“ما به دولت اعتماد داریم و دولت را زیر سئوال نمیبریم. ما فقط دلواپسیم.”
همین یک عبارت کوتاه از احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد و عضو مجلس خبرگان در بهمن ۹۲ کافی بود، تا سلسله اتفاقاتی را برای اعمال فشار بر دولت حسن روحانی رقم زند. علم الهدی کسی است که علی خامنه ای در حکم انتصاب او به امامت جمعه مشهد، وی را “برخوردار از زبان گویا و نافذ” توصیف کرده بود.
“دلواپسیم” را در واقع باید رمز عملیاتی دانست که اینک در تقابل یک سوی حاکمیت جمهوری اسلامی با دیگر سوی آن (دولت حسن روحانی) ظهور و بروز یافته است.
اگر دولت روحانی را برآمده از حمایت هاشمی و خاتمی بدانیم که علنا رای خود را به صندوق روحانی ریختند، اینک باید گفت “حاکمیت دوگانه” در دوران روحانی بازتولید شده است.
درنشانه ای از این حاکمیت دوگانه، همایش “دلواپسیم” (دقیقا بر گرفته از سخن علم الهدی) تنها در فاصله دو ماه و نیم در محل سفارت سابق امریکا برگزار شد. انتخاب این مکان برای انتقال دلواپسی این گروه، حاوی معنا و مفهوم خاصی بود تا دلواپسی خود را از تعامل حسن روحانی با امریکا نمایان کنند. علی خامنه ای، در همان ماه های اولیه، مکالمه روحانی با اوباما را “نابجا” خوانده بود.
سخنان تند موحدی کرمانی، امام جمعه تهران و دیگر عضو مجلس خبرگان، فاز دوم این تقابل بود. بدین ترتیب،عملیاتی روانی که از نماز جمعه مشهد آغاز شده بود در نماز جمعه تهران ادامه یافت و احتمالا در قم نیز تکرار خواهد شد. تردیدی نیست که مواضع امامان جمعه توسط ستاد برگزاری نماز جمعه که مستقیما زیر نظر رهبر عمل می کند، تدوین می شود.
موحدی کرمانی در شرح دلواپسی خود، چنان دایره وسیعی را ترسیم کرد که در عرض کمتر از ۵ دقیقه بر ۶ موضوع انگشت نهاد و گفت: “(۱)به وزارت ارشاد و وزارت علوم هشدار می دهم مبادا نظام ما برگردد به انحطاط اخلاقی و فرهنگی زمان اصلاحات… (۲) مبادا اباحه گری در رسانه ها ترویج گردد. مبادا مبانی دینی زیر سوال بروند. (۳) مبادا مدیرانی که در فتنه ۸۸ نقش اساسی داشتند و ساختار شکنی کردند به کار گرفته شوند….مراجع نقد جدی دارند… (۴) دولت اعلام کرده که شیب تورم ملایم است. اما من درخواست می کنم ملایم تر کنید و مخصوصا اقشار ضعیف را مورد عنایت قرار دهید… (۵) سال، سال فرهنگ است. فراموش نکنیم مقام معظم رهبری درباره فرهنگ اجنبی کلماتی داردند از قبیل: تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم، رخنه فرهنگی…. (۶) مسئله جحاب و عفاف یکی از مسائل مهم فرهنگ اسلامی است. مبادا با این منکر، برخورد انجام نگیرد.”
این فاز دوم، با راهپیمایی عده ای از دانشگاه تهران تا میدان انقلاب به عنوان فاز سوم تکمیل شد تا افرادی مانند محمدعلی رامین و فرج الله سلحشور پس از راهپیمایی خود با صدور بیانیه ای مراتب دلواپسی شان را بیان کنند. در بیانیه این راهپیمایی آمده بود: “ایرانی با عزت، دلواپس عزت است.”
سال ۹۳ چرا سال فرهنگ؟
در حالی که مساله بحران اقتصادی اصلی ترین دغدغه حال حاضر کشور است، علی خامنه ای سال ۹۳ را به نام “اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی” نامگذاری کرده است. وجه اینکه این سال، سال اقتصاد باشد، روشن است، اما، سال فرهنگ چرا؟
موحدی کرمانی به درستی به نگاه شک آمیز خامنه ای به مقوله فرهنگ اشاره کرده است. تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، رخنه فرهنگی و جنگ نرم معادل هایی است که خامنه ای برای دلواپسی و دغدغه خود از سال ۷۱ به بعد به کار برد. جالب اینکه این واژه در بین سال های ۷۱ تا ۷۲ بیش از ۱۰۰۰ بار توسط خامنه ای تکرار گردیده بود.
نتیجه این هشدارها درباره شبیخون فرهنگی آن شد که در آن سال ها علی اکبر سعیدی سیرجانی، دستگیر و ۹ ماه بعد در زندان کشته شد. برنامه “هویت” از تلویزیون پخش شد تا فرهیختگان این کشور همچون زرین کوب، گلشیری و عزت الله سحابی را برای اعتراف به خطاهای ناکرده خود به تصویر بکشند.
