آیا روز جمعه و در سومین مسابقه تیم ملی والیبال ایران در قالب رقابتهای لیگ جهانی والیبال بار دیگر زنان از ورود به ورزشگاه منع خواهند شد؟ این سوالی است که با توجه به خلف وعده دولت در دو مسابقه اخیر میتواند پاسخی منفی به دنبال داشته باشد. خانم الیاسی، فعال حقوق زنان و عضو کمپین “دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها” از “وعدههای بیهوده دولت” انتقاد میکند و میگوید که اعتراضات به نقض حقوق زنان ادامه خواهد داشت.
بنیادگراها امتیاز جدید نمیدهند
پس از آنکه در دو مسابقه قبل با وجود وعدههای دولت از ورود زنان ایرانی به ورزشگاه برای تماشای بازی ممانعت شد، اعتراضها در شبکههای اجتماعی قطع نشده و برخی بازیکنان تیم ملی هم گفتهاند دوست دارند مادر، خواهر و یا همسرشان در ورزشگاه حاضر باشند. حالا معاون امور زنان رییسجمهوری هم پس از آن که نتوانست وعدهاش را عملی و پای زنان را به ورزشگاه باز کند، خود به جمع منتقدان پیوسته است.
خانم الیاسی، فعال حقوق زنان و عضو کمپین “دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها” به روز میگوید: “طوری رفتار میکنند انگار نه انگار، آنها مسئول این محرومیت هستند، عمده محرومیت زنان در دوره روحانی بوده و آنها باید پاسخگو باشند، اما به جای اینها، راه را برای بی قانونی باز کرده و در مقابل تندروها تسلیم شدهاند و وعدههای بیهوده میدهند.”
الیاسی ادامه میدهد: “وقتی یک حقی وجود دارد معمولا در ایران بنیادگراها چندان واکنشی نسبت به آن ندارند ولی اگر قرار باشد امتیازی به زنان بدهند به هیچوجه کوتاه نمیآیند. نمونه آن رانندگی زنان، حق رای و مقایسه آن با حضور در استادیوم و قوانین خانواده است.”
زنان و سالها تلاش برای ورود به ورزشگاهها
ورود زنان به ورزشگاه حقی است که سالهای متمادی از آنان سلب شده است و اعتراضهای زنان برای حضور در ورزشگاه اما به یکی دو سال اخیر محدود نمیشود. الیاسی، فعال حقوق زنان و عضو کمپین” دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها” در این ارتباط توضیح میدهد: اولین بار سال ۸۳ در بازی دوستانه ایران و آلمان تعدادی از زنان که بیشتر آنها خبرنگار بودند تصمیم گرفتند به علت اینکه زنهای آلمانی را در این بازی راه میدادند، آنها هم به استادیوم بروند ولی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در خرداد ۸۴ همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و بازی راهیابی به جام جهانی با بحرین، مهرعلیزاده رییس فدراسیون فوتبال و نامزد انتخابات، از تعدادی از زنهای هنرپیشه برای دیدن این بازی دعوت کرده بود، از طرف دیگر تعدادی از زنان فمینیست و برخی خبرنگاران از استانداری تهران تقاضای دیدن این بازی را کرده بودند و با روسری های هماهنگ سفید و زانوبند قرمز در مقابل استادیوم تجمع کردند،عاقبت بعد از یک درگیری مختصر و البته شکستن پای یکی از زنها، در ابتدای نیمه دوم به زنان اجازه داده شد به استادیوم بروند.
الیاسی در ادامه با اشاره به بازی بعدی که اسفند ۸۴ برگزار شد میگوید: “تعدادی از علاقهمندان فوتبال این بار با خرید بلیت بازی میخواستند به استادیوم بروند و در مقابل در غربی استادیوم آزادی تجمع کردند اما ماموران پلیس و حراست با فریب این زنان آنها را سوار اتوبوس و در میدان آزادی پیاده کردند البته زنان دوباره به استادیوم برگشتند ولی این بار برخوردها تشدید شد. البته این بازی مقدمهای بود بر بازتاب رسانهای بیشتر زنان برای ورود به استادیوم، در تلویزیون و روزنامهها در مورد این مساله صحبت شد، بعد از تعطیلات سال نوی ۸۵ رییسجمهور جدید( احمدینژاد) در اقدامی تعجببرانگیز اعلام کرد زنان اجازه حضور در استادیومها را دارند؛ اما مخالفت مراجع، فعالیت کمپین استادیوم را وارد فاز جدیدی کرد چون اعلام خواست حضور در استادیوم علنا مخالفت با حرف مراجع و رهبری بود، نتیجه اینکه در خرداد ۸۵ و آخرین بازی پیش از حضور در جام جهانی (با بوسنی) وزارت اطلاعات با تجهیزات کامل به مقابله با حضور زنان پرداخت، تصویربرداری، پلیس زن و… نشاندهنده عزم برای برخورد شدید با این خواست بود.”
