کمتر از یک هفته پس از انتقادات هاشم آغاجری از “تقلید” و “برده داری” در اسلام و همچنین اشاره به تناقض در سخنان آیت الله خمینی در خانه ی عبدالله نوری، محمد مجتهد شبستری در اصفهان به انتقاد از خرافات دینی پرداخت و محافظه کاران به بهانه سخنان این نظریه پرداز دینی، موجی جدید از حملات را علیه او سازماندهی کردند که تا امروز ادامه داشته است.
محمد مجتهد شبستری روز دوشنبه 5 اسفندماه سال جاری طی سخنانی در دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به احتمال راه یافتن اوهام، تردید، ارتکاب گناه و عصیان در اندیشه و اعمال پیامبر اسلام، گفت: “پیامبر وظیفه شان فقط دعوت مردم به سمت خدا بوده و در همین وظیفه خود عصمت داشته اند و هیچگاه از این وظیفه غافل نشدهاند. اما از نظر انجام گناهان نمی توان عصمت برایشان در نظر گرفت.” شبستری برای اثبات سخنانش به وجود نقص در کتاب، سنت و ادعیه امامان در عرض نیاز به درگاه الهی، اشاره کرده و افزود: “این نشان می دهد در خلوت خود دچار گناهان بسیاری شده اند.”
شبستری در ادامه گفت: “حالت دیگری را می توان فرض کرد که این عبادات، دروغین و برای متمایل کردن افکار عمومی به خود بوده است. یا از خدا می خواهند که “خدایا مرا بهتر از آنچه مردم تصور می کنند قرار ده ” یعنی اینکه بعضی که آنها را نور می دانند تصوری مبالغه آمیز است.” شبستری در ادامه افزود: “دین که می گویند از نزد خدا آمده چیزی نیست به جز شیوه سلوک انسان ها در راه معنویت و از خود انسان شروع می شود و نقش خدا در دین فقط در حد ارشاد برای بهتر سیر کردن این مسیر است.” شبستری ضمن اشاره به اینکه فقط می گوییم اگر ایشان علم به شیمی و فیزیک داشته پس چرا اثر و کتابی در این راستا از خود به جا نگذاشته است؟، تصریح کرد: “من که تا به حال برداشت علمی از قرآن ندیده ام، اگر شما دیده اید به ما هم نشان دهید.”
سخنان اخیر شبستری را می توان در ادامه نظراتی دانست که او با کتاب “هرمنوتیک، کتاب و سنت” و عبدالکریم سروش با “قبض و بسط تئوریک شریعت” مطرح کرد. این نواندیش اسلامگرا که برای نخستین بار مبحث هرمنوتیک و تآویل را وارد گفتمان کتاب “قران” و سنت کرده، معتقد به تکامل معرفت دینی بر پایه آزادی های فردی است. هرچند برادر او آیت الله محسن مجتهد شبستری به عنوان نماینده ولی فقیه، امام جمعه تبریز و از روحانیون با نفوذ است، اما محمد مجتهد شبستری به دلیل تبیین و برداشتی که از مباحث دینی دارد مغضوب حکومت و حاکمان جمهوری اسلامی بوده و هست.
سخنان اخیر وی در رسانه های اصولگرایان هتاکی و جسارت به ساحت پیامبر اعظم و تمسخر عصمت پیامبر خوانده شد و گمان می رود سخت گیری ها بر وی و نواندیشان دینی شدت یابد. محسن کدیور از نواندیشان دینی که درباره زندگی و سیر سلوک مجتهد شبستری اندیشه و تحقیق کرده، درباره شبستری می گوید: “وی عالِمی است که به مشکل تاریخی مسلمانان در مسئله فهم متن پی برده و برای نخستین بار در زبان فارسی و در حوزه شیعی موفق شده علم هرمنوتیک را بشناساند و این روش تازه را در فهمِ متنِ کتاب و سنت بکار گیرد.”
