آیت الله خامنه ای در دیدار چند روز پیش خود با فرهنگیان ضمن تاکید بر “ضرورت تکیه آموزش و پرورش بر نیروهای انقلابی و متدین”، گفت: “هدف اصلی ملت و مسئولان این است که به برکت اسلام و قرآن، در این کشور جامعهی نمونه و پیشرفته ای از لحاظ «مادی و معنوی و اخلاقی» ایجاد کنند که پیمودن راه طولانیِ دستیابی به این هدف مهم، نیازمند پرورش نسلی «بالنده و متفکر و مصمم» در آموزش و پرورش است و این مسئله نیز از عهده مدیران و نیروهای متدین و انقلابی برمی آید.” او نگاه و توجه به جریانهای سیاسی، جناحی و حزبی را “سمّی برای آموزش و پرورش” دانسته و تاکید کرد: متأسفانه در دورانی، این نگاه غالب شد و خسارتهای فراوانی به همراه آورد. رهبر جمهوری اسلامی همچنین مراقبت از متون و کتابهای درسی را مهم دانست و اضافه کرد: “مطالب کتابها باید اتقان و استحکام داشته باشد و از هرگونه حرف سست و انحرافی، چه سیاسی و چه دینی و از هرگونه انحراف از واقعیتها، به دور باشد بنابراین مسئولان تدوین کتابهای درسی باید در «نهایت دقت و امانت»، وظایف خود را به انجام برسانند.”
خامنه ای سال گذشته نیز در سخنرانی مشابهی گفته بود: “مسئلهی کتابهای درسی هم بسیار مهم است. باید به طور مداوم و به تناسب نیازها، مضمون این کتابها، محتوای این کتابها ترقی و پیشرفت داشته باشد.” او تاکید داشت: “سالهاست که ما یک مسائلی را در کتابها میگنجانیم؛ بعضیها خارج میکنند، بعضیها داخل میکنند. ببینیم چه لازم است از معارف الهی، معارف اسلامی، معارف مدنی، معارف تمدنساز، معارف انسانساز؛ معارفی که یک ملت را سربلند میکند، پیشرو میکند، پیشتاز میکند؛ که اگر در کتابهای ما وجود ندارد، آنها را بگنجانیم؛ چه چیزهائی نقطهی مقابل است، تخدیر کننده است، گمراه کننده است، آنها را حذف کنیم؛ چه چیزهائی به تناسب نسلها یا جنسیتها لازم است، آنها را بگنجانیم. فرض بفرمائید در کتابهای درسی دختران ممکن است چیزهائی لازم باشد در زمینههای خانهداری، تربیت فرزند و امثال اینها؛ و در کتابهای پسران ممکن است چیزهای دیگری لازم باشد در مواجههی با مسائل کار، زندگی و امثال اینها”.
تاکید مکرر آیت الله خامنه ای بر توجه به محتوی کتابهای درسی، نشان می دهد که سیاست های آموزشی جمهوری اسلامی در سالهای پس از پیروزی جمهوری اسلامی، ناموفق بوده است. رهبر جمهوری اسلامی، نوزدهم آذر ماه گذشته در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: “اسباببازی رایج بچههای ما شده تفنگ. خب بابا! آمریکاییها که پدرجد ما در این کارند، الان پشیمانند، درآن درماندهاند که چهکار کنند. ما بچههای خودمان را که اَلَکدولَک بازی میکردند که تحرک داشت و خوب بود، گرگمبه هوا بازی میکردند که کار بسیار خوبی بود و ورزش بود و بازی و سرگرمی بود، یا این چیزی که خط کشی میکنند و لیِلیِ میکنند - بازیِ بچههای ما اینها بود - آوردهایم نشاندهایم پای اینترنت، نه تحرک جسمی دارند، نه تحرک روحی دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیلهی طرف مقابل.” او حتی مثالی از خانواده خودش هم آورده بود: “بچههای ما - نوههای بنده - اسم بازیکنان و ستارههای فوتبال دنیا را خیلی خوب بلدند، یکی یکی همینطور مکرر اسم اینها را میآورند؛ این طرفدار این است، آن طرفدار آن است، لباس نمیدانم فلان تیم فرنگی را این میپوشد، آن یکی لباس تیم دیگر را میپوشد، اما اسم مثلا فرض کنید که فلان دانشمند معاصر خودشان را نمیشناسند؛ اسم بیاوری نمیشناسند کیست؛ خب اینها بد است، اینها را ما بایستی واقعا کار بکنیم.”
خواسته رهبر جمهوری اسلامی در تغییر اساسی سیستم آموزش و پرورش و حتی تفکیک جنسیتی کتابها درسی کودکان ایران در سالهای آغازین ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، پیگیری می شد. بهمن ماه سال ۱۳۸۶ علیرضا علیاحمدی، سرپرست وقت وزارت آموزش و پرورش گفته بود: “ کتابهای درسی باید برای دختران و پسران در مقاطع مختلف تحصیلی مجزا تولید شود. این تغییر با توجه به تفاوتهای زیاد دختران و پسران در مقاطع مختلف سنی و تحصیلی و تواناییهای آنها در دورههای رشد باید اعمال شود.” این سیاست در سالهای بعد نیز ادامه یافت.
در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ محمود احمدی نژاد سند تحول در آموزش و پرورش را امضا کرد. هدف از این سند “اسلامی تر کردن مدارس کشور” بود تا به گفته وزیر آموزش و پرورش، “تحولی بنیادی در آموزش و پرورش ایجاد شود و دانشآموزان درجاتی از حیات طیبه و تربیت اسلامی را دریافت کنند.”
