گپ♦ چهارفصل

نویسنده

‏گزارش نمایشگاه عکس نمایشگران خیابانی در هنرروز چاپ شد. در این شماره ویژگی های این مجموعه عکس را از ‏زبان عکاس آن- تینا پاکروان- می شنویم.‏

tmashagarankhiaban1.jpg


گفت و گو با تینا پاکروان

ترکیب بندی علاقه من است

رشته تخصصی و علاقه تان بیشتر مرتبط با کدام رشته هنری است. لطفا کمی از فعالیت های خود ‏بگویید.

رشته تحصیلی و کاری من سینما و تلویزیون است. در دانشکده سینما تئاتر رشته کارگردانی سینما خوانده ام و همین ‏رشته را دو سال به صورت آزاد درامریکا ادامه دادم. شروع فعالیت سینمایی من از نوشتن درمطبوعات سینمایی بود. ‏مجله گزارش فیلم، صدا دوربین حرکت، نقش آفرینان، هفته نامه فکور، روزنامه ابرار و… بعد به عنوان ‏دستیارکارگردان، برنامه ریز، مدیر تولید و مجری طرح درفیلم ها و سریال های متعدد تلویزیونی کار کردم. همکاری با ‏آقای بیضایی در فیلم سگ کشی و فیلمبرداری پشت صحنه نمایش و فیلم های ایشان، در فیلم علی سنتوری آقای ‏مهرجویی به عنوان مدیر تولید، در سریال کلاه پهلوی آقای دری به عنوان برنامه ریز و… ساخت فیلم های مستند، کوتاه ‏و فیلم از تئاترها. ولی عمده فعالیت های من در سینما و تلویزیون درسمت برنامه ریز و مدیرت تولید است.‏

عکس هایی که درنمایشگاه به معرض دید عموم قرار گرفته مربوط به دوره یا تاریخ خاصی ‏است.

خیر، مربوط به دوره تاریخی خاصی نیست. البته بعضی از عکس ها از شخصیت هایی با تن پوش و چهره پردازی ‏تاریخی است ولی کلیت کار خیر. اگردقت کرده باشید عکس آدم درخت نما وخانم میوه پوش هم در تصویروجود دارد.‏

‏ ‏

چه شد که تصمیم به برپایی چنین نمایشگاهی گرفتید و چرا در گالری خانه مهر؟

در سفر به اسپانیا آنچه جلب توجه می کرد کثرت افرادی بود که از این راه کسب درآمد می کردند. تئاتر خیابانی چیزی ‏است که در کشور ما تقریبا فراموش شده با اینکه سابقه تاریخی طولانی دارد. مثلا حاجی فیروز که چهره سیاه می کرد ‏و لباس سرخ و دایره به دست و با رقص و آواز خبر از رفتن سیاه زمستان می داد، افرادی که در چهارشنبه سوری با ‏قابلمه به قاشق زنی می رفتند و عیدی می گرفتند یا هزاران مراسم آیینی که در نقاط مختلف ایران برپا می شد. اما ‏امروزه متاسفانه تئاتر خیابانی ما محدود شده به انگشت شمار اجراهای جلوی ساختمان محجورمانده تئاترشهر. آن هم ‏فقط در ایام جشنواره دهه فجر. به این اندیشیدم که ای کاش به جای چهره خاکستری تهران که متاسفانه پرشده از دست ‏فروشان خیابانی این نمایشگران با هزاران رنگ و شکل وجود داشتند. چقدر شهرخوش رنگ می شد. مردم شاد و با چه ‏دل خوشی، مانند دیدن حاجی فیروز، آنها را شاد و سر بلند راهی خانه هایشان می کردند. شاید این طوری دیگر از هر ‏ماشین کودکی برای فروش یک بسته کبریت آویزان نبود. این گونه تصمیم به نمایش نمایشگران خیابان گرفتم. گالری ماه ‏مهر را به دلیل اینکه مکان دنج و آرامی است برای برپایی نمایشگاه انتخاب کردم تا مجال حضور هنرمندان و ‏هنردوستان را بی هیچ دغدغه ای در کنار هم به وجود آورد. دیدن نمایشگاه های قبلی بوفه گالری که عکس های ‏بزرگانی چون محمود کلاری، محمدرضا شریفی نیا، حسن سربخشیان، نادر داوودی، محمد خیرخواه…را در برداشت، ‏مرا بیشتر به انجام این تصمیم راغب کرد.‏