به گفته این فعال حقوق زنان، بعد از این مرحله کمپین استادیوم فعالیت خود را با مکاتبه با ایافسی و فیفا ادامه داد. نامههای رسمی بسیاری همراه با مدارک به این دو نهاد فرستاده و با استناد به بند “عدم تبعیض” از آنها خواسته شد به محرومیت زنان ایرانی توجه کنند. در یک مورد زمان بازی جام باشگاههای آسیا در تهران ( سایپا-کروفچی ازبکستان) اعضای کمپین جلوی استادیوم حضور پیدا کردند و از راه ندادن زنان مدارک مستند تهیه و برای ای اف سی ارسال کردند. در مورد دیگر اعضای کمپین همراه با زنان کرهای که اجازه ورود داشتند، وارد استادیوم شدند و تبعیض و عدم توجه به اساسنامههای فیفا را مستند کردند و برای نهادهای مرتبط فرستادند، نتیجه اینکه از سال۸۷ به ایران میزبانی تورنمت بین المللی واگذار نمیشود.
الیاسی در ادامه میگوید که همزمان با اتفاقات ۸۸ افرادی از کمپین مجبور به ترک ایران شدند زیرا فضای امنیتی اجازه کار به کمپین نمیداد: “دور جدید فعالیتهای کمپین از سال ۹۰ و همزمان با مشکلات بوجود آمده برای والیبال و بعد همزمان با حضور سپ بلاتر، بیشتر شد، دیدار یکی از اعضای کمپین با گروه فیفا و اطلاع رسانی در مورد وضعیت محرومیت زنان، باعث شد سپ بلاتر در دیدار با روحانی در مورد وضعیت حضور زنها در استادیومها صحبت کند و خواستار حضور آنها شود.”
الیاسی در ادامه عنوان میکند که در سال دوم لیگ جهانی والیبال و محرومیت زنان ایرانی، گروههای مختلف زنان فعال و فمینیست در مقابل استادیوم آزادی تجمع کردند و یکی از این افراد(غنچه قوامی) برای ماهها زندانی شد. این خبر و عدم حضور زنان و فعالیت برابری خواهان در استادیومهای خارجی و حمل پلاکاردهایی در حمایت از حضور زنان در استادیومها، باعث شد رییس فدراسیون بینالمللی والیبال که پیش از این با ارسال نامه خواستار حضور زنان شده بود، در مجمع FIVB در کالیاری ایتالیا خواستار آزادی غنچه قوامی، حضور زنان در استادیومها، و محرومیت ایران از میزبانی در صورت تکرار این تبعیض شود.
اما حالا کمپین دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها و زنان خواهان ورود به استادیوم ها کجا ایستادهاند؟ الیاسی پاسخ این سوال را چنین میدهد: “در ابتدای سال ۹۴ معاون رییس جمهور در مورد حضور زنان در ورزشگاههای والیبال و بسکتبال صحبت کردند و البته خیلیها تصور کردند این استادیومها برای زنان باز شده است در حالی که تجربه این سالها به ما نشان میداد دستهای پشت پرده و بینام و نشان معمولا تصمیم گیرنده اصلی هستند و از ضعف قدرت تصمیم گیری نهاد قانونی مرتبط، نظیر ریاست جمهوری، سوءاستفاده میکنند، نتیجه اینکه در یک طومار ایمیلی در تاریخ ۱۹ می، تمام این موارد به اطلاع رییس FIVB رسید و بعد همزمان با اولین بازی ایران و آمریکا توفان توییتری در حمایت از زنان خواهان حضور در ورزشگاهها با استقبال زیاد در داخل و خارج ایران راه افتاد، کمپین استادیوم در این راه ۱۰ سالهای که به جلو آمده، از زمانی شروع کرد که حتی برای فمینیستها هم باید دلایل ایجاد کمپین استادیوم را توضیح میدادیم و حتی گاهی مورد تمسخر بودیم”.
او میگوید حالا اما اوضاع فرق کرده: “الان انقدر این موضوع مورد توجه و خواست قرار گرفته که اگر برای یک نمونه به بخش کامنتهای صفحات پرطرفدار در فیسبوک و یا سایتها مراجعه کنید با بیشترین تعداد نظرات موافق حضور زنان در استادیوم ها مواجه میشوید و در این چند روز اخیر انواع تظاهرات و تجمعات گروههای فشار را برای مقابله با حضور زنان در استادیومها را هم شاهد بودیم، مسئله حذف حضور زنان از محیطهای عمومی در نظر بسیاری، الان تبدیل به یک تبعیض آشکار شده است.”