دوباره فصل گرما شروع شده و بحث حجاب داغ است. سالها بود که این ایام، موعد اعلام مصادیق بدحجابی از سوی نیروی انتظامی و تشدید فعالیتهای گشت ارشاد شده بود. اما حالا با کمرنگتر شدن گشت ارشاد و متوقف شدن تعیین مصادیق از سوی ناجا، اعتراض نسب به بدحجابی بالا گرفته است؛ از چهرهها و مقامات مذهبی گرفته تا گروههایی مثل انصار حزبالله که تهدید به حضور خیابانی هم کردهاند. در این بین یک روحانی اهل رسانه با انتقادات صریح از حجاب اجباری، حسابی خبرساز شده است. شاید منتقدان حجاب زنان ایرانی در شرایطی که حتی علی مطهری، نماینده منتقد مجلس را در این حوزه در کنار خود میدیدند، انتظار مخالفت با اجباری بودن حجاب را از سوی یک روحانی و پوشش گسترده سخنانش در رسانههای مختلف را نداشتند.
زائری: حوزه علمیه دودستی بر سر خود بکوبد
محمدرضا زائری، روحانی کرمانی ۴۵ ساله را عموما به عنوان یک اصولگرا میشناسند، او که دکترای علوم ادیان خود را از لبنان گرفته عمدتا در حوزه رسانه فعال بوده و تا سردبیری روزنامه همشهری نیز پیش رفته است. توجه ویژه او به جوانان و نوجوانان و انتشار نشریهای برای انتشار سخنان آنها، حتی منجر به بازداشت او نیز شد و حالا در خرداد ماه ۱۳۹۴ و در “اولین کرسی آزاداندیشی با موضوع حجاب اجباری” که در شهر قم برگزار شد، زائری به صراحت از مخالفت با حجاب اجباری سخن گفته است. او پیش از این نیز در یک برنامه تلویزیونی این مواضع را تکرار کرده بود که انتقاد و مخالفت وبسایتهای اصولگرا را برانگیخت که این روحانی در دفاع عنوان کرد کلیپ پخش شده از سخنان او گزینشی بوده است.
زائری در نشست برگزار شده تاکید کرد که موضع او “دقیقا در دفاع از حجاب” است اما “قویا میگویم سیاست حجاب اجباری اشتباه بوده است”. او با انتقاد از صدا و سیما و سایر نهادهایی که زیرساختهای لازم برای پذیرش حجاب را فراهم نکردهاند، عنوان کرد: “ما تصور می کنیم که این حجم تبلیغات دشمن، با خطبه های نماز جمعه خنثی می شود! در حالی که نمی دانیم در یک نظرسنجی از مردم، در شانزده موضوع مورد پرسش، موضوع بدحجابی اولویت سیزدهم جامعه اعلام شد. معنی آن این است که امامان جمعه ما تنها وقتی می توانند راجع به موضوع حجاب صحبت کنند که پیش از آن راجع به دوازده مسأله قبلی مردم سخن گفته باشند. در غیر این صورت مردم با آنان همدلی نخواهند کرد و بیانشان نافذ نخواهد بود.”
زائری در عین حال منتقد حضور زنان و مردان نامحرم در ادارات بود و خواستار پرداختن به سایر ناهنجاریها شد: “ریشه تمام این ناهنجاری ها مال حرام است. متاسفانه هم اکنون ربا و رشوه در زندگی مردم کشور فراوان شده است. مردمی که شکم آنها از مال حرام پر شده باشد به حرف امام حسین(ع) هم گوش نمی دهند؛ چه رسد به حرف دیگران”.
این روحانی در بخش دیگری از سخنان جنجالی خود به نتایج یک مطالعه محرمانه استناد کرد که بر اساس آن اعتماد مردم ایران به پزشکان و استادان دانشگاه بیشتر از روحانیت است: “این فاجعه است و حوزه علمیه ما باید دودستی بر سر خود بکوبد.”
او با بیان این که “وقتی در سریال غربی بی حجابی را با عنوان زندگی لذت بخش و آرمان معرفی کردیم نمیتوانیم با یک حدیث حجاب را فرهنگ کنیم”، مدعی شد: “اگر حجاب آزاد باشد حرمت حجاب بیشترحفظ میشود. الان چون همه چیز با یکدیگر مخلوط شده حرمت چادر مشکی بیشتر از بین میرود.”