عنصر رنگ در اغلب عکس های شما در صورت بازیگران نمایان است. آیا این عنصر برای زیبایی عکس ‏ها انتخابی بوده یا اتفاقی؟

کاری که این نمایشگران به عنوان چهره پردازی و تن پوش برای حضور در کنار مردم انجام می دهند تحسین برانگیز ‏بود. مدت طولانی را به خود می رسند تا به مانند تندیسی ثابت یا بازیگری مشتاق میان مردم باشند و آنها از دیدن ایشان ‏لذت ببرند. به علاوه هر یک از این نمایشگران زبان خاصی برای ارتباط با مردم انتخاب کرده بودند. کسی به شکل فلز، ‏دیگری با چهره پردازی سنگ، یکی درخت و آن دیگری گچ و…‏‎ ‎بدون تکرار.هر کس با یک ابتکار فقط در دو عکس، ‏که یکی به عنوان پوستر انتخاب شد. حضورکودکان در کنار نمایشگران را جهت نمایش تفاوت موجودی زنده در کنار ‏موجود زنده دیگری که در قالب مجسمه فرو رفته است با اختلاف رنگ و نور ثبت کردم.‏

tamashagarankhiaban2.jpg


در مورد ترکیب بندی های خود در قاب عکس ها هم بگویید. چند نمونه عکس بودند که در دو یا سه قاب ‏برش خورده و دردیوار گالری آویخته شده بودند.

ترکیب بندی و انتخاب نوع چاپ به دلیل علاقه شخصی من به ابتکار در اجرا شکل گرفت. چاپ کردن و قاب گرفتن ‏عکس کارساده و تکراری می نمود که در هرخانه ای به چشم می خورد. برای هنرمندانی این چنینی، قاب بندی خاص ‏تری لازم بود. باید به اندازه زحمت آنها بر روی نقش شان وقت و فکر و ابتکارمی داشتم. تصمیم گرفتم به روی چوب ‏چاپ کنم و با تقسیم بندی قاب ها به دو یا سه قسمت یا در یک مورد با ترکیب بندی در برش پازل گونه قالب زیباتری ‏به محتوای پر حرف آدم های درون عکس بدهم.‏


هنگام عکاسی از تئاتر اسپانیا هیچ تفاوتی در میان عکاسی ازآنجا وعکاسی از تئاترهای ایران به ذهن تان ‏رسید؟

بله. مشاهده کسانی که به تنهایی با چهره آرایی و تن پوش بی هیچ کلام یا حرکتی یک جا می ایستند تا کسب درآمد کنند. ‏این درایران به شکل دیگرش فقط در مورد حاجی فیروز صدق می کند. ‏

به نظر شما اصلی ترین نکته در عکاسی تئاتر چه می تواند باشد؟

توجه به نور و حالت بازیگران بسیار مهم است.‏

آیا در انتخاب عکس های خود جهت برپایی نمایشگاه آزادانه عمل کردید و مشکلاتی از قبیل سانسور از ‏طرف ارشاد یا هر نهاد دولتی پیش نیامد؟

نه هیچ مشکلی وجود نداشت.‏

آیا برنامه ای جهت برپایی این نمایشگاه در شهر یا کشوری دیگری دارید؟

امیدوارم درسال 2008 فرصتی جهت برپایی نمایشگاه عکس در شهر سانفرانسیسکو داشته باشم.‏

tamashagarnkhiaban3.jpg