جفری فلیشمن
اگر بخواهید با کشوری صلح کنید، احتمالاً راه درستش این نیست که یک خیابان را با نام قاتل رهبر آن کشور نامگذاری کنید.
این تناقض، بازتابی از تنش های گسترده تر و تهمت های دوطرفه ایران و مصر است که روابطشان پس از پناهندگی دادن مصر به شاه معزول و امضای قرارداد صلح 1979 با اسرائیل از سوی انور سادات، رییس جمهور پیشین مصر قطع شد. سادات در سال 1981 از سوی یک گروه اسلامی به رهبری خالد اسلامبولی هدف شلیک گلوله قرار گرفت. اسلامبولی یک سرباز مصری بود که بعدها نامش بر روی یکی از خیابان های ایران گذاشته شد.
ایران ظرف ماه های گذشته دست به یک سلسله زمینه چینی ها زده است تا بر مشکلات پیشین دربرقراری مجدد روابط کامل دیپلماتیک با مصرغلبه کند. مصر هم با سردی از کنار این موضوع گذشته است. حساسیت های موجود درباره زمزمه زدودن کدورت ها در حالی به گوش می رسد که ایران در خاورمیانه به عنوان یک قدرت سر برآورده و از سوی دیگر، مصر به عنوان یک هم پیمان آمریکا با مشکلات داخلی دست و پنجه نرم می کند. این کشور وجاحت قبلی خود را به عنوان رهبر جهان عرب از دست داده است.
مصر از دیرباز احساس خوشایندی ازصلح با اسراییل نداشته و روابط این کشور با واشنگتن از زمان اشغال عراق توسط ایالات متحده به سردی گراییده است. ضمناً شک و تردیدهای قاهره به جاه طلبی های محمود احمدی نژاد روز به روز بیشتر شده است. رئیس جمهور ایران نقش فعالی را در سیاست خارجی در پیش گرفته است: پرواز از هند به قطر برای فروش ذخایر نفتی ایران و دادخواهی مردم پسندانه او در مبارزه طلبی های ضد غربی.
صدر حسینی، موسس شورای دوستی ایران و مصر- یک سازمان متشکل از تجار و کارشناسان دولتی سابق در تهران، می گوید ایران برای افزایش نفوذ و مشروعیت خود در خاورمیانه به مصر نیاز دارد. او گفت بهبود روابط به نفع هر دوطرف است و رشد سیاسی ایران “می تواند به احیای مجدد مصر در جهان عرب کمک کند.“
در هر صورت، سیاست های ایران به بی ثباتی منطقه انجامیده که خود اسباب نارضایتی مصری ها را فراهم کرده است. تهران از گروه ضد اسرائیلی حماس در نوار غزه و از حزب الله در لبنان پشتیبانی می کند. حماس خود روابط استراتژیک و ایدئولوژیک نزدیک با گروه مخالف و غیرقانونی اخوان المسلمین مصر دارد که بزرگترین خطر برای حسنی مبارک- رییس جمهور این کشور محسوب می شود. مصر از اینکه ایران باتقویت روابطش با حماس، سایه مبارزه جویی اسلامی را بر روی قاهره پهن کرده، ناخشنود است.
مصرضمناً نگران روابط ایران و سوریه نیز هست. سوریه مدت هاست که در امور لبنان دخالت می کند و ناآرامی های سیاسی در آنجا، کشور را تا لبه خطرناک جنگ داخلی پیش رانده است. مصر برای مقابله با نفوذ ایران شیعه در منطقه با دوستان خود از کشورهای سنی- و از همه نزدیک تر با عربستان سعودی و اردن- هم آهنگ شده است. ایران هم در مقابل، برای بهبود روابط با ریاض و سایر پایتخت ها در خلیج فارس به تکاپو افتاده است. این تحرکات ایران به عنوان بخشی از استراتژی نزدیکی به همسایگان تلقی می شود که در نهایت شامل مصر نیز خواهد شد.