محمد مجتهد شبستری کیست؟
محمد مجتهد شبستری سال 1315 در شبستر (آذربایجان شرقی) و در خانواده ای مذهبی متولد شد. دوران خردسالی را در شبستر گذراند و سپس در 5 سالگی به اتفاق خانواده برای سکونت به تبریز نقل مکان کرد. وی برادر بزرگتر آیت الله محسن مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه و امام جمعه فعلی تبریز است. پدرشان آیت الله حاج میرزا کاظم از آخوندهای دوران پهلوی اول و علمای طراز اول تبریز بود که پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف، مدتی در شبستر و سپس ده سال آخر عمرش را مقیم تبریز شد. آنطور که محسن شبستری می گوید تا جد ششم خانواده شبستری همگی آخوند بوده اند.
دوران کودکی محمد در تبریز گذشت و در سال 1329 هنگامی که 14 سال داشت به دلیل پیشینه خانوادگی و علایقی که به علوم دینی و علی الخصوص فلسفه داشت برای تحصیل در حوزه علمیه قم به این شهر کوچ کرد. دروس حوزوی در آن ایام، به مانند امروز، شامل موضوعاتی مثل حقوق اسلامی با تاکید بر فقه، کلام، عرفان و فلسفه بود. شبستری جزو آن دسته از طلابی بود که تمرکز یک سویه بر مباحث خشک فقهی را کافی ندانست و توجه خود را معطوف به موضوعات فلسفی و عرفانی کرد. مباحثی که اکثر روحانیون بزرگ آن زمان بدانها رغبتی نداشتند. ضمن آنکه دو مدرس برجسته و کاریزمای این دروس یعنی علامه طباطبایی و آیت الله خمینی او را به تحصیل این دروس مشتاق تر می کرد.
دو سال بعد برادرش حسین به او پیوست گرچه در آینده ای نه چندان دور هر یک راهی را برگزید که با انتخاب دیگری 180 درجه تفاوت داشت. محمد مجتهد شبستری به مدت 18 سال در حوزه علمیه قم به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و تحصیلات خود را در بالاترین سطوح حوزوی به پایان رساند. شبستری در دوره ای در حوزه قم تحصیل کرد که چهره های بزرگی در آنجا مشغول تدریس علوم دینی بودند. در درس خارج فقه و اصول سید حسین بروجردی، سید محمد محقق داماد، سید محمد رضا گلپایگانی، میرزا هاشم عاملی و روح الله خمینی شرکت کرد. فلسفه و تفسیر را نزد علامه سید محمد حسین طباطبایی آموخت و اخلاق را نزد حسین فاطمی قمی و شیخ عباس تهرانی فرا گرفت. شاید بی دلیل نیست که اغلب شاگردان آن دوره اگر در قید حیات باشند، از زمره ی وزنه های حکومت به شمار می روند، هرچند که در این میان نخبگانی چون محمد مجتهد شبستری راه دیگری در پیش گرفتند.
شبستری در پایان دهه ی 30 شمسی در تجربه و دغدغه ای مشترک با امام موسی صدر نخستین نشریه دینی را با رویکرد نمایاندن صورت عقلانی اسلام با نام ”درسهایی از مکتب اسلام” منتشر کرد. وی در مدت تحصیل در قم جذب افکار آیت الله خمینی شد. آنچه موجب جذب شبستری و دیگر طلاب به آیت الله خمینی میشد، جدای از تعالیم فلسفی و عرفانی اش، اندیشه سیاسی او مبتنی بر منحصر نبودن نظام اخلاقی اسلام به روابط شخصی و خصوصی و استفاده از آن در حکومت و شکل دولت بود.
شبستری همسو با اندیشه سیاسی شیعه رایج در ایران دهه های چهل و پنجاه شمسی، خود را با اندیشه روشنفکران دینی ای مثل آل احمد، شریعتی و روحانیون سیاسی ای همچون مرتضی مطهری نزدیک یافت و به انتقاد از رژیم پیشین دست زد. در همان دوران مجتهد شبستری عضو هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام، یکی از سه مجله برتر در حوزه اندیشه اسلامی بود. برخی محققین زندگی شبستری را به چند دوره تقسیم کرده اند، کدیور درباره افکار شبستری در میان سال های 30 تا 48 می نویسد: “در مرحله اول وی کمی با دیگر روحانیون متفاوت است، اهل قلم است، روزنامه و مجلّه می خواند، حساسیت اجتماعی و سیاسی دارد، کتاب “جامعة انسانی اسلام” حاصل این مرحله است. او در این مرحله اگرچه دردآشنا است، اما در چارچوب اندیشه سنتی به دنبال راه حل است.”
