مازیار رادمنش
دو روز قبل شادی صدر، به دنبال مقالات پی در پی روزنامه کیهان که وی را از طرفداران هوچی گری خیابانی دخترکان و پسرکان که در ماهنامه زنان از “چندشوهری زنان” حمایت کرده است، نامیده بود و او را عامل هلندی ها برای راه اندازی انقلاب مخملی از طریق جنبش زنان معرفی کرده بود، علیه حسین شریعتمداری شکایتی تنظیم کرد تا وی را به دادگاه بکشاند. حسین شریعتمداری تا کنون بارها مورد شکایت افراد و سازمانهای مختلف قرار گرفته است و از همه این دادگاهها به سلامت بیرون آمده است. آیا این بار داستان همیشگی شریعتمداری برای شادی صدر تکرار خواهد شد؟
شادی صدر کیست؟
شادی صدر یک حقوقدان و فعال مسائل زنان و یکی از فمینیست های امروز کشور است. وی متولد 1353 در شهر تهران است، ولی تا کلاس چهارم در شهرهای مختلفی مانند همدان، اصفهان و بعد رشت، به خاطر ماموریت های شغلی پدرش در سفر بود. وی در خانواده ای مدرن یا به قول خودش مذهبی مدرن زندگی کرده است. خانواده اش مذهبی سنتی نبودند، اما تحت تاثیر اندیشه های شریعتی اعتقادات مدرن دینی داشتند. وی پس از بازگشت به تهران از سن 15 سالگی کار مطبوعاتی را به عنوان خبرنگار افتخاری سروش نوجوان آغاز کرد و یک سال بعد کار حرفه ای اش را با رادیو آغاز کرد. سپس به ماهنامه همشهری رفت و از سن 18 سالگی به عنوان مسوول صفحات کودک و نوجوان ماهنامه همشهری به کار پرداخت. پس از توقیف ماهنامه همشهری در سال 1374 وی مدتی با روزنامه آفتابگردان و سپس روزنامه همشهری آغاز کرد. شادی صدر در سن 19 سالگی با حسین نیلچیان، گرافیست و عکاس ازدواج کرد. همزمان با این، وی در رشته حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و فوق لیسانس حقوق بین الملل خودش را نیز از همان دانشگاه گرفت.
نویسنده روزنامه های اصلاح طلب
شادی صدر همزمان با فعالیت روزنامه های اصلاح طلب در سال 1377، کار خودش را به عنوان دبیر سرویس حقوقی روزنامه « زن» به مدیر مسوولی فائزه هاشمی شروع کرد. وی در روزنامه « جامعه» نیز یک ستون روزانه حقوقی داشت و هر روز در آنجا مقاله می نوشت. با توقیف هر دو روزنامه فوق، شادی صدر نویسنده ستون ثابت روزنامه « نشاط» شد، اما نشاط نیز دوام نیاورد. وی به مدت یک سال و نیم از 1378 تا 1379 دبیر سرویس اجتماعی روزنامه توقیف شده « صبح امروز» شد. پس از توقیف دهها روزنامه در بهار سال 1379 شادی صدر به روزنامه « بنیان» رفت و ستون نویس ثابت آن روزنامه شد. روزنامه بنیان نیز چند ماهی بیشتر نتوانست باقی بماند. وی از سال 1380 در روزنامه « یاس نو» نوشتن ستون ثابت و پرخواننده ای را تحت عنوان « نگاه زنان» را آغاز کرد. پس از یاس نو، شادی صدر وب سایت « زنان ایران» را در سال 1382 ایجاد کرد، اما در همان زمان با روزنامه های نوسازی، ماهنامه زنان در 1381 و روزنامه شرق در 1383 نیز به عنوان همکار آزاد فعالیت می کرد.
