ایران فقط دنبال فرصت است

ژون آفریک
ژون آفریک

» سفیر سابق فرانسه در ایران در مصاحبه با ژون آفریک

فرانسوا نیکولو، سفیر سابق فرانسه در ایران، در مصاحبه ای با ژون آفریک به سؤالاتی درخصوص رقابت ایران با عربستان سعودی، تنش میان شیعیان و سنی ها و… پاسخ داده و به تحلیل زوایای مختلف سیاست کنونی جمهوری اسلامی پرداخته است. این مصاحبه را می خوانید.

 

به نظر شما ایران به دنبال چیست؟

منظورتان این است که حکومت اش به دنبال چیست؟ حکومت تهران میان دو قطب متناقض گیر افتاده. قطب اول درتلاش است تا دیدگاه انقلابی خود را به سراسر جهان اسلام و در صورت امکان به کل جهان بسط دهد. از این منظر، جالب است بدانیم که رهبر علی خامنه ای درواقع رهبر ایران نیست، بلکه رهبر انقلاب اسلامی محسوب می شود. درواقع او این قدرت را دارد که قوانین اسلامی را در کل امت منتشر سازد. البته این در حد یک رؤیاست، زیرا آنها هیچ گاه نتوانسته اند در این زمینه موفق شوند، ولی تمامی انقلاب ها دارای یک وجه تمایز قابل قیاس هستند؛ یک پیام جامع درست به مانند پیام هایی که انقلاب فرانسه یا انقلاب روسیه و دیگر انقلاب ها به ما رساندند. به همین دلیل است که جمهوری اسلامی حزب الله را تأسیس کرد؛ درست به مانند انقلاب فرانسه که احزاب ژاکوبی و انقلاب روسیه که احزاب کمونیست را خلق کردند. این شیوه کم و بیش نتایج خوبی به همراه داشته: تنها یک حزب الله وجود دارد که آن هم حزب الله لبنان است و به واقع نتیجه داده، ولی در ابتدا تقریباً در همه جا وجود داشت.

 

و دومین قطب چیست؟

دومین قطب به دفاع از منافع ملی مربوط می شود که تأکید بر احتیاط می کند تا از آتش درگیری های منطقه ای که در مجاورت کشور روی می دهد و می تواند در آن ایجاد بی ثباتی کند پرهیز شود. زمانی که اظهارات را می شنویم، به راحتی می توان آثار هر دو قطب را مشاهده کرد. به هرحال فکر نمی کنم سران ایرانی به دنبال احیای عظمت سرزمین پارس باشند، چرا که ایران از قرن هجدهم تاکنون هرگز جنگی را آغاز نکرده. تنها حرکت کوچکی که در این زمینه روی داده مربوط به قرن نوزدهم و تلاش برای تسخیر هرات در افغانستان می شود، ولی ناگفته نماند که این شهر به مانند بخشی از ایران به حساب می آمد. درحقیقت این بخش از افغانستان به عنوان مهد تمدن ایرانی شناخته می شود و زمانی که زبان عربی درحال تسخیر تمامی منطقه خاورمیانه بود، منطقه هرات زبان پارسی خود را پاس می داشت.

 

شما حضور سپاه پاسداران در عراق و سوریه و همچنین استفاده ابزاری از حزب الله لبنان و حوثی های یمن را چگونه تفسیر می کنید؟

این تلاش برای افزایش نفوذ ایران در منطقه ای است که از دید سران ایرانی کاملاً مشروع است، زیرا ارتباط تنگاتنگی با شیعیان عراق وجود دارد. سوریه کمی متفاوت است، زیرا علویون و شیعیان را نمی توان یکی دانست، ولی یک ائتلاف هدفمند از زمان حافظ اسد، پدر بشاراسد، وجود داشته و بسیار نیز تقویت شده. حافظ از اسد بسیار محتاط تر بود؛ درواقع اسد به طور کامل خود را دراختیار سران ایرانی گذاشته، ولی خب چاره دیگری برای بقا نداشت. و ایرانیان نیز می خواهند ارتباط شان با حزب الله و لبنان ازطریق سوریه را تداوم بخشند. این مسأله برای آنها بسیار حائزاهمیت است.

 

آیا خواست این کشور برای افزایش نفوذش در منطقه واکنشی به نفوذ فزاینده وهابیت سعودی در منطقه نیست؟

درست است که بین این دو کشور رقابت وجود دارد، ولی چه کسی آن را شروع کرد؟ درست به مانند ماجرای مرغ و تخم مرغ است… دو نکته بسیار مهم به نظر می رسد. ابتدا اینکه اگر وهابیت شیعیان را به عنوان مرتد می شناسد، شیعیان چنین حسی نسبت به سنی ها ندارند. از دید آنها وجه تمایز میان شیعیان و سنی ها به تفاوت های فرقه ای مربوط نمی شود، بلکه تفاوت در آیین است. سنی ها از دید شیعیان، مسلمانان درستی به حساب می آیند.

جمهوری اسلامی این مسأله را تا حدودی کمرنگ کرده، ولی این سنت همچنان در بسیاری از نقاط ایران و حتی در عراق دنبال می شود؛ شخصیت های مهمی مانند علی سیستانی و دیگر آیت الله ها به این شیوه عمل می کنند. دوم اینکه این انشقاق شیعه و سنی منجر به یک درگیری خودجوش نمی شود، بلکه ازسوی دولت ها مورد استفاده ابزاری قرار می‌گیرد. اگر دولت ها به هدف پیاده کردن سیاست های خود به خاکستر ندمند، شیعیان و سنی ها در نهایت صلح و آرامش با یکدیگر به همزیستی خواهند پرداخت؛ همان طور که مدت ها در عراق در کنار یکدیگر زندگی کرده اند.

 

پس بسط نفوذ صرفاً به هدف ایجاد یک لایه حفاظتی در برابر خطرات است…

دقیقاً همین طور است. این سیاست نمی خواهد کاری را آغاز کند، بلکه می خواهد از فرصت ها بهره ببرد. این ایران نبوده که حوثی ها را خلق کرده، چرا که این جنبش بدون ایرانیان نیز به وجود می آمد. شاید ایرانیان صرفاً توصیه های تاکتیکی به آنها کرده باشند و پول و سلاح در اختیارشان گذاشته باشند، ولی این اقدامات بیش از حمایت های سعودی ها از جنبش های سنی نبوده.

 

آیا این اقدامات از حد توان شان فراتر نمی رود؟

گاهی چنین اظهارنظرهایی شنیده می شود که ایران بیش از توان اش فعالیت می کند و بزدوی خسته و فرسوده خواهد شد. ممکن است. حمایت از اسد برای آنها گران تمام می شود؛ کمک به حزب الله، عراقی ها و فلسطینی ها نیز همین طور. سرمایه گذاری روی حوثی‌ها به مراتب کمتر بوده. به هرحال علی رغم تحریم های بین المللی و مشکلات بسیار در مدیریت اقتصادی، به نظر می رسد که هنوز سر پا هستند و هنوز به لبه پرتگاه نرسیده اند.

منبع: ژون آفریک، ۳۰ آوریل