زوجین پای همدیگر را بگیرند

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

دو سال قبل وقتی داشتم می نوشتم که اگر احمدی نژاد برسرکار بیاید، سرکوب و فشار اجتماعی تشدید می شود، خودم نمی توانستم بفهمم که این موضوع یعنی چه. در حقیقت می دانستم که چنین اتفاقی خواهد افتاد، اما نمی توانستم آن را تصور کنم. در آن تابستان سال 1384 نمی توانستم ایرانی را تصور کنم که هر هفته خبر اعدام و مرگ گروهی را می شنویم و خبر دستگیری کسانی را می شنویم که می نویسند و حرف می زنند و فکر می کنند. امروز خبر دستگیری فرشاد قربانپور و مسعود باستانی آمد و اینکه سهیل آصفی جوان هم احضار شده است و خانه اش را بازرسی کرده اند و همه چیزش را برده اند. خبرهای بد مثل اینکه نمی خواهند امان نفس کشیدن را به آدم بدهند. به نظر می رسد که دولت و قوه قضائیه دارند با شدت می کوبند، از طرفی می خواهند شرایط را چنان سنگین کنند که در همین شش هفت ماه باقی مانده تا انتخابات فضای کشور را چنان کنند که مردم هیچ امیدی به رفتن پای صندوق رای نداشته باشند و دعا کنند که آمریکا حمله کند. این وضع ذلت باری است. ذلت بار و غیر انسانی. اگر اصلاح طلبان و نیروهای فعال سیاسی به این فشارها واکنش نشان ندهند، خودشان را خراب کرده اند و اگر واکنش نشان بدهند، زیر فشار بیشتری قرار می گیرند. برای گریز از این فشار فقط یک راه باقی است، این که در مقابل فشار اعتراض کرد. هرکسی که گمان کند این شتر در خانه او نخواهد خوابید، اشتباه می کند، این شتری است که مرتضوی روی آن نشسته است و وظیفه دارد به خانه همه سر بزند، تنها راهی که مانده این است که به این وضع اعتراض کنیم. دیروز در مورد صدور حکم اعدام برای دو روزنامه نگار کرد، یعنی عدنان حسن پور و دوستش نوشته بودم، اما امروز گفته های صالح نیکبخت، وکیل دادگستری را خواندم که گفته بود: « آنها بخاطر روزنامه نگاری دستگیر نشده اند، دوستان خارج نشین موضوع را قاطی و مغشوش کرده اند و دنبال شهید می گردند. نه عدنان قهرمان است و نه دوستش. هر دو بخاطر کار حزبی دستگیر شدند و مطالب و مدارک مربوطه از طرف آنها ثبت و ضبط شده است.» این خبر هم خوب است و هم بد، خوب است، چرا که نشان می دهد که قوه قضائیه هنوز آنقدر دیوانه نشده که به روزنامه نگار حکم اعدام بدهد و طبعا نباید گذاشت به هیچ وجه فضائی بوجود بیاید که هرگونه مجازات سنگین در انتظار روزنامه نگاران باشد، از طرف دیگر خبر بدی است، به این معنی که صدور حکم اعدام دارد چنان عادی و معمول می شود که می توانیم با خیال راحت بگوئیم که پس برای اعدام دلیل منطقی دارند. وضع بدی است، اگر نترسی و نترسانی فشار سنگین می شود و اگر بترسی و بترسانی می شود همان که او می خواهد، یعنی زندگی مردم در وحشت. ابراهیم یزدی گفت: « با زندانی کردن فعالان دانشجویی می خواهند ما را بترسانند.»

گوجه فرنگی حق مسلم ماست

واقعا به قول شیمون پرز« احمدی نژاد یک جوک باورنکردنی است.» گاهی اوقات یک حرف هایی می زند که آدم باید گوش هایش را پاک کند، سرش را تکان بدهد، دوباره بخواند، دوباره گوش بدهد، ببیند واقعا یک موجودی که نه رئیس جمهور، حداقل دیپلمه بیکار، چنین سخنان نغزی را صادر کرده است. به دنبال شکست غیرمنتظره تیم فوتبال ایران و حذف تیم ملی در همان اوایل کار، احمدی نژاد در کمال افتخار و شادمانی گفت: « افتخارات اخیر در تاریخ ورزش ایران بی سابقه است. این که ورزشکار زن ما در رشته دو و میدانی با حفظ شخصیت و کرامت انسانی و اسلامی در رقابت های قهرمانی آسیا روی سکوی افتخار می رود، دارای ارزش ویژه است.» احمدی نژاد در یک مورد دیگر گفت: « هرگز ندیدم که مردم شعار بدهند گوجه فرنگی، گوجه فرنگی، حق مسلم ماست.» آگاهان در همین راستا موارد زیر را تذکر دادند.

اول: مردم ایران اصولا مشکل شان گوجه فرنگی نیست، مشکل اصلی شان انرژی هسته ای است که خدا را شکر داریم و از آن استفاده می کنیم.