سفر به آلمان؛ آشنایی با غرب و اندیشمندان اروپایی
در سال 1348 دو تن از مراجع تقلید شیعه و سید محمد بهشتی از وی دعوت کردند تا برای ادارۀ مرکز اسلامی هامبورگ به آلمان برود. همان مرکزی که چند سال بعد، محمد خاتمی به جای او به ریاست آن گمارده شد. شبستری این دعوت را پذیرفت و به اتفاق خانواده به هامبورگ رفت. وی تا سال 1357 به مدت 9 سال مدیر مرکز اسلامی هامبورگ [مرکز اسلامی مسجد امام علی] بود. شبستری در دوره اقامت در هامبورگ، از گفت و گوهای اسلام و مسیحیت حمایت کرد و با گشودن مسجد به روی همه مسلمانان، بر دامنه نفوذ آن افزود.
او زبان آلمانی را فرا گرفت و مطالعات خود در زمینه فلسفه غرب و کلام مسیحی، به ویژه کلام پروتستانیزم را دنبال و آثار متکلمانی چون پل تیلیخ، کارل بارث و کارل رانر و نیز اندیشه های فیلسوفانی مثل امانوئل کانت، ویلهلم دیلتای و هانس گئورگ گادامر را مطالعه کرد. او در این مدت بارها برای شرکت در کنفرانسهای بینالمللی فلسفی و سخنرانی در آنها به کشورهای مختلف اروپایی، عربی و امریکا سفر کرد و با شخصیتهای برجسته مسیحی، یهودی، بودایی و مسلمان به گفت و گو نشست و درباره چالشهای فلسفه جدید با الهیات ادیان بزرگ جهان تبادل نظر کرد.
انقلاب و بازگشت به ایران
مجتهد شبستری اواخر سال 1356 با هدف استقرار دموکراسی در ایران و ورود به عرصه سیاسی-فرهنگی به ایران بازگشت. مقالات فرهنگی سیاسی او در مجلات و روزنامههای آن دوران منتشر و سخنرانیهای او از صدا و سیما پخش می شد. به اعتقاد کدیور این دوران دومین مرحله از زندگی رو به تکامل شبستری بوده است؛ “در مرحله دوم (1348-57) او از نزدیک با غرب آشنا می شود، آلمانی می آموزد، با عالمان مسیحی وارد گفتگو می شود، و از طریق مطالعاتی فشرده با آراء متالهان مسیحی از قبیل بولتمن و تیلیخ آشنا می شود و بالاخره با توجه به پیشینه تحصیلیش هرمنوتیک را می یابد. از جمله در آراء شلایرماخر، دیلتای، هایدگر، گادامر و هیرش تأمّل می کند. اکنون به آستانه مسئله رسیده است، مسئله فهم. او گمشده خود را یافته است.”
در سال 1358 وی یک هفته نامه تئوریک به نام اندیشه اسلامی را منتشر کرد. این مجله در بردارنده دیدگاه های نوینی درباره فهم اسلام بود که انتشار آن بعد از 15 شماره به علت مشکلات مالی متوقف شد. این هفته نامه به تفصیل از روند اوضاع سیاسی به صراحت انتقاد می کرد. شبستری در اولین دوره انتخابات مجلس شورای ملی [در سال 1359] پس از انقلاب از آذربایجان شرقی به نمایندگی مجلس انتخاب شد. او در آن مجلس از جمله نمایندگان آزادی خواه بود که در عین طرفداری از انقلاب منتقد روند اوضاع سیاسی بودند و آراء خود را بی پروا در مجلس بیان میکردند.