تجربیات حرفه ای در حوزه زنان
شادی صدر پروانه کارآموزی وکالتش را گرفت و از سال 1383 عضو دائمی کانون وکلای ایران شد. او از سال 1380 دو بار دو دوره آموزشی کوتاه را با عنوان “جنسیت و روزنامه نگاری» در بخش امور زنان وزارت کشور برگزار کرد. شادی صدر از سال 1381 با فعالیت های جنبش جهانی زنان آشنا شد. وی در سال1381 در کنفرانس بنیاد مطالعات زنان ایرانی در استکهلم شرکت کرد. و یک سال بعد در همین شهر در سمیناری با موضوع “نقش زنان در توسعه دموکراسی در کشورهای اسلامی” حضور یافت. در سال 1383 در وین از سوی سازمان زنان بدون مرز دعوت شد تا در پانل کنفرانس “وومن اینکلودد” شرکت کرد. یک سال بعد شادی صدر در بمبئی در چهارمین مجمع اجتماعی زنان جهان شرکت کرد و در “گفتگوهای فمینیستی” در همین شهر شرکت کرد. شادی صدر از سال 1380 تا 1383 دبیر کمیته حقوقی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و از سال 1383 عضو انجمن صنفی روزنامه نگاران بود. وی در سال 1383 فعالیت حقوقی و اجتماعی خود را در قالب موسسه ای به نام “راهی” انجام داد. موسسه ای که خودش مدیر آن بود.
پروژه راهی و شادی صدر
در سالهای اخیر، شادی صدر موسسه ای را به نام “راهی» ایجاد کرد. وی در مورد این موسسه می گوید: “پروژه اصلی راهی راهاندازی یک مرکز مشاوره حقوقی و مددکاری برای زنان بود که به زنان آسیب دیده و در معرض آسیب خدمات حقوقی و مددکاری در یک سطح وسیع ارائه می داد. کار ما دو بخش دارد. در بخش خانواده به زنانی که درگیر مشکلات حقوقی مثل طلاق، نفقه، حضانت، تابعیت و… بودند خدمات می دادیم و در بخش کیفری، زنانی که به دلیل زن بودن قربانی جرم واقع شده یا به جرایم با مجازاتهای سنگین مثل اعدام، سنگسار یا حبسهای بالاتر از ده سال محکوم متهم یا محکوم بودند مورد توجه ما قرار میگیرند. در طول دو سال گذشته ما به حدود 1000 زن خدمات ارائه داده ایم که پرونده های بیش از 500 نفر آنها هنوز در جریان است و بسته شدن موسسه ما را از دادن خدمات به آنها که بعضیشان واقعا در شرایط بحرانی هستند، محروم کرده است. همچنین چند زن آزاد شده از زندان تحت پوشش کمکهای ما داشتند به زندگی عادی بر می گشتند که تمام مراقبتهای بعد از خروج آنها هم متوقف شده است.”
شادی صدر، فمینیسم به معنای بومی آن
شادی صدر خودش را فمینیست می داند. یکی از فمینیست هایی مانند مهرانگیز کار، شیرین عبادی و نوشین احمدی خراسانی. خودش در مورد فمینیست شدنش می گوید: “تا سال 78 که من دبیر سرویس اجتماعی صبح امروز بودم، اگه کسی می گفت در صفحه ات یک ستون برای زنان بگذار، همچین حالشو جا می آوردم که دیگه از در روزنامه نمی تونست بیاد تو.” وی ادامه می دهد: “دقیقا همون موقع در واقع آبان سال 78 بود که دخترم به دنیا اومد. و من تا یه هفته ناراحت بودم ولی نمی تونستم توضیح بدم که چرا اینقدر ناراحت شدم که بچه ام دختره.” البته من به عنوان یک زن هیچ وقت هیچ مشکلی نداشتم. توی خونواده ای بزرگ شدم که تبعیض توش وجود نداشته. همیشه می گفتم که من هیچ مشکلی نداشتم، نه توی درس خوندنم، نه بعدا توی دانشگاه رفتنم. همیشه هم موفق بودم. همیشه هم توی روزنامه هایی که کار کردم جای خوبی داشتم. به هر حال همیشه رو به جلو رفتم و هیچوقت هم زن بودنم مانعی نشده برای اینکه بخوام کاری رو بکنم یا جلوم گرفته بشه برای چیزی.» شادی صدر داستانش را چنین ادامه می دهد: “وقتی که بچه ام دو ماهش بود من برگشتم سر کارم تو روزنامه صبح امروز. تجربه تازه ای داشتم. تازه اون موقع فهمیدم که چقدر به تو فشار میاد که بخوای زن باشی. بخوای مادر خوبی باشی. بخوای کارتو اونقدر خوب انجام بدی که بقیه انجام می دن. و هنوزم بخوای زندگی بکنی. نفسم بکشی. چقدر سخته. بازم اینا همش تجربه شخصی بود. و خوب البته آشنایی من با تئوریهای فمینیستی بیشتر بعد از اون صورت گرفت. البته من خیلی قبل تر تو دوران دانشجوییم کتاب جنس دوم دوبوار رو خونده بودم. مجله زنان می خوندم همیشه. حتی برای مجله زنان اون موقع هم یه چیزایی می نوشتم یادمه. ولی بیشتر برمی گشت به حدود یکسال و نیم دوسال بعد که من تو یه کنفرانس توی سوئد شرکت کردم راجع به مسائل زنان ایران. و خوب خلاصه تو اون کنفرانس من یه ذره آشنا شدم با فمینیستها و یه ذره آشنا شدم با تئوریهای فمینیسم و یه ذره هم فکر کردم که باید بیشتر راجع به این قضیه بخونم. یه 6 ماهی هم فقط خوندم راجع به این قضیه بدون اینکه هیچ حرفی بزنم و بعد یواش یواش بیشتر کار کردم با مجله زنان و بعد توی روزنامه بنیان هم در واقع رو اصرار من بودش.”
