گفت وگو♦ تئاتر ایران

نویسنده

کسانی که اهل تئاتر باشند آخرین حضور فرشته صدرعرفایی-متولد 1341- را بر صحنه تئاتر درسال 1362 با نمایشی برای کودکان ونوجوانان،به یاد دارند. او پس ازگذشت 24 سال دوری از تئاترکه به گفته خودش هنر مورد علاقه اش است، امسال با نمایش “خانواده تت”کاری از مائده طهماسبی بار دیگر به صحنه بازگشت.او سال های دوری از تئاتر ر ابا بازی درفیلم ها و مجموعه های مختصص کودکان ونوجوانان در تلویزیون مثل “خونه مادربزرگه”، هادی وهدی” و….وحضور درسینما با فیلمهایی چون”روزهای انتظار”[اصغر هاشمی]،”بادکنک سقید”و”دایره”[جعفر پناهی] فیلمی که هرگز به اکران نرسید،”زیرنورماه”[میرکریمی]و “کافه ترانزیت”[کامبوزیا پرتوی]گذراند. با او به بهانه بازی درنمایش “خانواده تت” به گفتگو نشسته ایم.

khanevadehnet1.jpg

همه درحال تخریب و نفی یکدیگرند

با توجه به حضور شما در تئاتر قبل از انقلاب و بعد از آن چطور شد که به یکباره از آن فاصله گرفتید؟

پیش از انقلاب حضورمن درتئاتر تنها به عنوان هنرجو، بازیگر آماتور درکانون پرورش فکری کودکان بود. پس از انقلاب هم مدتی زیاد طول کشید تا نقش زتان در تئاتر واصولا هنر شکل بگیرد.به همین دلیل به کارهایی همچون عروسک گردانی، بازی درسریالها و گویندگی عروسک درتلویزیون روی آوردم وسال 64 اولین حضور خود را در سینما با بازی درفیلم “روزهای انتظار” تجربه کردم.حضورم دراین فیلم به دلیل پیشینه تئاتری ام بود. نقشی کوتاه اما خوب برای از سر گیری بازیگری.

چطور شد که بعد از سال ها دوباره به تئاتر روی آوردید؟

با مائده طهماسبی درفیلم”دایره”همبازی بودم وازآنجا باهم دوست شدیم. بعد از آن پیشنهاد بازی دراین تئاتر برایم از طرف ایشان داده شد.متن بسیار خوب و جذابی را داشت. از آن خوشم آمد به دلیل اینکه می توانستم نقشی متفاوت را ارائه دهم.

فضای نمایش هم بر شما تاثیر گذار بود؟

بله. فضای کار طنز وکمدی بود.البته طنز سیاه و بر خلاف چهره هایی بود که تا به حال از من به نمایش گذاشته شده بود و تغییری درکار من محسوب می شد.به همین دلیل پذیرفتم تا بهانه ای برای حضور مجددم بر تئاتر شود.

طی این سال ها متن های خوبی به شما پیشنهاد شد اما نپذیرفتید. چرا؟

درتمام این سال ها شرایطی را که من خواهان آن بودم به وجود نیامده بود یا شاید به من پیشنهاد نشده بود.

آیا مشکلاتی در طول کاروجود داشت که باعث ضعف درکارتان شود؟

با توجه به اینکه دکور این نمایش بزرگ و فضای تالار سایه کوچک بود و این امر باعث شده بود تمام صحنه را دکور نمایش در برگیرد.غیر ازاینها به دلیل استقبال گسترده مردم از این نمایش تا زیر پای بازیگران درسالن و عدم سرویس دهی مناسب دستگاههای تهویه وخنک کننده مناسب، باعث شده بود تا گرمای زیادی را درحین اجرا تحمل کنیم. علاوه براین، وجود مشکلات مربوط به دستمزدها و بودجه ها هم هیچ تناسبی با این زحمات ندارد و بسیار کم است.

چرا سالن دیگری را برای اجرا درنظر نگرفتید؟

گویا از سیاست گذاری های مدیریت جدید این است که هر نمایشنامه ای با توجه به ایرانی یا خارجی بودنش، درسالن خاصی به نمایش گذاشته شود و دکور و نوع نمایش هم هیچ ربطی به تعین سالن ندارد و این امر بسیار مضحک به نظر می رسد.

بنابراین به نظر شما پس از سال ها هنوز هیچ تحولی درتئاتر ایران رخ نداده است؟

چیزی که درحال خاضر وجود دارد و خیلی هم غم انگیز است و اتفاقاً فقط در تئاتر ما موجود است، تغییرات زود به زود مدیریت است و این ناشی از نبود سیاست وهدف های بلند مدت است. این تغییرات تنها وقت و انرژی را هدر می دهد و به نظرم آزمون و خطاست. هیچ کسی روی کار نمی آید تا هدف های دیگری را تکمیل کند. همه درحال تخریب و نفی یکدیگرند.

طبق برنامه جدید نمایش های تئاتری فیلمبرداری شده ومانند تله تئاتر از شبکه 4 سیما به پخش می شوند.نمایش “خانواده تت” هم به همین شکل از تلویزیون پخش شد. فکر می کنید این سیاست چه تاثیری بر تئاتر ما دارد؟

تصویری که از این نمایش درتلویزیون پخش شد انعکاس درستی از این تئاتر نبود. به دلیل اینکه زمان اجرای این نمایش ساعت یک ساعت و نیم بود و تنها 75 دفیفه از آن به پخش رسید وقسمت های زیادی ازآن سانسور شد.

پس به نظرتان پخش این نوع برنامه های تئاتری از تلویزیون مناسب نیست؟

نه. اتفاقاً این حرکت مناسبی است که در بسیاری از کشورهای دیگر هم اجرا می شود اما واقعیت مطلب این است که کارگردانان وفیلمبرداران و دست اندرکاران محترم باید حق مطلب را ادا کنند نه اینکه با پخش سانسوری کسانی را که موفق به دیدن اثر در سالن نشده اند گمراه کنند.

پس از اجرای این نمایش باز هم به سراغ تئاترمی روید؟

بستگی به شرایط دارد. اگر پیشنهاد مناسبی با فضای خوب باشد حتما باز هم تجربه می کنم. زیرا نوع بازی در تئاتر و سینما فرق دارد. تئاتر تجربه جذابی است زیرا مخاطب هر شب تغییر می کند و تجربه هرشب نمایش را زندگی کردن و با تماشاگران هم نفس شدن بسیار دلنشین است.