دوم: اصولا وقتی رئیس جمهور جمله ای که خودش قبل از انتخابات گفته است را خودش نشنیده، طبیعی است اگر هم مردم چنین شعاری داده باشند، نمی شنود.

سوم: با توجه به اینکه گوجه فرنگی اصولا کلمه خوبی برای شعار نیست، چون نه وزنش درست است و نه قافیه اش جور است، طبیعی است که به جای اینکه مردم شعار بدهند گوجه فرنگی حق مسلم ماست، دانشجویان در فاصله ده متری با احمدی نژاد شعار می دهند « آزادی حق مسلم ماست.» من مطمئنم این یکی را هم احمدی نژاد نشنیده است.

چهارم: فرض کنیم مردم چنین شعاری داده بودند، اگر چنین شعاری داده بودند، الآن به همان اندازه که انرژی هسته ای در اختیار مردم است و نیروگاه بوشهر از صبح تا شب مشغول کار است و اورانیوم غنی سازی می کنیم کیلو کیلو، قیمت گوجه فرنگی پائین می آمد؟

پنجم: علت اینکه مردم شعار ندادند گوجه فرنگی حق مسلم ماست، این بود که اصولا دولت احمدی نژاد برای حل مشکل اقتصادی مردم روی کار نیامده، مردم به احمدی نژاد رای دادند که انرژی هسته ای تولید شود که شد، به او رای دادند که امنیت برای مردم بوجود بیاورد که آورد، به او رای دادند که اسرائیل را از روی نقشه دنیا حذف کند که کرد، حالا مرگ می خواهید بروید کردستان، لازم هم نیست روزنامه نگار باشید.

زوجین پای همدیگر را بگیرند

مشکل تاکستان حل شد، اعلام شد که رسیدگی به تخلفات قاضی صادر کننده حکم سنگسار را در تاکستان داده است، حتما انجام می شود. آگاهان گزارش دادند که برای رسیدگی کامل به تخلفات این قاضی قرار است همان شعبه ای که به تخلفات قاضی مرتضوی رسیدگی کرده است، رسیدگی کند که عدالت کاملا اجرا شود. حالا خیال تان راحت شد؟! خبر دیگر این که فردا قرار است هفت نفر در مشهد اعدام شوند که مشکلات کشور کاملا حل شود. هفته بعد هم قرار است به تخلفات قاضی مشهد رسیدگی شود که عدالت در این استان هم اجرا شده باشد. از طرف دیگر معاون دادستانی گفت: « زوج ها در خیابان دست همدیگر را نگیرند، این کار درست نیست.» به همین دلیل قرار است کارهای زیر که درست است به جای آن کار که درست نیست، انجام بگیرد:

اول: زوج ها می توانند دست ماموران نیروی انتظامی را بگیرند.

دوم: زوج ها می توانند دست زوج های دیگر را بگیرند که نیروی انتظامی آنها را راحت دستگیر کند و بیخودی وقتش را برای تذکر دادن هدر ندهد.

سوم: زوج ها می توانند برای احترام به امنیت اخلاقی جامعه، به جای اینکه دست همدیگر را بگیرند، یک طناب گردن همسرشان بیندازند و او را همراه ببرند.

چهارم: زوج ها می توانند به جای این که دست همدیگر را بگیرند، پای همدیگر را بگیرند، فقط چون خم شدن اصلا کار درستی نیست، باید زوج یا زوجه پای خودش را بالا بیاورد که زوج یا زوجه بدون خم شدن پای طرف را بگیرد.

پنجم: زوج ها برای حفظ کانون خانواده و احترام به امنیت اجتماعی و اخلاقی می توانند به جای اینکه دست همدیگر را بگیرند به همدیگر لگد بزنند، همدیگر را گاز بگیرند، همچنین برای افزایش ضریب امنیت اجتماعی می توانند با سنگ هم به همدیگر حمله کنند.

ششم: زوج هایی که می ترسند وسط خیابان همدیگر را گم کنند، می توانند دست بچه شان را بگیرند. البته باید دستکش دست شان بکنند که بچه یا خودشان احساس نکنند که فعل حرامی انجام شده است.

معاون دادستانی همچنین اعلام کرد که در مرحله بعدی طرح امنیت اجتماعی برقراری هر گونه ارتباط مشروع میان زوجین هم غیرقانونی است. کسانی که قصد ازدواج دارند، از این به بعد این نکته را در نظر بگیرند.


مجلس خبرگان جلسه فوق العاده نخواهد داشت

مجلس خبرگان رهبری که پس از درگذشت آیت الله مشکینی رئیس این مجلس احتمال داشت که با تشکیل جلسه فوق العاده، هاشمی رفسنجانی را به عنوان جانشین انتخاب کند، اعلام کرد که برای تعیین جانشین آیت الله مشکینی جلسه فوق العاده نخواهد داشت. این مجلس اعلام کرد که منتظریم نفر بعدی هم بمیرد تا بیخودی وقت تلف نشود.