شاید پوتین حامل پیامی بوده

نویسنده

po_memarian_01.jpg

امید‎ ‎معماریان

صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درگفت وگویی با روز به ویژگی های سفر ولادیمیرپوتین رییس ‏جمهوری روسیه به تهران پرداخته است. این استاد دانشگاه معتقد است ایران به دلیل وضعیت پرونده هسته ای که ‏با آن دست وپنجه نرم می کند درموقعیت آسیب پذیری است که مجبوربه عقب نشینی هایی دربرابرقدرت های ‏دیگر ازجمله روسیه است. به گفته وی همچنان ممکن است پوتین حامل پیامی جدی برای مسئولان جمهوری ‏اسلامی باشد، شبیه پیامی که قبل از حمله آمریکا به عراق برای صدام حسین برده شد. ازسوی دیگر، درحالی که ‏برخی درتهران معتقدند ممکن است سفررییس جمهوری روسیه به ایران راه اندازی نیروگاه بوشهر را نیزتسهیل ‏کند، زیباکلام خلاف آن را انتظار دارد: “باکمال تاسف روسها تا زمانی که چراغ سبز را از آمریکایی ها برای راه ‏اندازی نیروگاه بوشهر دریافت نکنند این نیروگاه راه اندازی نخواهد شد.” گفت وگوی روزبا دکتر صادق زیبا کلام ‏تحلیلگرمسائل سیاسی درتهران می خوانید:‏

sadeqzibakalam.jpg

‎ ‎به نظرشما مجموعه چه شرایطی آقای پوتین را به عنوان بلند پایه ترین مقام روسی به تهران کشانده ‏است؟ چه ویژگی مهمی دارد این سفر؟‎ ‎

من فکر می کنم بخشی ازدلایل برمی گردد به شخصیت خود آقای پوتین. باید این موضوع را هم درنظر داشته ‏باشیم که بعد ازاستالین به این سو، ما شخصیتی مانند آقای پوتین که جوان ودینامیک باشد وخواسته باشد که ‏تاثیرگذارباشد، نداشته ایم. از دینامیک ترین شخصیت هایی که بوده اند می توان خروشچف را مثال زد در زمان ‏شوروی سابق. بعد ازفروپایشی شوروی سابق ماکمتر شخصیتی مانند پوتین داشته ایم. یلتسین مشغولیت زیادی با ‏مسائل داخلی داشت و ازعمر روسیه هم چندان نمی گذشت. درواقع مسکو ازاستالین به این سو کمتر رهبری به ‏خودش دیده که اینقدرمتحرک وتاثیرگذاربوده وبه نحوی دارای کاریزما باشد. پوتین کارها وموضع گیری های ‏دیگری هم داشته که کمتر دررهبران دیگر روسیه شاهد بوده ایم ازجمله موضع گیری هایی که علیه غرب و به ‏خصوص آمریکا داشته است. ‏

روانشناسی شخصیتی پوتین دلایل دیگر برمی گردد به شرایطی که هر دوکشور دروضعیت بین المللی دارند. ‏هردوکشورسخت درمبارزه با هژمونی آمریکا هستند، ایران به یک شکل وروسیه به شکل دیگری. همان طور که ‏می دانید قبل ازاینکه روسیه تصمیم بگیردکه درنشست کشورهای دریای خزرشرکت کند با آمریکایی ها ‏درخصوص کنترل تسلیحات استراتژیک عملا با بن بست مواجه شد. ‏

‎ ‎علاوه برویژگی های شخصیتی وی، به نظر می رسد مقطعی که درآن هستیم درتاریخ روابط ایران و ‏روسیه کم نظیر است. ازاین جهت که دولت تهران نیازبسیارشدیدی به پشتیبانی روسیه در عرصه بین المللی ‏وهمچنین تکمیل پروژه حیثیتی بوشهر دارد.‏‎ ‎