در همین جلسه مدیر مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ضمن زیر سوال بردن برخی نظرسنجیهای انجام شده در سالهای گذشته به دلیل استاندارد نبودن سوالات، عنوان کرد که به طور کلی از سال ۸۵ تا ۹۳ نگرش مردم به این که حجاب باید چادر باشد ۱۰ درصد کاهش یافته است. او همچنین پاسخ عمومی به پوشش رایج زنان را مانتو کوتاه و شلوار عنوان کرد و گفت: “این از نظر ما فاجعه است”.
حجاب، تقابلی طولانی میان شهروندان و حاکمیت
حجاب و تلاش برای تحمیل پوشش اسلامی سابقهای به قدمت جمهوری اسلامی دارد. در اسفند ماه ۱۳۹۲ گزارشی از سوی سازمان عدالت برای ایران منتشر شده که نشان میدهد بیش از ۳۰ هزار زن در ۱۰ سال گذشته به دلیل بدحجابی بازداشت شدهاند. همچنین دستکم ۴۶۰ هزار و ۴۳۲ زن ایرانی به خاطر نوع پوشششان مورد توبیخ قرار گرفتهاند که در اغلب موارد این توبیخها با رفتارهای توهینآمیز و آزار و اذیت همراه بوده است. براساس آمارهای به دست آمده در این تحقیق، در این مدت بیش از هفتهزار زن مجبور به دادن تعهد برای رعایت حجاب اسلامی شدهاند و پرونده دستکم چهار هزار و ۳۵۸ زن به دادسراهای قضایی ارجاع شده است.
با این همه اما حجاب کامل اسلامی به عنوان پوشش غالب مردم ایران پذیرفته نشده و یکی از دغدغههای اصلی حاکمیت در سالهای اخیر، افزایش بیحجابی و “بدحجابی” بوده است. به موازات همین نگرانی و بیثمر بودن بگیر و ببندهای نهادهای انتظامی و نظامی است که ایده تهدید بدحجابان هم شکل گرفته است تا اعلام کنند اگر حجاب ندارید، توقع امنیت هم نداشته باشید.
در سوی مقابل کنار گذاشتن گشتهای ارشاد در سالهای اخیر به یکی از خواستههای بسیاری از شهروندان، به ویژه زنان ایرانی تبدیل شده است. به این ترتیب چند دورهای است که بحث حجاب و برخوردهای پلیسی با پوشش شهروندان ایرانی بخش مهم و تاثیرگذاری از نظرات کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری را به خود اختصاص داده است. محمود احمدینژاد با مسخره کردن احتمال سختگیری در مورد پوشش و مدل موی جوانان در دوران ریاستجمهوریاش، خیال خیلی از رایدهندهها را آسوده کرد اما در دو دوره ریاستجمهوری او حضور گشتهای ارشاد به اوج رسید. احمدینژاد چند بار در ظاهر با شدت عمل پلیس علیه جوانان مخالفت کرد اما در عمل نیروی انتظامی بر سختگیریها میافزود.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ وعده برچیدن گشتهای ارشاد دادند اما فرصت عمل به وعدههایشان را پیدا نکردند. ۴ سال بعد نوبت به حسن روحانی رسید تا او نیز از لزوم آسانگیری نسبت به جوانان بگوید: “به نظرم عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمیرود.به نظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند. عفت شاخصهای زیادی دارد. کما اینکه میتوان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند (چه مرد و چه زن) ولی اصول عفت را رعایت نمیکنند.”
روحانی در مصاحبهای تاکید کرده بود که “من با اعمال محدودیتهای فراقانونی علیه دختران و زنان مخالفم” و در جای دیگری گفته بود: “نخواهم گذاشت ماموری بی نام و نشان از کسی سئوال کند. دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف هستند.”
حالا و در سومین تابستان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، بحث بر سر حجاب دوباره بالا گرفته و به نظر میرسد جدال شهروندان ایرانی با حجاب اجباری همچنان ادامه داشته باشد.