مجتهد شبستری خیلی زود از سیاست کناره گرفت و ایدئولوژی جمهوری اسلامی و عملکرد دولت را با نگاهی محققانه مورد بررسی و تامل قرار داد. تحول اندیشه او از باور به “اسلام بهعنوان راه حل” به “فهمی آزاد اندیشانه از دین”، نوعی تغییر پارادایم محسوب می شد که بسیاری از روشنفکران دینی و متفکران اصلاح طلبی که جزو حامیان سرسخت آیت الله خمینی و جمهوری اسلامی بودند را در بر می گرفت. وی پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی چون با روند اوضاع سیاسی کشور موافق نبود از شرکت در دوره دوم انتخابات خودداری کرد.
کدیور در این باره می گوید: “در مرحله سوم، شبستری در تهران “مجله اندیشه اسلامی” را منتشر می کند، نخستین مجله تئوریک نواندیشی دینی پس از انقلاب. در کسوت نمایندگی مردم تهران به مجلس شورای اسلامی می رود. او در این پندار است که “تفسیر جدیدی از اسلام” در ایران پیروز شده است، و به عنوان سفیر فرهنگی این تفسیرِ تازه به اینجا و آنجا سفر می کند. اما خیلی زود در می یابد که این “تفسیر جدید از اسلام” در سیاستِ پس از انقلاب سهمی ندارد، و اصولاً قدرت را با اندیشه سرِ آشتی نیست. نو اندیش دینی به حاشیه رانده می شود.”
تدریس در دانشگاه
در همان سالها وزارت علوم جمهوری اسلامی از وی دعوت کرد عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران را بپذیرد. وی با استقبال از این دعوت در گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشغول تدریس شد و سپس به گروه ادیان و عرفان همان دانشکده انتقال یافت. در سالهای بعد وی به رتبه دانشیاری و سپس رتبه “استاد تمام” ارتقاء یافت. شبستری سالهای متمادی در رشتههای کلام تطبیقی، تاریخ ادیان تطبیقی و عرفان تطبیقی (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودیسم و هندوئیسم) در دانشکده الهیات، در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تدریس کرد. شبستری همچنین راهنمائی و یا مشاوره دهها رساله کارشناسی ارشد و دکتری در دروس تخصصی یاد شده را بر عهده داشته است.
او در ساماندهی کنفرانس های بینالمللی مربوط به گفت و گوهای اسلام و مسیحیت نقش داشت و از آغاز دهه هفتاد شمسی با نگارش مقالاتی در روزنامهها و مجلات، رویکردی نوین و انتقادی نسبت به دین را مطرح کرد. شبستری به واسطه این فعالیت مطبوعاتی و نیز به خاطر ارائه مجموعه ای از سخنرانی های عمومی در دانشگاهها و دیگر محافل عمومی، نقش فعالی در تکوین گفتمان دینی و سیاسی جامعه ایفا کرده و به عنوان یکی از برجستهترین روشنفکران دینی در ایران معاصر مطرح شد. مجتهد شبستری در سال 1376 کتاب “هرمنوتیک، کتاب و سنت” را منتشر کرد که پیش تر بخشی از موضوعات آن را برای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده الهیات تدریس کرده بود.
با نشر این اثر چشم انداز جدیدی برای پژوهشگران علوم دینی و خصوصاً دانشوران حوزۀ علمیه قم گشوده شد و آنان با موضوعی بسیار مهم یعنی نسبت کتاب و سنت ــ که همیشه دو منبع اصلی علوم اسلامی بودهاند ــ با هرمنوتیک جدید برای اولینبار، آشنا شدند. در سالهای بعد کتابها و مقالات متعددی در این باب نوشته شد. آراء وی نیز مورد مخالفتها و موافقتهای زیاد قرار گرفت، امّا بالاخره هرمنوتیک جدید جای خود را در ادبیات دینی معاصر ایران باز کرد. وی تحقیقات و مباحث خود را برای روشن تر ساختن نظریاتی که مطرح کرده بود همچنان ادامه داد و در سالهای پسین کتابهای “ایمان و آزادی”، “نقدی بر قرائت رسمی از دین” و “تأملاتی در قرائت انسانی از دین” را منتشر کرد که هر کدام از آنها به گونه ای به همان مسئله پرداختهاند.
وی در بیست سال اخیر ارتباط علمی و فلسفی خود با جهان غرب را همواره حفظ کرده و در سمینارها و کنفرانس های بین المللی که به مباحث الهیات تطبیقی و یا گفتگوهای میان ادیان مرتبط است شرکت و در آنها سخنرانی کرده است.