درست است. با کمال تاسف باید بگویم ما دربرنامه هسته ای خودمان را دروضعیتی قرارداده ایم که مقدار زیادی ‏اگر نگفته باشیم که آسیب پذیرهستیم دست کم مجبورهستیم به یک سری کوتاه آمدن ها، کرنش ها وعقب نشینی ‏هایی دربرابرقدرت های دیگر که عمده ترینش روسیه باشند تن بدهیم و این برمی گردد به خاطر وضعیتی که ما ‏سرمساله هسته ای برای خود به وجود آورده ایم. آنقدربرای ما مهم است که موضع گیری روسیه درجریان پرونده ‏هسته ای به نفع ما باشد که سابقه نداشته است. درشورای حکام و مهمتر درشورای امنیت نیز ما به همین ترتیب ‏خود را به به روسیه دریک مرتبه ودرمرتبه های بعدی به چین وبعد هند وابسته کرده ایم. اگر مساله هسته ای نبود ‏ما خیلی قرص تر، محکم تر واستوارتر می توانستیم درمقابل از منافع ملی مان دفاع کنیم، همچنان که ‏دربرابرسایرقدرت می ایستیم وازمنافعمان دفاع می کنیم. به عنوان مثال همین نیروگاه بوشهررا نگاه کنید که ‏چگونه روسها به ما اجحاف می کنند. طی مدت ده سال نیروگاه بوشهر هنوزمورد بهره برداری کامل قرارنگرفته ‏وبه اشکال مختلف روسها راه اندازی نیروگاه را به تاخیر انداخته اند. بماند که دراین مدت بابت راه اندازی نیروگاه ‏بوشهر میلیاردها دلارما را تلکه کرده اند. تلکه اینجا واقعا لغت شایسته ای است که به کار برده شود. ‏

‎ ‎علی رغم چنین نیازی به روسیه، این بحث همواره مطرح بوده است که این کشوربا توجه به منافع ‏استراتژیک گسترده ای که در ارتباط با کشورهای غربی وآمریکا دارد، اساسا به سمتی نخواهد رفت که ایران قبل ‏ازمشخص کردن تکلیف پرونده هسته ای، راکتورهای هسته ایی خودرا راه اندازی کند وهمه ماجرا تنها یک بازی ‏است. برخی ناظران معتقدند اتفاقی که می افتد این است که یک ماراتنی رابا ایران شروع کرده اند ومقامات ‏ایرانی به دلیل حیثیتی شدن ماجرای راه اندازی بوشهر وارد این بازی و جوانبش شده اند. بازی ای که به نظر می ‏رسد طرف ایرانی هیچ شانسی برای برد نداشته باشد.‏‎ ‎

متاسفانه باید بگویم درست است. باکمال تاسف روسها تا زمانی که چراغ سبز را از آمریکایی ها برای راه اندازی ‏نیروگاه بوشهر دریافت نکنند این نیروگاه راه اندازی نخواهد شد و روزی که ما چراغ سبز را از آمریکا ویا آژانس ‏دریافت کنیم می شود گفت که روسها به صورت جدی به فکر راه اندازی نیروگاه خواهند بود. تا قبل ازآن به هیچ ‏وجه امکانش نیست که روسها درمقابل آمریکا بیایند و ایران را که به هرحال منافعش برای روسیه محدود ‏ومشخص است انتخاب کند و خشم وکینه آمریکایی ها رابخرند. برای چه اساسا روسها بایدبین تهران و واشینگتن ‏تهران را انتخاب کنند؟ درست است که روسها با ما سری از هم سوا دارند وبه لحاظ نظامی وتجاری پیوندهای ‏گسترده ایی با انها داریم ولی کافی است توجه کنید حجم کمک های بلاعوضی که روسیه به تنهایی از اتحادیه اروپا ‏دریافت می کند درسال چقدراست؟ محال ممکن است به خاطر منافعی که با ایران دارد بیاید منافع خودش با ‏اتحادیه اروپا وغرب وآمریکا را دچار مشکل کند. ‏

