فیلم روز♦ سینمای ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

filmroozcinemairan1.jpg

فیلم اگه می تونی منو بگیر، دومین ساخته شاهد احمدلو بر پرده سینما های تهران است.فیلمی کمدی که که کاملا وامدار نگاه سینمای بدنه ایران است.. روز نگاهی دارد به این فیلم.

کمدی بی خطر

کارگردان: شاهد احمدلو- نویسنده: محسن طنابنده- مدیر فیلمبرداری: علی الهیاری- تدوین: کاوه ایمانی- تهیه کننده: حسن توکل نیا- بازیگران: حمید لولایی، نیلوفر خوش خلق، سحر زکریا، سحر ولدبیگی، علی صادقی، محمود بهرامی

خلاصه داستان: 3 زن و یک مرد تصمیم می گیرند برای تصاحی ثروت پیرمردی او را به قتل برسانند. این نقشه دائم با مشکلاتی رو به رو می شود که این مشکلات بستری کمیک را در فیلم پدید می آورد.

شاهد احمد لو که سینما را با بازیگری آغاز کرد پس از تولید و ساختن چند فیلم کوتاه سال گذشته نخستین فیلمش یعنی چند می گیری گریه کنی را با تهیه کنندگی حسن توکل نیا جلوی دوربین برد. این فیلم توانست فروش موفقی داشته باشد و از حضور حمید لولایی به عنوان یک چهره موفق تلوزیونی حداکثر استفاده را کرد تا اینکه پس از مدتی از اکران گذشته تبلیغات فیلم در کل بر محور لولایی که نقش دوم را در فیلم برعهده داشت شکل گرفت. احمدلو در فیلم های کوتاهی که ساخته بود همواره جنسی خاص از سینما را دنبال می کرد که نمونه بارز آن فیلم سینما سگ بود. اما در سینمای فیلم بلند نگره های او کاملا به سمت سینمای بازاری سوق یافت که شاید نمونه دیگر ان را بتوان آرش معیریان به شمار آورد.

او حتی از سایر هم نوعانش ج.نان ابراهیم شیبانی نیز غقب افتاد و چنان کمدی های کم مایه ای را جلو دوبین برد که منتقدان را کاملا از خود نا امید کرد و فیلم دومش ضعیف تر از ساخته قبلی بر این باور صحه گذاشت. البته ناگفته نماند چنین کمدی های سخیفی از فیلم های مورد حمایت وزارت ارشاد دولت نهم است. چرا که هیچ خطری در آن هیچکس را تهدید نمی کند و کوچکترین صحنه هایی که در فیلم های دیگر می تواند اثری را تا مرز توقیف پیش ببرد در این فیلم آزادانه مطرح می شود و به راحتی هم مجوز نمایش می گیرد. کمدی، مفاهیم مرگ و زندگی و خرده‌داستان فرعی از مولفه‌های مشترک دو فیلم بلند شاهد احمدلو است. با این تفاوت که قالب فانتزی “اگه می‌تونی منو بگیر” و مفاهیم شعاری که کارگردان اصرار به حضور آنها دارد، به ترکیب مناسب نرسیده و هر کدام ساز خود را می‌زند.

filmroozcinemairan2.jpg

شاید در همین نگاه نخست بخواهیم به معضل اساسی فیلم اشاره کنیم عدم همنشینی چند داستان مختلف در فیلم است که می کوشند دائم خود را به فیلم تحمیل کند. محسن طنابنده نویسنده فیلمنامه کار که گهگاه هم برای سینمای متفاوت فیلمنامه می نویسد ویا در آن بازی می کند ملغمه ای در این فیلم به وجود اورده که به هر ضرب و زوری شده تماشاگر را بخنداند. از همین روی دو نوع کمدی اصلی یعنی کمدی بزن بکوب و کمدی کلام شاکله کلی کار را تشکیل می دهند. در بخش کمدی کلام ما با شوخی های کم مایه ای رو به رو هستیم که هیچیک در ساختار فیلم قوام نمی یابند و عموما از لطیفه هایی برگرفته شده که مردم در کوچه و خیابان از ان استفاده می کنند. بخش کمدی های بزن بکوب نیز کم از این کمدی گفتار ندارند و به جز فصل هایی همانند زمانیکه دست مرده ای از قبر بیرون مانده و دست یکی دیگر از شخصیت های فیلم را محکم می چسبد و یا پلیسی که روی سر خود چراغ گردان دارد و گاهی به کمدی موقعیت نزدیک می شوند کارکرد نهایی دیگری در کلیت فیلم وجود ندارد.

فیلم می کوشد در چینش میزانسن ها نیز بر اجرای حمید لولایی استوار بماند و او را به عنوان چهره محبوب تلوزیونی این سال ها لحظه ای مورد غفلت قرار ندهد. اما لولایی به ان اندازه که احمدلو برای او توان گذاشته در اجرا تلاش خاصی را صورت نمی دهد. او در فیلم یاد اور تیپ های قبلی خود است که این تیپ ها به مدد چهره پرداز فیلم دائم تغییر ماهیت می دهد. نکته دیگری که در مورد این فیلم می توان به آن اشاره کرد فضای فانتزی کار است. احمدلو قصد داشته به مدد این فضا و قابلیت هایی که ان در اختیارش قرار می دهد به دامنه هایی وسیع تر از تخیل دست یابد، اما فضای محدود داستانش این امکان را از او گرفته و بنابراین فانتزی اثر هم به شبه مسخره ای بدل شده که ضعف های احمد لو را در کارگردانی بیشتر به رخ بکشد.

سینمای کمدی مدتی از گونه های غائب سینمای ایران به شمار می آمد. اما متاسفانه با تولد مجدد آن این گونه نتوانست آنگونه که باید از دوران غیبت خود استفاده کند. این سینما میتوانست با تجدید قوایی که انجام داده بود به شکلی بایسته تر عرصه سینما حضور یابد. اما فیلم هایی همانند ساخته احمدلو به مب یاد آوری می کند که ما با ساخته های تحسین برانگیز سینمای ایران یعنی فیلم هایی چون اجاره نشین ها، ای ایران و حتی عروسکی های کلاه قرمزی و… مسافت های نوری فاصله داریم. لوده بازی و دستاویز قرار دادن منظر های سطحی بستر به شدت بر قوانین این گونه سایه انداخته است.