‏ گاو بزرگ در چینی فروشی

نویسنده

مهرداد شیبانی

این هفته سرو کله گاو و شترهم در صحنه سیاست ایران پیدا شد. شاهزاده سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی ‏که به انگلستان رفته بود تا “غیر مستقیم” مسلمانان را نصیحت کند و بطور”مستقیم” در باره تنگه هرمز حرف بزند، ‏تعبیر‎ ‎‏”رها کردن یک گاو بزرگ در یک مغازه چینی فروشی” را بکار برد؛ و محمود خان شمس الواعظین از‎ ‎‏”خوابیدن شتر سانسور بر در خانه بزرگان” ـ یعنی خاتمی و هاشمی- خبر داد.‏

مصطفی تاج زاده در کنگره حزب مشارکت از هنر احمدی نژاد حرف به میان آورد، بطوریکه کم مانده بود چند گروه ‏رپ ایرانی که از سراسر دنیا درلندن گردآمده اند، وظیفه اصلیشان را رهاکنند و بجای اشعار مولانا، غزلیاتی رپی در ‏مدح مولی احمدی نژاد بخوانند و بساط ساز و ضربی جای سیاست را بگیرد. ‏

هنوز گروه دختران “انتقام” از هلند، گروه “عرفان” از آمریکا و گروههای مهرک وسیمرغ شروع نکرده بودند که ‏خبر گزاری هاسخنان رهبر انقلاب را مخابره کردند:‏‎ ‎‏”افق آینده کشور بسیار روشن و تابناک است.” و همه چیز جای ‏خودش برگشت. رپ های ایرانی رفتند سراغ مولانا، و ماهم سرگرم جمع آوری اطلاعات د رمورد آینده روشن و تابناک ‏شدیم که این هفته از همیشه هم تعدادش بیشتر است. ‏

اصل اخبار را هم اعضای “تیم” احمدی نژاد داده اند که این هفته به طور کاملا اختصاصی به کیهان گفت:‏‎ ‎‏”من به ‏عنوان رئیس جمهور مانند یک مربی تیم حق دارم افرادم را جابه جا کنم.“‏

خبری که از همه داغتر است و به “آینده روشن و تابناک” هم ربط مستقیم دارد، گرگر ذغال جکسون در دل سیاهی ‏حاکم بر ایران است. “ستاد مبارزه با موادمخدر در کابینه احمدی نژاد” ـ یعنی یکی از اعضای تیمی که احمدی نژاد ‏‏”ارنج”‏‎ ‎کرده است و نه هیچ یک از عوامل دشمن و سازمانهای جاسوسی- اعلام کرد:‏‎ ‎‏”ایران رتبه اول را در مصرف‎ ‎تریاک در دنیا بدست آورده است.” اما ـ این اما خیلی خیلی مهم است:‏‎ ‎‏”اما از نظر شمار معتادان و جنس اعتیاد، در ‏وضع بدی قرار نداریم. در فرانسه پنج میلیون معتاد به الکل وجود دارد، در حالیکه که شمار الکلی های جمهوری ‏اسلامی طبق آمار‏‎ ‎تخمینی حداکثرنیم میلیون نفر است‎. ‎‏ از این نظر نیز در وضعیت مطلوبی نسبت به کشورهای دیگر ‏قرار داریم!“‏

‏ یکی دیگر از اعضای تیم یعنی “رئیس کل بانک مرکزی” با اعلام موجودی 569 میلیارد دلاری حساب ذخیره ارزی ‏تا هفت آبان ماه تاکید کرد:‏‎ ‎‏”نرخ رشد نقدینگی در تیر و مرداد 86 به مرز هشدار دهنده رسیده است و باید آن را کنترل ‏کرد.“‏

هزاران کارگر چای شمال هشدار دادند در آستانه بیکارشدن وپیوستن به کارگران پرشمار شکر‎ ‎هستند. اصانلو و مددی ‏هم به زندان های سنگین محکوم شدند، تا بقیه حساب کارشان رابکنند.‏‎ ‎