مجتهد شبستری در 5 سال گذشته بنا به دعوت دانشگاه وین (اتریش) و دانشگاه بن (آلمان) نظرات خود در باب نسبت متون دینی اسلام با هرمنوتیک جدید و نسبت اسلام دموکراسی و حقوق بشر را برای دانشجویان رشتههای اسلام شناسی و حقوق آن دانشگاهها به صورت درس گفتارهای فشرده (Vorlesung) تدریس کرده است. در خرداد 76 پس از روی کار آمدن دولت خاتمی بالطبع وی جزو اصلاح طلبان محسوب شد، اما وی همچون عبدالکریم سروش، به ندرت وارد مسائل روزمره سیاسی شده یا از اقدامات اصلاحی معینی حمایت کرده است. با وجود آنکه شبستری فاصله خود را با مباحث مربوط به دکترین حکومتی جمهوری اسلامی حفظ و از نقد نمایندگان رسمی آن، احتراز کرده تا درگیر امور حاشیهای نشود، ولی بخش عمده ای از آثار او، در بستر گفتمان مذهبی و سیاسی ایران امروز، قابل درک و برداشت سیاسی است.
اندیشه مجتهد شبستری
استدلالهای او در تایید بدون قید و شرط حقوق بشر و دموکراسی، بدون انتساب آنها به اسلام، یا استخراج شان از اسلام و یا حتی محدود کردن شان به اسلام، از آن جمله است. از نظر شبستری حقوق بشر و دموکراسی فرآورده های عقل بشری هستند که در گذار زمان پدیدار شده و رو به بسط دارند و نمی بایست سراغ آنها را از کتاب و سنت گرفت. فقیهی که در تلاش برای ارائه یک فتوای فقهی است، بالطبع می باید از دانش تخصصی کافی نسبت به موضوع برخوردار باشد، که این مستلزم اطلاع از مجموعه دانش عصر و توجه به یافته های علوم جدید است و صرف اتکا به متون سنتی حقوقی کافی نیست.
بنابراین، جست و جوی احکام و قواعد حقوقی در کتاب و سنت کافی نخواهد بود و باید آن را از بافت خود خارج کرده و بهعنوان پاسخ هایی برای مسائل معاصر به کار بریم. زیرا بسیاری از این دستورات، پاسخ به مسائل اجتماعی مطرح در عهد پیامبر اسلام بودهاند و به سادگی قابل تطبیق کامل بر وضعیت امروز نیستند. به اعتقاد او حقوق بشر و دموکراسی با اسلام سازگار است، نه به خاطر آنکه تعلیم قرآن یا سنت نبوی است و یا از سوی فقه به رسمیت شناخته شده، بلکه بدان جهت که این مفاهیم تفسیری معقول و امروزی از حاکمیت عادلانه است و تحقق آنها به بشر کمک میکند که شرایط سیاسی و اجتماعی ای را فراهم آورد که موجب رشد ایمان آزادانه واقعی و نه واپس رفتن آن باشد. در نتیجه دموکراسی و حقوق بشر، بهتر از هر نظام اسلامی ولی خودکامه دیگری، به اسلام مدد می رسانند.
شبستری در نوشته هایش به مفاهیمی چون آزادی و مسئولیت اشاره کرده و همچنین عدالت را ارزشی بنیادین میداند، که هم معرف اندیشه اسلامی است و هم رعایت آن به عنوان یک دستورالعمل ابدی و دائم العمر، از سوی خدا به بشر تکلیف شده است. گرچه نمیتوان از قرآن یک نظریه مشخص در مورد حکومت استخراج کرد و این بر عهده خرد انسانی نهاده شده تا دائما به بازتفسیر مفهوم عدالت و حکومت عادلانه بپردازد. از نظر او متن وحیانی را به خودی خود نباید کلام جاودان خداوند تلقی کرد، بلکه این متن مادامی که برانگیزاننده تجربه دینی در مخاطب باشد، کلام الهی است. در نتیجه، این کلام در زمان حاضر فقط نزد مخاطب آن وجود دارد و این تجربه دینی، همان ایمان است.