حسینی می گوید: “ایران از مصر می خواهد اقرار کند که معاهده صلح این کشور با اسرائیل به پایان راه رسیده است؛ و مصر هم به ایران می گوید نگرانی های امنیتی ما را برطرف کنید، آنوقت دیگر مشکلی نداریم… مصرهنوز به ایران اعتماد ندارد.“
هرچند نمایندگان این دو کشور مشغول مذاکره هستند، ولی دیدن موج بی اعتمادی در چهره مصری ها اصلاً کار سختی نیست.
محمد عبدالسلام، کارشناس الاهرام در مرکز مطالعات استراتژیک و سیاسی قاهره می گوید: “من فکر نمی کنم گفتگوها درباره دورنمای از سرگیری روابط باشد، بلکه بیشتر نشان دهنده یک رویارویی آشکار میان دو کشور و تشدید تنش هاست. ایران طوری رفتار می کند که گویی کنترل خاورمیانه را در اختیار گرفته است، آنها عراق را تحت اختیار گرفتند و حالا در آستانه تحت کنترل درآوردن لبنان” با واسطه حزب الله هستند.
اسرائیل و ایالات متحده که سالانه 2 میلیارد دلار کمک به مصرمی کنند، احتمال نزدیک تر شدن این کشور با ایران را زیر نظر دارد. برخی تحلیلگران معتقدند مصر می تواند زیاده خواهی ایران در خاورمیانه را تعدیل کند. برخی دیگر هم می گویند ایران از هر وسیله در دسترسی برای تحت الشاع قرار دادن سیاست های ایالات متحده- خصوصاً در عراق- و نیز مخالفت واشنگتن با برنامه هسته ای خود استفاده خواهد کرد.
یکی از مشکلات مصر، سیاست خارجی ناپیوسته و اغلب همراه تردید این کشور است که با مشکلات فرسایشی داخلی در هم آمیخته است. اقتصاد آن کشور در حال رشد است اما تورم و بی ثباتی داخلی به همراه نارضایتی از رهبری مبارک هم در حال افزایش است. در نتیجه ریاض، در سایه افزایش افسانه ای درآمد نفت، به طرف اصلی مذاکره در جهان عرب تبدیل شده، و مصر با کمبود فزاینده مایحتاج و مخالفان کارگری و تهدیدات اخوان المسلمین دست و پنجه نرم می کند.
السلام می گوید: “ایران به قاچاق تسلیحات برای حماس مشغول است و از رهبران حماس در خارج پشتیبانی می کند. همه این ها به جای ارسال پیام اطمینان بخش در از سرگیری روابط، مصر را آزار می دهد.“
احمدی نژاد چندین بار در سال گذشته از عزم تهران در بهبود سریع روابط با مصر سخن گفته است. احمد ابوالغیظ- وزیر خارجه مصر- گفته است این اتفاق مادامیکه نام قاتل سادات از خیابان تهران برداشته نشده، روی نخواهد داد. ممکن است چنین حرکاتی، نارضایتی بینادگراهای ایرانی را به دنبال داشته باشد که هنوز از اعطای پناهندگی به شاه در سال 1979 و معاهده صلح سادات با اسرائیل دل خوشی ندارند. همه اینها باعث شده بود جمهوری تازه تاسیس شده اسلامی ایران، روابطش را در آن زمان با مصر قطع کند.
محمد علی ابطحی، مدیر سابق دولتی که سرپرستی موسسه گفتگوی ادیان در تهران را برعهده دارد، می گوید این بدگویی های تاریخی، تردید های عمیق تر را مخفی نگاه داشته است.
او گفت: “افراد امنیتی مصر در افکار 20 سال پیش منجمد شده اند. من فکر نمی کنم رژیم مبارک به دنبال روابط بهتر باشد… نام یک خیابان کوچک در یک کشور نمی بایست باعث انسداد روابط دیپلماتیک شود.“
منبع: لوس آنجلس تایمز- 26 مه 2008