در خبرها بود که سخنگوی محترم دولت با تاکید بر “استقبال دولت نهم از گردش آزاد اطلاعات” فرموده اند؛ ”دولت نهم با سانسور مخالف و طرفدار حفاظت از آزادی رسانه و پرهیز از سیطره دولت بر رسانه هاست. دولت از مریدپروری اجتناب و از اصل آزادی و انتقاد در برابر دولت در رسانه حمایت می کند.”
ضمن استقبال از ایراد این سخنان -اگرچه برخی معتقدند صرفاً واکنشی به اظهارات هفته پیش آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه است- ولی چند سوال در اینجا قابل طرح است؛ به نظر دولت نهم و سخنگوی محترم آن آیا شرایطی که ما هم اکنون در آن قرار داریم با آنچه ایشان فرموده اند منطبق هست یا خیر؟ آیا هم اکنون سانسور به اشکال مختلف وجود دارد یا خیر؟ آیا دولت نهم که مدافع و حافظ آزادی رسانه هاست پیگیر احقاق حق واجدان صلاحیت برای اعطای مجوز روزنامه به آنها هست یا نه؟ آیا دولت نهم در هیات نظارت به توقیف نشریات رای داده یا خیر؟ آیا دولت نهم در بدعتی تازه برای روزنامه ها پاسخ های پرعتاب و غلاظ و در پاره یی موارد حاوی واژه هایی به دور از شان دولت می فرستد و طی نامه های دستوری حتی تیتر مطالبش را نیز برای مطبوعات تعیین می کند یا نه؟ آیا نشریات جناح همسو با دولت از مصونیت برخوردار هستند یا خیر؟ و آیا نشریات جناح منتقد دولت با کوچک ترین سوء تفاهم در معرض توقیف و تعطیلی بوده و هستند یا نه؟ آیا دولت که طرفدار مریدپروری نیست از روزنامه نگاری مستقل حمایت می کند؟ مثلاً آیا از نهاد صنفی روزنامه نگاران با حدود 4000 عضو پشتیبانی می کند یا به دنبال تضعیف هرچه بیشتر آن است؟ اگر دولت از مریدپروری خوشش نمی آید چرا یارانه پاره یی مطبوعات را به طور سلیقه یی حذف کرده است؟ آیا در میان نشریاتی که یارانه دریافت نمی کنند نام مطبوعه یی که همسو با دولت باشد هم دیده می شود یا صرفاً مطبوعات مستقل و منتقد از دریافت یارانه محروم شده اند؟ آیا دولتی که از انتقاد حمایت می کند موافق است که حداقل دو سه نفر از اعضای هیات منصفه از جناح منتقد دولت انتخاب شوند؟
اصلاً چرا راه دور برویم، آیا دولت اجازه می دهد روزنامه نگاران منتقد نیز در سفرهای استانی هیات دولت حضور یابند یا مایل است همه آنان را به شکل شبه گزینشی همراه کند؟ آیا دولتی که طرفدار گردش آزاد اطلاعات است می تواند گزارش دهد تاکنون چه موانعی را از سر راه گردش آزاد اطلاعات برداشته و چگونه آن را تسهیل کرده است؟ آیا روابط عمومی ادارات دولتی حاضرند آمار و اطلاعات درخواستی روزنامه نگاران را به سهولت در اختیار آنها قرار دهند؟ آیا برای نمونه این آمادگی وجود دارد که لیست و میزان دریافت کمک های دولت به نشریات و نهادهای مرتبط منتشر شود؟ آیا سخنگوی محترم دولت می تواند وعده دهد که حداقل 10درصد پرسش های خبرنگاران از مسوولان ظرف مدت معقولی پاسخ داده شود؟ مثلاً آیا دولت نهم ممکن است از مدیران خود بخواهد که حداقل ساعاتی را در هفته اختصاص دهند که در دفترهایشان را برای پاسخگویی به خبرنگاران باز نگه دارند؟ رئیس محترم جمهوری تاکنون با شبکه های مختلف خارجی گفت وگوی اختصاصی داشته اند. آیا تاکنون به تقاضای مصاحبه اختصاصی حتی یک نشریه منتقد داخلی پاسخ مثبت داده شده است؟ تا به حال اتهاماتی از سوی این دولت به دولت های پیشین نسبت داده شده چرا هیچ یک از پیشنهادهای دعوت به مناظره در این میان پاسخ مثبت دریافت نکرده است؟ مثلاً چرا در جریان حضور معروف دکتر ستاری فر در برنامه زنده تلویزیونی هیچ مسوولی از طرف دولت حاضر نشد در مناظره با ایشان شرکت کند؟ و… و ده ها سوال مشابه دیگری که می توان طرح کرد و البته بعید است پاسخی داشته باشد.
اگر طرح این سخنان جذاب صرفاً جنبه تزیینی دارد که هیچ، ولی اگر قرار است مفاهیم عرفی و حتی آکادمیک قلب یا وارونه شده و به گونه یی متفاوت به عنوان مصادیق این سخنان مطرح شود باید گفت موضوع کاملاً متفاوت است و سوال های فوق هم طبعاً خارج از موضوع تلقی می شود. البته با تجارب تاریخی چند سال گذشته چندان هم نباید شگفتی آفرین باشد.
منبع: نوروز