کار ژورنالیستی روی مسائل زنان
شادی صدر در مورد آغاز مطالعاتش در مورد زنان می گوید: “وقتی که من تصمیم گرفتم راجع به مسائل زنان کار کنم همه اون آدمایی که برای من دست می زدند و کف می زدند و هورا می کشیدند همه تبدیل شدند به مخالفانم. یعنی اولش می گفتند حیفه. یعنی حیفه حالا تو که به اینجا رسیدی و این همه زحمت کشیدی ول کنی بری به مسائل زنان بپردازی. انگار تو از یه مرحله خیلی بالا اومدی به یه مرحله خیلی سخیف بچه گانه و پیش پا افتاده….” وی در مورد تبعیض موجود در شرایط کاری زنان و مردان تجربه خودش را چنین می گوید: “ببین ما می تونیم تا یه جایی تو کار پیش بریم بریم ولی از یه جایی به بعد دیگه هر چقدر هم موفق باشی، هر چقدر هم ویژه کار کنی، دیگه نمی تونی بری بالا.”
مطالعات حرفه ای درباره زنان و فمینیسم
شادی صدر در مورد دیدگاهش نسبت به فمینیسم می گوید: “چون از اول تاریخ زنانه ایران واز مشروطه به بعد که بحثهای فمینیستی باز می شه، فمینیست رادیکال نداشتیم تو ایران، به اون معنا که تو غرب وجود داره و به این دلیل نبوده که این آدما اینجوری نبودن، دلیلش این بوده که جامعه حتی با محافظه کارترین نوع فمینیسم هم یه جوری برخورد می کرده که انگار خیلی رادیکاله…” وی در مورد فمینیسم رادیکال و دیدگاه بومی فمینیستی خودش می گوید: “زنها و مردها خیلی با هم فرق دارند، با اینکه باید برابر باشن تو حقوق اجتماعی ولی دوتا موجود کاملآ متفاوتند. یعنی زنانگی و مردانگی وجود داره و ما نمی تونیم اون دوتا رو مثل هم بکنیم هیچ وقت؛ حالا این از چیزائیه که رادیکال فمینیستها خیلی مطرح کردند اما تو ایران می گن اینا هموناییند که از لزبینها دفاع می کنن. حالا اشکالی هم نداره، به هر حال اونهاهم دارن از عقاید خودشون دفاع می کنن… راستش فکر می کنم این مکتبهایی که ما راجع بهشون حرف می زنیم، لیبرال فمینیسم، رادیکال فمینیسم و مارکسیست فمینیسم، الان دیگه تو این دوره که دنیا داره قرن پست مدرنیسم رو تجربه می کنه، رنگ باختن. برای همینه که گروهها مهم شدن، فرهنگها مهم شدن. من به یک نوع فمینیسم بومی اعتقاد دارم؛ یعنی اینکه خودم شخصآ فکر می کنم تئوری های فمینیستی، اگه نگم همش، دست کم بیشترش درسته و این تئوری ها چیزهائیه که ما باید بهشون تکیه کنیم وازشون استفاده کنیم ولی راه حلها و استراتژی هامون برای رسیدن به جامعه برابر باید بر اساس شرایط و مختصات اجتماعی و فرهنگی خودمون باشه؛ تو دنیا هم همینطور بوده، فمینیستهای اروپا لزومآ راه حلهاشون با فمینیستهای امریکا یکی نبوده، فمینیستهای سیاه راه حلهاشون خیلی متفاوت بوده با فمینیستهای سفید، مسائلشون هم متفاوته و من حتی فکر می کنم مسائلمون فرق داره با اونها.”