ایمان از نظر شبستری نه اعتقاد و نه معرفت نسبت به چیزی است. اعتقادات مذهبی، عقاید، نظریهها و امثال آن، می توانند ترجمان ایمان باشند، ولی خود ایمان نیستند. به گمان شبستری ایمان عبارت است از تصمیمی آگاهانه و مبتنی بر آزادی درونی فرد برای اقبال به خدا. این به معنای آن نیست که یک بار تصمیمی گرفته شود که برای همه زمان ها معتبر و ادامه دار باشد، بلکه این تصمیم می بایست در مواجهه با شرایط متغیر زندگی، مرتبا از نو اتخاذ گردد. از نظر او ایمان متکی است بر اراده آزاد، که خود یکی از ویژگی های اصلی انسانیت است. او معتقد است که آزادی درونی انسان میباید با آزادی بیرونی اش همراه باشد، زیرا نمیتوان از بیرون مردم را وادار کرد که در درون خود عزم اقبال به خدا کنند.
شبستری همچنین با قرائت رسمی از دین مخالف است و در این باره می گوید به محض آنکه یک گروه دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی مدعی شود که توان تمییز میان حق و باطل مذهبی را انحصارا در اختیار دارد و در نتیجه قرائتی رسمی از دین را ارائه کند، آن دین تبدیل به یک ابزار میشود و گوهر خود، یعنی ایمان را از دست میدهد. از وی مقالات متعددی به زبانهای آلمانی و عربی در مجلههای تخصصی اروپایی و عربی منتشر شده است. صاحب نظران متعددی مقالات او را به آلمانی و انگلیسی و عربی و ترکی ترجمه و منتشر کرده و یا بر افکار او نقد نوشته اند. شبستری به زبان های آلمانی و عربی تسلط کامل دارد.
بازنشستگی اجباری
در سال 85 با پیام احمدی نژاد مبنی بر اینکه دانشگاه ها باید از اساتید لیبرال و سکولار خالی شود، عدم امنیت پرسنل دانشگاهی شدت گرفت. بدنبال آن موج بازنشسته کردن استادان دگراندیش دانشگاههای ایران راه افتاد با اینکه 19 سال بیشتر از خدمت رسمی مجتهد شبستری در دانشگاه تهران سپری نشده بود و او تنها “استاد تمام” گروه ادیان وعرفان دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران بود و گروه آموزشی نیز نیاز مبرم به حضور او را اعلام کرده بود وی را مشمول بازنشستگی اجباری سنی کردند.
کدیور درباره این دوران می نویسد: “مرحله چهارم (از 1362 تا 85) دوران پختگی شبستری است. کارش تدریس کلام در دانشکده الهیات دانشگاه تهران است، تا 1385 که با 19 سال سابقه تدریس در دولتِ مهرورزان اجباراً بازنشسته می شود. نواندیشی دینی و اصولاً اندیشه مستقل دیگر حتّی در دانشگاه هم تحمل نمی شود. با مقالات “علم و دین” در کیهان فرهنگی طلایه تولد یک متفکر جدی در ایران احساس می شود. و بالاخره تأملات شبستری به بار می نشیند و در 1375 کتاب “هرمنوتیک، کتاب و سنّت” به عنوان نخستین گام در بومی کردن هرمنوتیک در ایران و اندیشه شیعی منتشر می شود.
کتابی که بزودی به عنوان یکی از چند کتاب دوران ساز دو دهه اخیر ایران جای خود را در بین اهل نظر باز می کند. سه کتاب دیگر شبستری “ایمان و آزادی”/ 1376، “نقدی برقرائت رسمی از دین”/1379 و “تأملاتی در قرائت انسانی از دین”/1383 نیز در ترسیم قرائتی انسانی از دین و نقد قرائت رسمی از دین، از تأثیرگذارترین کتب دهه اخیر ایران بوده اند “
پس از بازنشستگی، دو دانشگاه از آلمان و اتریش جهت تدریس از وی دعوت به عمل آوردند ولی او به علت وضعیت نامساعد مزاجی آن دعوتها را نپذیرفت و بصورت صوتی تدریس را در این دانشگاه ها ادامه داد. در همان سال 85 وی از لباس آخوندی به در آمد و آنچنان که کدیور درباره وی نوشته است: “او در یکی از سلوکهای معنوی خود در سال 1385 درست در هفتاد سالگی، آرام و بی سر و صدا، خرقه و دستار بنهاد و حتّی به ظاهر نیز از همگنان دیروز فاصله گرفت. هرچند او به منش و درون بیش از مدّعیان، روحانی و معنوی است و دغدغة اصلیش همچنان اصلاح فهم دینی است.”
