رجم، مجازات دردناک و ناقض موازین جهانی حقوق بشر و اخلاق مسلم انسانی و دنیای مدرن، که از مبانی اندک و سست فقهی نیز برخوردار است، همچنان قربانی می گیرد. هفته گذشته اعلام شد که سه نفر در مشهد سنگسار شده اند و این هفته علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضاییه این خبر را تایید کرد.
آقای جمشیدی البته در آخرین کنفرانس خبری خود با شرایط دشواری مواجه شده است، چرا که خبرنگاران حاضر اظهارات وی در 15 مردادماه سال جاری مبنی بر توقف کامل اجرای مجازات سنگسار را به رخ اش کشیده اند و دلیل چنین تناقضی را پرسیده اند.
آقای جمشیدی که ظاهرا توجیه چندانی برای اجرای این مجدد سنگسار ندارد و ناراحتی او را می توان از لابلای گفته هایش حتی وقتی مکتوب شده اند، احساس کرد، البته توضیح داده است که: “رئیس قوه قضائیه از آنجایی که در لایحه جدید تمهیداتی برای محکومیت مجازات رجم پیش بینی شده توصیه هایی داشتند اما قضات به صرف توصیه رئیس قوه قضائیه با توجه به استقلال شان تا زمانی که قانون مدون به تصویب برسد، نمی توانند عمل کنند”.
به اعتقاد نگارنده اما عذر آقای سخنگو صد برابر بدتر از گناه است. در مورد غیرانسانی و غیرعقلایی بودن مجازات سنگسار یا به قول آقایان “رجم” بارها گفته اند و نوشته اند و به قول یکی از اسطوره های حقوق کیفری ایران که در پاسخ برخی دانشجویان مبنی بر اینکه چرا اثر مکتوبی را پس از انقلاب در زمینه حقوق جزا منتشر نکرده است، گفته بود: قوانین فعلی را آنچنان بدوی و غیرانسانی دانسته بود که ارزش تحلیل حقوقی ندارند؛ به نظر میرسد تکرار مکررات ملال آور خواهد بود. با این همه دو نکته را می توان با آقای جمشیدی در میان گذاشت:
1- جناب آقای جمشیدی که به تازگی مفتخر به کسب درجه دکتری حقوق جزا و جرم شناسی شده اند و در کنار اشتغال به سمت سخنگویی قوه قضاییه معاونت توسعه قضایی این قوه را نیز بر عهده دارند، آیا هیچ فکر کرده اند که وقتی در گفتگو با خبرنگاران در تشریح مجازات سنگسار میگویند: “مجازات رجم دو مرد به اتهام زنای محصنه اجرا شده که به گفته دادستان مشهد این افراد جرائم مختلفی حتی قتل نیز مرتکب شده اند که با توجه به فرار یکی از آنها، رجم برای او اجرا نشده است”، تمام ارکان نظم حقوقی به لرزه در می آید؟
ایشان که به هر حال از دانشگاهیان و متخصصان حوزه حقوق جزای کشور هستند، با خود اندیشیده اند که این چه مجازاتی است که مجرم در صورت فرار از گودال مجازات رها می شود؟ به اعتقاد من اگر قرار است اظهارات سخنگوی قوه قضاییه به اطلاع رسانه های خارجی نیز برسد، باید به آنها توضیح داده شود که منظور آقای سخنگوی قوه قضاییه از فرار مجرم از گودال، نوعی بازی و مسابقه تلویزیونی نیست که فردی را در گودالی کنند، خاک در اطراف تن اش بریزند و آنگاه عده ای جمع شوند و به او سنگ بزنند و او تلاش کند که از گودال فرار کند.
آقای سخنگو، صاحب این قلم درک می کند که شما و امثال شما نقش چندانی در این قوه ندارید، اما ای کاش لااقل اینگونه مسایل را بازگو نکنید و از پاسخ دیپلماتیک “سکوت می کنم” و یا “توضیحی ندارم” نیز گاها استفاده کنید.
2- آقای دکتر جمشیدی گفته اند که توقف مجازات سنگسار باید در قانون پیش بینی شود. من نمی دانم و گویا خود ایشان هم فراموش کرده است که آیا ایشان سخنگوی قوه قضاییه است یا به قول معروف او هم در کنار ما، به صف ناراضیان پیوسته است؟
گویی ایشان فراموش کرده اند که اکنون قریب به یکسال است که نتیجه زحمات چندین ساله پژوهشگران قوه قضاییه در مرکزی اسلامی در قم به بار نشسته و “لایحه قانون مجازات اسلامی” جدید از سوی این قوه به مجلس تقدیم شده است تا انشاالله پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی، کشور صاحب یک قانون جزای دایمی شود و آزمایش سیستم کیفری بر روی شهروندان بی گناه پایان یابد. پس چگونه است که اراده رییس قوه قضاییه مبنی بر لغو قانون سنگسار در این لایحه دیده نشده است؟ و مجددا رجم و سنگسار در زمره مجازات های حدی در این لایحه پیش بینی شده است؟
البته شاید اشاره آقای سخنگو در مورد تمهیداتی که در لایحه جدید پیش بینی شده است، به تبصره چهار ذیل ماده ماده 5-221 این لایحه باشد که تصریح می کند: “ هرگاه اجرای حد رجم مفسده داشته و باعث وهن نظام شود، با پیشنهاد دادستان مجری حکم و تأیید رئیس قوه قضاییه در صورتی که موجب حد با بینه شرعی اثبات شده باشد، رجم تبدیل به قتل میشود و در غیر این صورت تبدیل به صد ضربه شلاق میگردد”.
ولی باید انصاف دهند که هر مخاطب عامی نیز با خواندن این تبصره متوجه می شود که عملا در قانون آتی نیز امکان اجرای حکم سنگسار وجود دارد و تنها اجرای آن به اختیار دادستان مجری حکم گذاشته شده است، تا او وهن نظام را که مفهومی کشدار و به شدت قابل تفسیر است در چه تشخیص دهد.
چنین تمهیداتی البته که کارساز نخواهد بود. چرا که از قضاء به اعتقاد دادستان ها و قضاتی که چنین احکامی در حوزه قضایی آنها اجرا می شود، این مجازت نه تنها وهن نظام نیست، بلکه نمایشی تمام عیار از استقرار حکومت عدل اسلامی است، چرا که حتما آقای سخنگو هم با اینجانب هم نظر هستند که علی الاصول هیچ قاضی با نیت وهن نظام مقدس اسلامی اقدام به صدور حکم سنگسار نمیکند.