آشنایی با اینترنت و وب سایت زنان ایران
در حقیقت پس از ایجاد بحران در روزنامه نگاری دوران اصلاحات، شادی صدر وب سایت زنان ایران را ایجاد کرد. خودش در این مورد می گوید: “سال1379 بود که روزنامه ها همه تعطیل شده بودند، بعد از اینکه 20 تا روزنامه رو بستند من رفتم بهار، بهار هم تعطیل شد. قرار شد یه کاری بکنم روی یک بانک اطلاعاتی که بعدا روزنامه نگارها بتونن ازش استفاده کنن…اون موقع من فکر می کردم که از اینترنت فقط می تونم اطلاعات بگیرم؛ خلاصه اونجا دیگه یه ذره با اینترنت کار کردم و کمی یاد گرفتم، در این حد که بتونم یه جستجوی معمولی بکنم و ای میل بزنم و ای میل جواب بدم. بعدا که با اینترنت بیشتر آشنا شدم فهمیدم قبلا چقدر مصیبت کشیدم و نمی دونستم، مثلآ برای گرفتن منابع پایان نامه ام که یکیش هم فارسی نبود، مجبور بودم مکاتبه کنم. حتی برای خودم صندوق پستی درست کردم. بعد تجربه ای داشتم توی یه سایت اینترنتی که اونجا هم مدیریت تحریریه اش به عهده من بود. فکر کردم که آخر آخرش که هیچ ابزاری نداشته باشیم، فعلا این هست. برای راه انداختن سایت خیلی واهمه داشتم، یعنی فکر می کردم راه اندازی یه سایت یعنی خیلی خیلی کار وحشتناکی که اصلا کار من نیست. همیشه فکر می کردم که برای ان جی اوی خودمون خوبه که یه سایت داشته باشیم که یه صفحه دو صفحه داشته باشه که یه سری اطلاعات به انگلیسی داشته باشه که ما رو معرفی کنه برای یه موقعی، شاید به درد بخوره؛ ولی تجربه کار تو اون سایت و استقبالی که ازش شد باعث شد فکر کنم حالا که توی هیچ روزنامه ای کار نمی کنم و اون ارتباطی که عادت کرده بودم با خبر داشته باشم، قطع شده، می شه یه سایت خبری داشت با موضوع زنان. اینطوری شد که یواش یواش سایتی که فکر می کردم یه صفحه ای باشه گسترش پیدا کرد…”
بخش انگلیسی وب سایت زنان ایران
شادی صدر پس از سفر به سوئد برای شرکت در سمینار “نقش زنان در پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر” مواجه با سووالاتی شد که به نظرش احمقانه می آمد. سووالاتی که از سوی افراد معتبر و مهمی مطرح می شد. می گوید: “می دیدم راجع به وضعیت زنها سؤالهاشون چقدر ابتدایی و پیش پا افتاده است.” پس از آن تصمیم می گیرد بخش انگلیسی سایت زنان ایران را راه بیندازد. می گوید: “این خیلی خیلی خوبه که باشه به خصوص برای اینکه روزنامه نگارهای غربی ازش استفاده کنن برای اینکه نگاهشون اینقدر عجیب و غریب نباشه نسبت به زنها تو ایران یا نهادهای حقوق بشری بخصوص آدمهایی که می خوان تصمیم بگیرن، مثلا اتحادیه اروپا می خواد با ایران رابطه برقرار کنه، یکی از شرطهاش حقوق بشره و توی حقوق بشر یک از مهمترین مسائلش مسئله زنانه ولی اطلاعاتشون راجع به زنان در حد بچه دبستانیهای ماست.”