زمینه سازی برای رسیدن به آینده تابناک هم با شدت و حدت تمام ادامه داشت. آیت اله صانعی هم در لیست مراجع غیر ‏خودی قرار گرفت و حمله به او آغاز شد و ملت فهمیدند این مرجع شیعه از مروجان سکولاریسم است. حمله به خاتمی ‏که زمزمه بازگشتش هست و می خواهد سفرهای استانی را شروع کند و به صراحت هم می گوید ـ نمانیده خدانداریم- ‏جای خود دارد.‏

کافه کتاب های تهران هم که راه آینده تابناک راسد کرده بودند تعطیل شدند، دانشجویان دانشگاه علامه بشدت مورد هجوم ‏قرار گرفتند.‏‎ ‎‏”نقابداران”‏‎ ‎باز در جست وجوی “اوباش” به کوچه و خیابان هاریختند و به عنوان پیشقراول گردان های ‏‏”ضد شورش” به ایجاد رعب و وحشت پرداختند. نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در سپاه پاسداران، در مصاحبه ‏ای از پیوستن‏‎ ‎گردان های ضد شورش عاشورا و الزهرا به نیروی زمینی سپاه خبر داد: “گردان های عاشورا و الزهرا ‏که از مهم ترین بخش های نیروی مقاومت بسیج به شمار می‎ ‎رفتند، وظیفه دارند با هر گونه شورش شهری و ناآرامی ‏در ایران مقابله کنند.” و به این ترتیب مردمی که نخواهند به آینده تابناک برسند، سرکوب خواهند شد.‏

سهراب رزاقی مدیرعامل موسسه کنشگران داوطلب را در حالی که از منزل خارج شده بود در خیابان دستگیر و به ‏مکان نامشخصی منتقل کردند. داوود هرمیداس باوند استاد دانشگاه های تهران که قصد شرکت در یک کنفرانس علمی ‏در کشور قطر را داشت، ممنوع الخروج شد.‏

شمس الواعظین‌ سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات هم گفت: “در ایران برای هر 65 نفر یک‏‎ ‎روزنامه عرضه ‏می‌شود. این، در مقایسه با شاخص یونسکو ما را در رتبه ‏‎66 ‎‏ مین کشور جهان قرار می‌دهد. یعنی پس از کشورهایی ‏مانند برمه، سودان و میانمار. در اردیبهشت ماه سال 79 تیراژ روزنامه‌ها در ایران به 8/3‏‎ ‎رسید. امروز با گذشت ده ‏سال از آن زمان و افزایش جمعیت، تیراژ روزنامه‌ها به 2/1‏‎ ‎رسیده است.“‏

و البته همه اینها از هنرنمائی های ناچیز تیمی بود که احمدی نژاد را فعلا در مقام کاپیتانی گذاشته که خودش فکر می ‏کند مربی است. سر بزرگ هنرنمائی که بر باد دادن ایران است، هنوز زیر لحاف است.‏

مصطفی تاج زاده در کنگره حزب مشارکت گفت: “در طول 25 سال گذشته و تا قبل از تحولات اخیر، دو فرمانده سپاه ‏داشته‌ایم (آقایان محسن رضایی و رحیم صفوی). امروز شاهدیم که هر دوی آنها تذکر می‌دهند که در خطر جنگ هستیم ‏و هر دو گفته‌اند که جنگ قابل پیشگیری است. آقای احمدی‌نژاد می‌گوید که جنگ نمی‌شود. در شرایطی که نظامیان ما ‏دعوت به تعقل و سیاست می‌کنند، سیاسیون جناح حاکم یا حمله را منتفی می‌دانند و یا همچون آقای الهام می‌گوید آنها ‏برنامه جنگ داشته‌اند اما با سخنرانی احمدی‌نژاد در کلمبیا منتفی شد!این هنر احمدی‌نژاد است که امروز ایران با چنین ‏تهدیداتی مواجه است.“‏