توقیف فصلنامه مدرسه
در سال 1386 آخرین نظریات وی در باب هرمنوتیک متون دینی اسلامی (قرآن) به صورت مقاله ای با عنوان “قرائت نبوی از جهان” و یک مصاحبه با عنوان “هرمنوتیک، تفسیر دینی جهان” در شمارۀ 6 فصلنامۀ مدرسه منتشر شد که واکنش های دامنه داری را برانگیخت. برای اولین بار وی این نظر را مطرح کرد که قرآن کریم، “کلام نبوی” پیامبر اسلام است و محصول وحی است و نه خود وحی، قرائتی است توحیدی از جهان در پرتو وحی. فصلنامه مدرسه 15 آبان 86 به دلیل درج نظرات شبستری و به اتهام تبلیغ علیه نظام و ترویج الحاد لغو امتیاز و توقیف شد.
پس از آن تا به اینک بحث ها و چالش های انگیخته شده پیرامون نظریه قرائت نبوی از جهان همچنان ادامه دارد. نظرات مجتهد شبستری در باب این موضوع در مقالات “قرائت نبوی از جهان” در سایت اینترنتی دائرة المعارف بزرگ اسلامی منتشر شده و ادامۀ آنها نیز منتشر خواهد شد. مجتهد شبستری همچنین از آغاز تأسیس دائرة المعارف بزرگ اسلامی عضو شورای علمی این دائرة المعارف بوده است. کدیور درباره دوره پنجم زندگی شبستری می نویسد: ”به نظر می رسد شبستری در تدارک آغاز پنجمین مرحله سلوک فکری خود است. او چندی است که در چند و چونِ ”مسئله بنیادی وحی” می اندیشد. اینکه لفظِ وحی را به چه میزان می توان به خداوند نسبت داد؟ و پیامبر(ص) در لفظ و معنای وحی الهی به چه میزان دخیل است؟ این مسئله صبغه کلامی بیشتری دارد و مقدّم بر مسئله فهمِ متن است.”
خلاصه ای از زندگی مجتهد شبستری
محمد مجتهد شبستری، فیلسوف و دین پژوه
متولد 1315 شبستر
طلبه حوزه علمیه قم از سن 15 سالگی تا 33 سالگی
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان غربی از سال 1348 تا 57
آشنایی کامل بر زبان آلمانی و سنت مدرسی فلسفی و الهیات آلمان
عضو تحریریه نشریه مکتب اسلام اواخر دهه 30 تا 1348
سردبیر و مؤسس نشریه اندیشه اسلامی 1358-59
استاد کلام و الهیات دانشگاه تهران 1362 تا 1380
همکاری با مدرسه عالی الهیات سنت گابریل در اتریش از 1380
برخی از آثار تألیفی
هرمنوتیک، کتاب و سنت 1375
ایمان و آزادی 1376
فطرت خداجوی انسان در قرآن 1377
پژوهشهایی درباره وحی و قرآن (ترجمه)
نقدی بر قرائت رسمی از دین 1379
تأملاتی در قرائت انسانی از دین 1383
در جستجوگر گوگل به 1830 پاسخ در خصوص مجتهد شبستری با الفبای لاتین برخواهید خورد. مقالاتی در خصوص اندیشه و زبان تازه مجتهد شبستری
1- http://web.archive.org/web/20030226124152/http://kadivar.com/Htm/English/Reviews/reform.htm
2- http://www.qantara.de/webcom/show_article.php/_c-575/_nr-3/_p-1/i.html
3- http://www.answers.com/topic/mohammad-mojtahed-shabestari