مهرداد شیبانی
پائیز عجیبی آغاز شد. روح اله حسینیان به گفته خودش داشت زار زار اشک می ریخت، و به تصویر رئیس دانشگاه کلمبیا نگاه می کرد که احمدی نژاد را مهری ابدی می زد: “دیکتاتور کوچک سنگدل”.
فاطمه رجبی که بر خلاف روح اله حسینیان قلب رئوفی دارد و تا حالا بر خلاف او حتی در یک فقره قتل زنجیره ای هم دخالت نکرده، تر و فرز چادر به کمر بست و یک فرمان خدائی بنام رئیس شوهرش صادر کرد و اورا آیت خدا بر زمین نامید.
آمریکائی ها هم روی دست او بلند شدند و یک نماینده خدا معرفی کردند و از زبان سیمون هرش روزنامه نگار معروف که به مطبوعات آلمان گفتند: “جرج بوش براین باور است که از طرف خدا ماموریت دارد و با خدا مرتبا در تماس است. او براین باوراست که دراین رابطه با خدا «قرارداد» دارد در نتیجه در مقابل ایران باید ایستادگی کند. جرج بوش به هیچ وجه معتقد نیست که ضروری است با ایران به تفاهم برسد.”
هرش اضافه کرد که این نماینده خدا تدارک وسیعی چیده که به کشوری که در آن نماینده خدا را طی عملیات “پیچیده و چند لایه ای” رئیس جمهورش کرده اند؛ حمله نظامی کند: “همچنان معتقدم، امریکا در تدارک حمله به ایران است کاخ سفید و پنتاگون روی حملات گسترده هوائی هماهنگ با نیروهای پیاده نظام مهاجم متمرکز است. دراین حمله، می خواهند در وهله اول سیستم نیروی هوائی و سلاح های زمین به هوای جمهوری اسلامی را متلاشی کنند.”
روزنامه معتبر لوموند هم نوشت: “واشنگتن احتمالا طرح بمباران وسیع ایران و تاسیسات اتمی را کنار خواهد گذاشت و بجای آن بر روی حملات مشخص بر روی زیرساخت های نظامی سپاه پاسداران متمرکز خواهد شد”.
هرش با ذکر منابع مختلف دولتی و امنیتی که خواسته اند ناشناس بمانند تاکید می کند که “این تغییر طرح آمریکا در تابستان جاری و با هدایت دیک چنی معاون رییس جمهور امریکا صورت گرفته است. هدف از طرح بمباران وسیع ایران، تاسیسات هسته ای شناخته شده یا مظنون و همچنین اهداف نظامی بود اما اکنون بحث بیشتر بر سر حملات «جراحی» برضد تاسیسات پاسداران انقلاب در تهران و دیگر مناطق است. یعنی آنجایی که حمله بر ضد امریکایی ها در عراق تدارک می شود”.
این خبر ها وقتی اعلام شد که تازه معلوم شداجلاس شورای امنیت دو ماه دیگر به تاخیر افتاده است.
علی لاریجانی- که آمده بود تا بجای آب نبات خروار خروار جواهر بگیرد و باشراکت احمدی نژاد ایران را در آستانه هولناک ترین جنگ تاریخ کشور قرار داده- اعلام کرد مشغول ساختن ویلچر برای اسرائیل است تا در صورت حمله آمریکا این کشور را روی آن بنشاند.
سرداران رنگارنگ سپاه هم فرصت راغنیمت دیدند تا اسب دین کیشوت را سوار شوندو به سبک بچه آبادان علی شمعخانی “لاف” بیایند. سرداری گفت: “هدهدهای ایرانی بصورت ان لاین خلیج فارس را کنترل می کنند” و بیچاره مولانا را در هشتصد مین سال تولدش در گور لرزاند که این مرغان” عشق” رابه پرواز در آورده بود.
سردار قاسم سلیمانی از فرماندهان اصلی سپاه قدس و مهره کلیدی در عملیات و ترورها ی برون مرزی هم که انگار تازه هشدارهای فیدل کاسترو و ولادیمیر پوتین را در باره حمله آمریکا شنیده بود، گفت: “کوچک ترین حرکت نظامی علیه ایران باشکست مواجه می شود.” تنها سردار رحیم صفوی بود که با کلی به نعل و به میخ زدن به هشداردهندگان در مورد حمله آمریکا پرداخت.
در آغاز همین پائیز عجیب بود که محسن آرمین گفت: “خط لوله صلح سراب بود.” اشاره اش به هند بود که کنار کشید و پاکستان که دارد برای همین کار دست دست می کند.
محمد جواد لاریجانی ـ یکی از 5 برادر لاریجانی ـ که امور کشور را در قبضه دارند از”رجم” که همان سنگسار باشد تعریف کردو گفت این مجازات نه تنها شکنجه نیست، خیلی هم مناسب است.
آماری هم منتشر شد که واقعا مایه مباهات دولت مهر ورزی است که در همین هفته چندمیلیون دلار ناقابل دیگر به دولت بولیوی وعده داد:
ایران صاحب رتبه 131 در فساد مالی و اداری.
رتبه ایران در مطلوبیت سرمایه گذاری 135
رتبه ایران به لحاظ کیفیت زندگی هشتادو سومین کشور دنیا
و تازه این از نتایج سحر است که روزنامه اعتماد ملی مژده داد نرخ تورم به 20 درصد می رسد.
و دومین هفته این پائیز سال 1386 داشت پایان می گرفت که ایران کاردار فرانسه را احضار کرد. وزیر خارجه فرانسه بازهم حرف های بسیار تند علیه جمهوری اسلامی زده است.
پائیز ایرانی در نیمه راه است. برگهای زرد، به قول سیروس مشفقی زیر پای معشوق شاعر می شوند، حمید شیرزادگان یکی از ستارگان فوتبال ایران به خواب ابدی می رود، حمید قنبری، صدای پرخاطره دوبله ایران،چشم بر جهان می بندد و دو نماینده خدا در دو سوی زمین، شمشیر را برای بندگان خدا از رو بسته اند.