‏ محسن میر دامادی توضیحات دقیقتری داد: “در سه سال گذشته بیشترین شعارهای سیاسی تشنج‌زا را در عرصه داخلی ‏و خارجی سر داده شد و بیشترین فعالیت‌ دولت معطوف به کنترل و محدود کردن فعالین سیاسی داخلی و سانسور ‏گسترده و همه جانبه‌ای اطلاع‌رسانی، مطبوعات، کتاب، فیلم و موسیقی شد. بسته شدن دروازه‌های کشور به روی دانش ‏و فن‌آوری، سرمایه، تجربه و مدیریت و از همه مهمتر تنظیم روابط خارجی کشور بر اساس تقابل و رو در رویی به ‏جای تعامل و گفتگوی سازنده، این دغدغه را در دل همه دوستداران ایران ایجاد کرده است که در دنیای کمبود فرصت‌ها ‏آیا مجالی برای جبران این همه ضرر و زیان فراهم خواهد شد؟ آیا ما مجاز هستیم منافع ملی کشور را با بهانه‌های ‏مختلف قربانی اموری کنیم که در اولویت سیاست خارجی ما نبوده و نیستند؟ تردیدی در غاصب بودن، متجاوز بودن و ‏غیر مشروع بودن رژیم صهیونیستی نیست، اما برای ما تردیدی هم نیست که حفظ منافع ملت ایران بر هر اقدام دیگری ‏ارجح است. ما مجاز نیستیم به خاطر آرمان‌های سیاسی خود به کاری دست بزنیم که حال و آینده ملت ایران را به ‏تاریکی سوق دهد. از ماجراجویی و قهرمان بازی دست بردارند و به واقع خدمتگزار مردم باشند و قبل از اینکه به فکر ‏توصیه و ارائه رهنمود به سایر ملت‌ها و رهبران جهان‌ باشند در سیاست‌های نادرست در قبال مردم کشور خود تجدید ‏نظر کنند. از همه کسانی که ایران برای آن‌ها در درجه اول اهمیت قرار دارد درخواست می‌کنیم با درک شرایط تاریخی ‏و حساس کشور، تمام تلاش خود را برای وحدت ملی، رفع تهدیدات داخلی و خارجی و نجات کشور از بحران‌های ‏پیش‌رو به کار گیرند.“‏

روشن است خانم ها، آقایان؟ اگر روشن نیست، تفسیر و خبر زیر را به دقت بخوانید: “روزنامه نوویه ایزوستیا، چاپ ‏مسکو، در تفسیری پیرامون دلیل اصلی استعفای علی لاریجانی، محتوای پیام محرمانه پوتین را که وی در جریان سفر ‏به ایران و دیدار با علی خامنه ای، با وی مطرح کرد، فاش ساخت.” این روزنامه نوشت: “… در دیدار اخیر ولادیمیر ‏پوتین و “آنگلا مرکل” صدر اعظم آلمان در ویسبادن، بسیار درباره ایران صحبت شد و سران دو کشور به این نتیجه ‏رسیدند که پیوند دادن دو مشکل، یعنی مسئله هسته ای ایران و دفاع ضد موشکی ضرورت دارد. به ویژه که آمریکا به ‏مسکو پیام داده که استقرار سیستم دفاع ضد موشکی در لهستان و چک می تواند به تعویق بیفتد، اما اگر ایران برنامه ‏هسته ای خود را متوقف کند ایران از اروپاییان فناوری چرخه کامل سوخت هسته ای را با ضمانت دیپلماتیک مسکو ‏دریافت کند. در عین حال مسکو برای ایران همه آنچه را که برای نیروگاه اتمی مورد نیاز است، بسازد. در قبال آن ‏واشنگتن نه تنها استقرار سپر ضد موشکی در لهستان و چک را حداقل تا سال 2015 به تعویق می اندازد، بلکه متعهد ‏می شود که از تدابیر نظامی نیز علیه ایران استفاده نکند.به گفته این منابع دیپلماتیک، ماهیت «ایده ویژه» که چند روز ‏پیش توسط رئیس جمهور روسیه در تهران بیان شد، همین است. مقامات ایران در پاسخ وعده دادند که روی این مسئله ‏بیندیشند. ایرانیان مدت زیادی فکر نکردند. استعفای علی لاریجانی، بنظر می رسد همان پاسخ ایران است. چرا که، ‏یک: تهران همچنان کاملاً به روسیه اعتماد نمی کند. دو: کلاً به هیچ کس اعتماد نمی کند. ‏