در همین زمان بود که “ ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش” نیز تشکیل شد. حجتالاسلام علی ذوعلم، در آن زمان گفته بود: “یکی از عرصههایی که لازم است همه نهادها و سازمانها مشارکت داشته باشند ارتقای سطح دینی و اخلاقی دانش آموزان است و روشن است که حوزههای علمیه بیشتر از دیگر نهادها میتوانند در این موضوع فعال باشند.” او در تاکید داشت: “بر همین اساس طرح ایجاد مدارس اسلامی وابسته به حوزه در دستور کار ستاد قرار گرفته است.”
در تیرماه س ال ۱۳۹۱ محی الدین بهرام محمدیان رئیس وقت سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: “محتوای تمامی کتابهای درسی تا ۶ سال آینده تغییر می کند.” سال بعد و در روزهای آخر دولت احمدی نژاد، رئیس وقت سازمان پژوهش از تالیف کتاب سبک زندگی برای دانش آموزان دختر و پسر به صورت جداگانه و متفاوت خبرداد. او همچنین گفته بود: “کتابهای مطالعات اجتماعی با رویکرد هویتی، پژوهش و تفکر و سبک زندگی سه کتاب جدید التالیف دوره متوسطه است.”
پس از روی کار آمدن دولت جدید و تحولاتی که در سطح مدیران بوجود آمد، روند پرشتاب تغییر سیاستهای آموزشی در ایران متوقف شد. توقف این تغییرات موجب نگرانی محافظه کاران شده است.
سایت راستگرای جهان نیوز، هفته گذشته در گزارشی آورده بود: “با تغییر دولت در تابستان سال ۹۲، سال تحصیلی جدید با مدیریت دولت جدید آغاز شد، اما پس از استقرار دولت جدید در وزارت آموزش و پرورش، کمتر سخنی از سند تحول به میان آمد.” این سایت از قول حجتالاسلام علی ذوعلم که اینبار رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی معرفی شده بود، نوشت: “بعد از تلاشهای زیاد و یک اجماع نخبگانی، علمی و کارشناسی که در سطح جامعه شکل گرفت، طرح تحول آموزش و پرورش تصویب شد و بهخصوص بحث مبانی نظری تحول تدوین شد و به تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید؛ ولی ما هنوز از مراحل و ضوابط اجرایی که برای تحقق این اسناد باید دنبال شود اطلاعی نداریم و بنابراین این حرکت بسیار کند است. هنوز چشمانداز امیدوارکنندهای برای پیگیری روشمند و علمی این اسناد به چشم نمیخورد و نقشهی راه روشنی نیز ارائه نشده است.” او گفته بود: “برخی اعمال جناحهای سیاسی خاص نیز منجر به غفلت از این موضوع میشود. متأسفانه در بعضی از جایگاههای آموزش و پرورش برای پیگیری مباحث و روند تحول آموزش و پرورش، افرادی به کار گرفته شدهاند که اساساً اعتقادی به تحول ندارند و توانمندی لازم برای این کار را نیز ندارند. متأسفانه آموزش و پرورش ما به نوعی سیاستزدگی مبتلاست. “
نارضایتی محافظه کاران از سیاستهای جدید آموزش و پرورش موجب شد که اواخر فروردین ماه، وزیر آموزش و پرورش به مجلس احضار شد و در خصوص انتصابات در آموزش و پرورش توضیح داد. اما نمایندگان از سخنان او قانع نشدند و چهارمین کارت زرد به کابینه یازدهم صادر شد.
در حالی که نارضایتی محافظه کاران در توقف روند تحولات پیشین در آموزش و پرورش موجب افزایش فشارها بر وزیر آموزش و پرورش شده است، حسن روحانی رئیس جمهور طی سخنانی که روز چهارشنبه گذشته منتشر شد گفت: “ما در این چند سال عناوین را تغییر دادیم. زمانی دبستان و دبیرستان بود و ما راهنمایی را به آن اضافه کردیم و هماکنون هم دوباره اینها تغییر داده شدهاند. نمیخواهم بگویم اینها غلط است حتما دلیلی داشته، ولی به هر ترتیب باید به این نکته توجه کرد که شما نمیتوانید در اتاق دربسته تصمیم بگیرید.” او سپس خواستار نظرخواهی از معلمان شد و گفت: “گزارشهایی به من دادند مبنی بر اینکه کتابهای درسی ما در دوران دبستان و دبیرستان کسالتآور است و دانشآموز خسته میشود و درس را در نتیجه رها میکند، البته من به این گزارشها مطمئن نیستم و آنها را برای بررسی ارجاع دادهام، اما به هر ترتیب شما بهعنوان معلمان نمونه چه فکری میکنید، آیا واقعا برخی علوم خستهکننده و بیش از حد هوش متوسط دانشآموز است؟ آیا برخی کلاسها و دورهها، دانشآموز را وادار میکند تا دو نیمه شب به تکالیف خود بپردازد و زندگیاش را بههم بزند تا کنکور دهد؟ کنکور ما چه اشکالی دارد؟ من نمیخواهم نسبت به اینها قضاوت کنم. من این موضوع را مطرح میکنم که خودمان را آماده کنیم تا تدبیری بیندیشیم.”
در این میان، برخی کارشناسان آموزشی معتقدند که تغییر شیوه مدیریت، از جمله دخالت دادن بدنه آموزش و پرورش در تصمیم گیریها، در آینده نارضایتی بیشتر محافظه کاران را به دنبال خواهد داشت.