بعدها هاشمی رفسنجانی در سال ۸۲ درباره برنامه هویت تلویحا انگشت اشاره را به سوی خامنه ای گرفت و گفت: “برنامه هویت را از تلویزیون دیدم و اصلاً خبر نداشتیم. شما از آقای شریعتمداری بپرسید که چه کسی به او گفته که آن برنامه را بسازد.”
دلواپسی خامنه ای از شبیخون فرهنگی در ادامه به ماجرای به دره افکندن اتوبوس نویسندگانی که عازم ارمنستان بودند منتهی شد و منجر به قتل نویسندگانی چون احمد تفضلی و غفار حسینی شد؛ روندی که بعد ها با قتل مجید شریف، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده به قتل های زنجیره ای مشهور شد.
در واقع می توان سال های ۷۱ تا ۷۷ را سال هایی دانست که هر بار رهبر جمهوری اسلامی بر مقوله فرهنگ و شبیخون فرهنگی تاکید کرد، عرصه بر اهل فرهنگ تنگ تر شد.
اینک در حالی که عمر دولت روحانی به یک سال نرسیده، دلواپسی از مساله حجاب موجب شده که نخستین راهپیمایی منتقدان وضع حجاب بدون داشتن مجوز راهپیمایی برگزار گردد. گویی اینان هیچ یک، صحنه بغل کردن مادر چاوز را ندیده اند تا غیرتشان علیه دولت منصوب رهبر به جوش بیاید.
پر واضح است که نامگذاری سال ۹۳ به سال فرهنگ را باید یادآور سال های ۷۱ تا ۷۷ دانست و انتظار داشت تا به نشانه انواع دلواپسی های فرهنگی، اقدامات ایذایی بیشتری علیه دولت روحانی انجام شود.
اما، اگر آنگونه که علم الهدی دولت روحانی را دولتی “مورد اعتماد” دانسته، چرا باید این فشارها را بر آن وارد کنند؟ چرا باید موضوع فرهنگ را بهانه ای قرار دهند تا به دولت مورد تأییدشان فشار وارد آورند؟
دولت روحانی ادامه فتنه ۸۸
موحدی کرمانی اولین هشدار خود به وزارت ارشاد و علوم را، باز نگشتن به “انحطاط اخلاقی و فرهنگی دولت اصلاحات” (نه دولت احمدی نژاد) ذکر کرد و هشدار داد که مبادا از مدیرانی که در فتنه ۸۸ نقش ساختار شکنانه داشتند، استفاده شود.
اینها خود گزاره های گویایی است که دولت روحانی را در مسیر اطاعت محض رهبر نمی دانند. اینان نیز به خوبی می دانند که روحانی بیش از آنکه وامدار خامنه ای باشد، وامدار هاشمی و خاتمی است. از سوی دیگر، روحانی نشان داده که در جهت استخلاص رهبران جنبش سبز گام بر می دارد.
اینها هیچ یک، مواردی نیستند که فردی مثل علم الهدی بدان رضایت دهد هرچند که به دروغ بگویید که “ما به دولت اعتماد داریم و نمی خواهیم دولت را زیر سئوال ببریم.”
حقیقت این است که علم الهدی، کسی است که در سخنرانی ۹ دی ۸۸ مردم معترض را “گوساله و بزغاله” خوانده بود. حال چگونه او می تواند دلواپس نباشد وقتی می بیند که دولت روحانی در صدد استخلاص رهبران جنبش سبز است بدون آنکه ذره ای از مواضع خود کوتاه بیایند.ناگزیر باید دلواپسی های خود را به گونه ای ابراز دارد. پرونده هسته ای، انتقاد از حجاب، رفع فیلترینگ از فیسبوک، وضعیت وخیم اقشار آسیب پذیر و.. موضوعاتی هستند که می توانند روی آن مانور دهند. انگار نه انگار این وخامت اقتصادی برآیند قطعنامه هایی است که احمدی نژاد آنها را”کاغذ پاره” خوانده و علم الهدی گفته بود مردم به جای گوشت مرغ “اشکنه” بخورند. در اوج سوء مدیریت احمدی نژاد، علم الهدی گفته بود: “قرار نیست زندگی شما مثل گذشته باشد و یا دولت غذای شما را تأمین کند.اگر مرغ در دستتون نیست چرا سراغ اشکنه و پیاز داغ نمی روید.”
این همه ابراز دلواپسی و آن همایش “دلواپسیم” در صحنه عمومی در حالی است که نمایندگان منتسب به همین جریان در مجلس نیز فشارهایی را از درون مجلس به دولت روحانی وارد می کنند. بی دلیل نیست که به موازات ه مایش “دلواپسیم”، ظریف برای دومین بار به صحن علنی مجلس فراخوانده شد و به طور بی سابقه مجلسیان تاکنون بیش از ۱۲۰۰ تذکر به دولت داده اند.
از همه آنچه گفته شد یک نکته به دست می آید و آن اینکه “دلواپسیم” رمز عملیات روانی است که برای چانه زنی با روحانی به جریان افتاده تا اگر در معادلات قدرت، روحانی حاضر به دوری جستن از فتنه ۸۸ نشد، فشارها را بر او بیشتر کنند.