سه: بنظر می رسد که نهایتاً باور کرده که مناقشه با آمریکا ناگزیر است. همین نیز «سومین» نکته خطرناک است.“‏

اما همه اینها که ناشی از هنراحمدی نژاد است، کمترین تاثیری در رئیس جمهور خدائی نداشت. انگار که رجز خوانی ‏مربی یک تیم فوتبال هفت حوض نارمک باشد که در گوشی به برادر حسین گفت: “دشمن از دست ما عصبانی است آنها ‏نقشه ایران را در روی دیوار می کشند و با «دارت» به آن می زنند و بعد می گویند که می خواهیم به ایران حمله کنیم! ‏من حالم حتی بهتر از گذشته است.“‏

‏ تمام. خطر رفع شد. اگر هم نشد سردار علی فدوی هست: “جانشین نیروی دریایی سپاه گفت: هرکدام از بسیجیان به ‏مثابه شهید فهمیده می توانند کارهای بزرگی انجام دهند. صحنه خلیج فارس وتنگه استراتژیک هرمز به گونه ای است که ‏عملیات کوچک هم تأثیرات بزرگی دارد.“‏


‏ نماینده خدا در آنسوی آبها که قاعدتا بایدمربی تیم رگبی هم باشد، با بهره برداری از این پاس های زیبا، مرتبا آبشار زد.‏

اول هفته: کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، برنامه هسته ای ایران و حمایت این کشور از شبه نظامیان ‏عراقی را بزرگ ترین چالش برای منافع امنیتی آمریکا در خاورمیانه دانست وگفت: “ایالات متحده آمریکا، مصمم به ‏ممانعت از فعالیت های شریرانه ایران در عراق است.. آمریکا رفتار بی ثبات کننده ایران در منطقه را متوقف خواهد ‏کرد.“‏

وسط هفته: “فرانسه: از نظامی بودن برنامه اتمی ایران مدرک داریم” و “کاخ سفید: ایران در پی ساختن بمب اتمی ‏است”.‏

آخر هفته: “دولت آمریکا اعلام کرد تحریم های گسترده جدیدی علیه وزارت دفاع ایران، سپاه پاسداران بانک های ملی، ‏صادرات و ملت که سهمبزرگی در مبادلات تجاری و مالی ایران دارند، اعمال می کند. اعلام تحریم های جدید آمریکا ‏علیه سپاه پاسداران و چند بانک دولتی، بار دیگر نظرها را به سوی کانون اقتصادی سپاه، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا ‏جلب کرده است، همان مرکزی که به اعلام رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه بیش از ۱۵۰۰ پروژه بزرگ را در هفده ‏سال گذشته به پایان رسانده و در دو سال اخیر که در صنایع نفت و گاز حضور یافته قصد دارد جای شرکت های بزرگ ‏آمریکائی و اروپائی را پر کند که به دستور دولت های خود از این بخش سودآور و مهم از بازار ایران دور شده اند.“‏

خانم ها، آقایان گاو بزرگ جهل واستبداد در چینی فروشی هزار رنگ خانه پدری- به تعبیر مکرر علیرضا نوری زاده ـ ‏افتاده است.‏

محمد علی ابطحی می نویسد: “اخبار نگران کننده بین المللی ایران را در آستانه بدترین خطرات ممکن قرار داده است.“‏

واحمد منتظری پرونده این هفته دوم آبان ماه 1386 را می بندد: “تمامیت ارضی ایران در خطر است.“‏