتوم قرار دادند.
آیت الله خامنه ای در این سخنرانی، تقلب در انتخابات را رسما رد کرده و رهبران معترضان را مسئول خون کسانی که بعد از انتخابات کشته شده بودند، دانسته بود. او گفته بود که اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خون ها و خشونت ها و هرج و مرج ها، آنهایند.
با اینکه در روز ۲۵ خرداد و در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز و میلیونی مردم، دهها تن از معترضان هدف گلوله های نظامیان قرار گرفته و کشته شده بودند اما بعد از این سخنان رهبر جمهوری اسلامی، تعداد دیگری توسط نیروهای حکومتی کشته شدند. تا جایی که علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی اعلام کرد در ۳۰- خرداد بین ۳۰ تا ۵۰ نفر کشته شده اند.
هنوز آمار دقیقی از تعداد جان باختگان این روز در دست نیست و خانواده های آن دسته از جان باختگانی هم که تاکنون مصاحبه و هویت فرزندان کشته شده خود را اعلام کرده اند به طرق مختلف تحت فشار قرار گرفته اند.
در تیرماه ۸۸ معترضان به کهریزک برده شدند و چهار نفر از معترضان براثر شکنجه های صورت گرفته در این بازداشتگاه کشته شدند، پزشک بازداشتگاه هم به طرزی مشکوک جان باخت و مسئولان مدعی خودکشی او شدند. اما در اعتراضات این روزها هم تعداد دیگری از معترضان در خیابان ها جان باختند. از تعداد دقیق آنها هم به دلیل فشارهای امنیتی بر خانواده ها، اطلاع دقیقی در دست نیست.
عاشورای ۸۸ تبدیل به عاشورای ایران شد؛ بیش از ۱۱ نفر بر اثر اصابت گلوله جان باختند یا زیر خودروهای نیروهای نظامی له شدند.
۲۵ بهمن ۸۹ دو تن دیگر از معترضان با اصابت گلوله کشته شدند و محمد مختاری و صانع ژاله اما آخرین کشته شدگان اعتراضات به انتخابات خرداد ۸۸ نبودند، بهنود رمضانی در آخرین سه شنبه سال یعنی چهارشنبه سوری همان سال کشته شد.
از آغاز کشتارهای معترضان به اعلام نام محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران تاکنون ۵ سال گذشته، انتخابات دیگری برگزار و رئیس جمهور دیگری سر کار آمده اما تاکنون حکومت مسئولیت هیچ کدام از کشتارها را برعهده نگرفته و فشارهای امنیتی، تهدید به بازداشت و یا کشته شدن سایر اعضای خانواده باعث شده حتی با گذشت ۵ سال خیلی از این خانواده ها اسامی فرزندان جان باخته خود را نیز اعلام و یا در مورد آنها اطلاع رسانی نکنند.
با این حال اکثرخانواده های جان باختگان وقایع بعد از ۲۲ خرداد ۸۸، با شکایت رسمی خواهان معرفی و محاکمه قاتلان اعضای خانواده های خود شده اند هر چند نه تنها به شکایات آنان رسیدگی نشده بلکه رسما به این خانواده ها گفته اندکه شکایات آنها راه به جایی نخواهد بود. در بیشتر موارد هم بدون اینکه دادگاهی تشکیل شود به خانواده ها گفته شده قاتل شناسایی نشده، برای درخواست دیه اقدام کنید.