کمپین یک میلیون امضا و دستگیری شادی صدر
شادی صدر که در حمایت از زنانی که به خاطر شرکت در تظاهرات جنبش زنان در 22 خرداد سال 85 محاکمه می شدند در مقابل دادگاه انقلاب حاضر شده بود، روز 13 اسفند همان سال دستگیر شد و به زندان رفت. شادی صدر در مورد دستگیر شدنش در مصاحبه با سهیلا وحدتی گفته است: “دلیل دستگیری من مثل همه 33 نفری که روز 13 اسفند مقابل دادگاه انقلاب دستگیر شدند، حضور برخی از فعالان جنبش زنان برای اعلام حمایت و همبستگی با چهار نفری که دادگاهشان آن روز برگزار می شد، در مقابل دادگاه انقلاب بود. خیلی پیشبینی دستگیری نداشتیم چون این یک رسم و عرف بود که خانوادهها و دوستان کسانی که دادگاه دارند برای دادن دلگرمی و حمایت از آنها بیایند جلو دادگاه انقلاب. همین اخیرا در زمان برگزاری دادگاه سندیکالیستهای شرکت واحد، خانواده و دوستانشان آنجا جمع شدند تا زمانی که دادگاه تمام شد و اتفاقی هم نیفتاد. اینکه آیا این دستگیری اتفاقی بود یا در چارچوب برنامهای از پیش تعیین شده برای برخورد با فعالان جنبش، گفتننش زیاد آسان نیست اما اینکه در هر حال اراده دستگاه حاکم بر این بود و هست که با هر نوع تظاهر و اعلام حضور زنان در خیابان برخورد شدید شود، برنامهای است از پیش تعیین شده و مشخص. بنابراین حتی اگر به هر دلیلی این بازداشت در مقابل دادگاه انقلاب اتفاق نمیافتاد، ما شاهد دستگیری وسیع در 8 مارس مقابل مجلس می بودیم.” شادی صدر و محبوبه عباسقلی زاده آخرین کسانی بودند که از این جمع 33 نفره در روزهای آخر سال یا یک وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شدند. موسسه «راهی» که محل فعالیت وی بود، توسط دادسرای انقلاب پلمب شد. وی متهم شد که برای همکاری اش با یک سازمان غیردولتی هلندی به نام هیفوس از آنها کمک گرفته است. وزیر اطلاعات در مورد دستگیری وی گفته بود که دولت آمریکا از طریق جنبش های اجتماعی قصد تغییر رژیم را دارد و جنبش زنان نیز همین هدف را دنبال می کند. اما آنچه به عنوان اتهام به وی تفهیم شد، تبانی برای اخلال در امنیت ملی و برهم زدن نظم عمومی بود که این اتهامات به عنوان اتهامات مشترک 33 نفر اعلام شد. وی در مورد بازداشت چند روزه اش گفته است: « می ارزید»
جنبش زنان از نگاه شادی صدر
شادی صدر جنبش زنان ایران را چنین تعریف می کند: “جنبش زنان به معنای عام شامل همه زنانی میشود که برای تغییر وضعیت خود تلاش میکنند و اگر چه تلاششان در نگاه اول فردی به نظر میرسد اما چون استراتژیهای فردی شان برای تغییر زندگی خود به طور تکرار شونده از سوی زنان دیگر استفاده می شود و در واقع تبدیل به یک الگو می شود، می توانیم بگوییم در مجموع عاملی هستند برای ایجاد یک تغییر اجتماعی در سطحی بالاتر از زندگی فردی خود. به عنوان مثال کوشش های فردی زنان برای به عقب راندن میلیمتری مرزهای حجاب، در واقع یک حرکت جمعی بدون سازماندهی و حتی در برخی از موارد بدون خودآگاهی است که منجر به یک تغییر اجتماعی می شود.”
آثار و جایزه ها
شادی صدر در سال 1378 جایزه اول ششمین جشنواره مطبوعات کشور را در بخش “ستون های ویژه” دریافت کرد. در سال 1382 در دهمین جشنواره مطبوعات در بخش مقالات اجتماعی جایزه اول را گرفت. و در سال 1384 جایزه “ آیدا بی ولز” را برای شجاعت در روزنامه نگاری از سازمان خبرنگاران زن گرفت. شادی صدر متاهل و دارای یک دختر است. وی دو کتاب به نام های “حمایل، نام زن” ( داستان بلند، 1376) و “عدالت از نگاه سوم شخص مفرد” ( 1379) منتشر کرده است. شادی صدر در مصاحبه اش با وب سایت اینترنتی کاپوچینو که در سال 1381 صورت گرفت در مقایسه وضع خودش و زنان دنیای عرب گفته است: « من فکر می کنم فرهنگ ایرانی خیلی پیشرفته تره؛ مثلآ وقتی “ چهره عریان زن عرب “، کتاب سعداوی، رو می خونی می گی وای خدا رو شکر که من اونجا به دنیا نیومدم و تو ایران به دنیا اومدم.»