برخی از اخبار و اطلاعاتی که منتشر میشود آنقدر تند از یاد میروند که گویی هیچ اتفاقی رخ نداده است یا اصلا بحث مهمی نبوده است که بتوان به آن پرداخت. در صورتی که پیامدهای ناشی از این اخبار میتوانند آینده توسعه را در همه بخشهای کشور تحت تاثیر قرار دهند. نمونه این اتفاق در مورد خبر نقدینگی 320 هزار میلیارد تومانی به وضوح قابل مشاهده است. همین چند روز پیش محمود بهمنی در سخنان خود در یک همایش بانکی اشاره کرد که نقدینگی به مرز 320 هزار میلیارد تومان رسیده است. از آن روز تا به حال به عنوان یک اقتصاد خوانده مدام نشریات و روزنامهها و حتی تریبونهایی را که بحثهای زیربنایی اقتصادی در آن مطرح است، زیر و رو کردهام اما کمتر در آنها دیدم که به فاجعه نقدینگی 320 هزار میلیارد تومان پرداخته باشند.
میگویم فاجعه چون بر این باورم که این حجم نقدینگی که بیش 230 هزار میلیارد تومان آن فقط در شش سال گذشته متولد شده است، نقدینگی غیرمولد است. شما برای لحظهای تصور بکنید که یک کشور نفتی با سالی 80 هزار میلیارد تومان پول نفت یک اقتصاد را مورد هدایت و عنایت نفتی قرار میدهد و در نهایت نیز هزار و یک رقم پیچ و خم ناکارآمدی برنامههای اقتصادی روی دست مدیران باقی میماند حالا در این اقتصاد 320 هزار میلیارد تومان نقدینگی غیرمولد وجود دارد. یعنی یک بمب 320 هزار میلیارد تومانی زیر این اقتصاد کار گذاشتهاند که هر لحظه میتواند قدرت انفجار مصرفگرایی، واردات بدون منطق اقتصادی و تورم را تا چند صددرصد افزایش دهد. به یاد دارم وقتی در بریتانیا دانشجوی اقتصاد سیاسی بودم، برخی از استادان بر این باور بودند که نقدینگیهای غیرمولد اگر از یک حدی عبور کنند، میتوانند ضریب انهدام اقتصاد را تصاعدی افزایش دهند چون در قبال این نقدینگی غیرمولد، فعالیت مولد در جهت سرمایهگذاریهای صنعتی و اشتغال وجود ندارد برای همین از یک سو مصرف طبقاتی در حوزههای غیرمولد اقتصاد افزایش مییابد و از سوی دیگر صنعت در اوج وجود پولهای سرگردان در جامعه به خاطر نداشتن نقدینگی به ورشکستگی نزدیک میشود. برای همین اقتصاددانان در آن کشور با حساسیت در مورد نقدینگی سخن میگفتند. عین مثالهای موجود در بحثهای کارشناسی این روزها برای اقتصاد ایران رخ داده است. از یک سو نقدینگی 320 هزار میلیارد تومان شده است (نقدینگی غیرمولد) و از سوی دیگر تولیدکنندگان به دلیل نداشتن نقدینگی از درد اعضا و پیکره صنعت سخن میگویند. این تضاد، اقتصاد کشور را به اتاق غیرمولد هدایت کرده است. برای همین میبینیم امروز در اقتصاد ایران بازرگانان بهترین موقعیت را دارند و تولیدکنندگان نسبت به آنها بدترین شرایط را مزمزه میکنند. چون اقتصاد ما اقتصاد غیرمولد شده است. در این شرایط آن وقت دو تا برنامه یا دو تا مطلب در مورد نقدینگی و پیامدهای آن وجود ندارد. دولتیها که از همه جالبتر عمل میکنند. رییس کل بانک مرکزی میگوید 320 هزار میلیارد تومان نقدینگی غیرمولد وجود دارد. یعنی یک بمب 320 هزار میلیارد تومانی در اقتصاد وجود دارد و بعد از این گفته هم به اتاق کار خود برمیگردد و دیگر هیچ خبری از برنامهریزان اقتصادی در مورد این نقدینگی غیرمولد وجود ندارد و کسی نمیداند بالاخره تکلیف اقتصاد ایران با این نقدینگی چه میشود؟
منبع: شرق، 21 ابان