مهران رجبی یکی از بازیگرانی ست که دیر به جامعه سینمایی و هنری کشور معرفی شد. اما خیلی زود به خاطر تسلطش بر نقش ها و طنز نهفته در کلامش، جایگاه بسیار مناسبی برای خود در سینما و تلویزیون دست و پا کرد. به بهانه حضور او در مجموعه “ سه در چهار” گفت و گویی با او انجام داده ایم.
گفت و گو با مهران رجبی
همه سریع از کوره درمی روند !!!
درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
فعلا درحال بازی در پروژه ای نیستم. البته یکی دو پیشنهادی شده است که درحال خواندن فیلمنامه آنها هستم. این راهم بگویم که در سال گذشته بسیار پر کار بوده ام وبه جرات می توانم بگویم سال گذشته پرکارترین سال کاری من بود.
چه شد که بازی در نقش سیروس در مجموعه سه در چهار را پذیرفتید ؟
وقتی فیلمنامه را برای مطالعه به من دادند. قرار بود نقش دیگری را بازی کنم اما من پس از مطالعه از نقش سیروس خوشم آمد. و طی گفت و گویی که با مجید صالحی داشتم او هم موافقت کرد که بنده نقش سیروس را بازی کنم. در واقع سیروس برای من جای کار بسیاری داشت و به همین علت بازی در این سریال را پذیرفتم.
مخاطب بیشتر از شما بازی در ژانرها و نقش های طنز را دیده است. آیا قصد ندارید بازی در گونه های دیگر داستانی را هم تجربه کنید ؟
بله. مطمئنا دوست دارم که این اتفاق بیفتد، اما متاسفانه اکثر فیلمنامه هایی که پیشنهاد می شود یک شکل است. یک عادت بدی که در سینما و تلویزیون وجود دارد این است که اگر یک بازیگر در یک نقش بدرخشد و خوب بازی کند در کارهای بعدی فقط نقش هایی همانند همان نقش قبلی را به شما پیشنهاد می دهند، زیرا شما به عنوان بازیگر یک بار امتحان خود را درآن نقش پس داده اید. بنابراین تهیه کنندگان ترجیح می دهند که ریسک نکنند.
لحظاتی در بازی شما در “سه در چهار” دیده می شود که گویا شما علاوه بر دیالوگ های متن به صورت بداهه دیالوگ می گویید. چقدر در این کار از بداهه استفاده کردید و آیا کارگردان چنین آزادی عملی به شما می داد ؟
به نکته جالبی اشاره کردید. ما قبل از اینکه هر صحنه را کار کنیم چند بار آن را تمرین می کردیم و سپس اجرای نهایی را جلوی دوربین می رفت. اما همیشه این آزادی و اعتماد از جانب کارگردان به ما داده می شد که اگر در چهارچوب داستان و متناسب با صحنه حرکت و یا دیالوگی به ذهن مان می رسید، اجرا می کردیم. به نظر من بداهه یکی از شرط های لازم یک کار خلاقه طنز است. و اگر نباشد آن ارتباط صمیمی که باید میان شخصیت ها به وجود بیاید، از بین می رود. و تماشاگر با کار ارتباط برقرار نمی کند.
چقدر به ساخت چنین مجموعه هایی با رویکرد اجتماعی که برخی از معضلات جامعه را به بوته نقد می کشند، موافقید؟
خیلی، ببینید به نظر من در چند ساله گذشته یک سیاست جدیدی در راستای پرداختن به این مقوله در تلویزیون به وجود آمده است. اما هنوز موضوعات و مسائل زیادی هستند که فرصت پرداخت به آنها پیدا نشده است و یا اینکه تولید کنندگان به سراغ چنین سوژه هایی نرفته اند. معضلی که این دو خانواده در این مجموعه با آن دست به گریبانند معضل اکثریت مردم ماست. وقتی چنین موضوعاتی دستمایه ساخت مجموعه ای قرارگیرد آنگاه با استقبال کم نظیر تماشاگران مواجه می شویم.
با توجه به اینکه بیشترین فعالیت شما در زمینه طنز است، اگر بازی دریک کار روتین و نود شبی به شما پیشنهاد شود آن را قبول می کنید ؟
بستگی دارد. اگر مجموعه از فیلمنامه قوی و محکمی برخوردار باشد و کارگردان توانمندی بخواهد آن را کارگردانی کند. بله، می پذیرم.
به نظر شما چرا وقتی قشری از جامعه از دریچه طنز به نقد کشیده می شود، آن طیف مورد نظر ظرفیت پذیرش نقد را ندارند؟
به یک دلیل خیلی ساده، آن هم این است که ما در این سال ها کمتر در این زمنیه فرهنگ سازی کرده ایم. اگر ما در قالب یک مجموعه یا فیلم طنز از یک شغل، صنف و… نقد می کنیم. منظورمان کلیه افراد شاغل درآن حرفه نیست. متاسفانه آستانه صبر افراد در جامعه ما بسیار پایین آمده است و همه سریع از کوره درمی روند.