‎ ‎‏ در میان برخی مقامات ایرانی تصوری وجود دارد که روسیه شریک همیشگی برای ایران خواهد بود. ‏ولی وقتی از دسامبرگذشته تاکنون به صورت روند به رابطه دوکشور نگاه می کنیم مشاهده می کنیم که درچند ‏مرحله آمریکا برای تحریم ایران خیزبرداشته و بعد کشورهای دیگر مخالفت کرده اند. سپس به ایران مهلت داده ‏شده وبعد ازآن تحریم تصویب شده ومی بینیم که امضای روسیه وچین هم درهر دونوبت زیر قعطنامه به چشم می ‏خورد. الان هم درچنین شرایطی به سر می بریم. آیا این امیدواقع بینانه ای است که فکر کنیم در پایان مهلتی که تا ‏نیمه ماه نوامبربه پایان خواهد رسید باردیگر درصورت امتناع ایران ازاجابت خواست های شورای امنیت، روسیه ‏وحتی چین امضای خودرا پای قطعنامه سختگیرانه تحریم سوم نمی زنند؟‏‎ ‎

اگر اطلاعات واخبار وگزارش هایی که ایران باید ظرف چند هفته آینده آماده کند وبه آقای البرادعی بدهد، یعنی ‏اینکه توافق شده بود ایران ظرف دویا سه ماه فی الواقع پاسخ بدهد به اتهامات ومسائلی که ظرف چند سال گذشته ‏برای آژانس مطرح بوده است، فکر نمی کنم. به نظرمن باید منتظر باشیم و ببینیم که واکنش ونظر آژانس درقبال ‏گزارش چه خواهد بود. اگر آژانس این گزارش را مثبت تلقی کند کار برای واشنگتن مقداری درشورای امنیت ‏مشکل خواهد شد. اما اگر آقای البرادعی بگوید که هنوز خیلی ازمسائل درمورد پرونده ایران بی پاسخ مانده، ‏آنوقت فکر می کنم که بندهایی که درقطعنامه سوم علیه ایران خواهد آمد به مراتب از دوقطعنامه پیشین شدادتر ‏خواهد بود وروسیه وچین هم با آمریکا هم همراهی خواهند کرد. چرا که می توانند بگویند که ببینید که آژانس هم ‏علیه شما موضع گیری کرده است و ما می توانستیم به شما کمک کنیم مشروط براینکه آژانس با شما همراه می ‏بود.‏

‎ ‎آیا جواب سوال های آژانس بین المللی انرژی اتمی را مهیاکردن، باعث خواهد شد شورای امنیت ‏ازاینکه ایران درخواست موکد وچند باره اش درخصوص تعلیق غنی سازی اورانیوم را نادیده بگیرد؟‎ ‎‎ ‎

ببینید، تعلیق غنی سازی چیزی است که درآن قدرت مانور برای ایران وجود دارد. ایران می تواند بگوید که من ‏غنی سازی را درچارچوب توافقات “ان پی تی” انجام می دهم وشاهدم هم آقای البرادعی هستش. درست است که ‏ایران دوبارخواست شورای امنیت را اجابت نکرده است، اما ایران حداقل یک دفاعی خواهد داشت واینکه فعالیت ‏های من درچارچوب آژانس بوده است. ممکن است شورای امنیت این رانپذیرد وشورای امنیت بگوید که ما آژانس ‏را هم قبول نداریم وخواست ها ما به جای خودش باقی است. اما عرض بنده این است که اگر گزارش آژانس هم ‏منفی باشد عملا باید فاتحه شانس ایران را خواند. ‏

‎ ‎قبل ازسفرآقای پوتین به ایران کاندولیزارایس وزیرامورخارجه و رابرت گیتس وزیردفاع آمریکا به ‏مسکو سفرکردند. آیا ممکن است آقای پوتین حامل پیامی ازسوی آمریکا برای ایران باشد؟‎ ‎

امکان دارد. ممکن است که آقای پوتین حامل پیام بسیارجدی برای تهران باشد که این آخرین فرصت برای ایران ‏است. همان طور که روسها متاسفانه خبر بد را برای صدام بردند که این آخرین فرصت هست وآمریکایی ها جدی ‏هستند، ممکن است که روسها از سوی آمریکایی ها چنین پیامی رابرای ایران ببرند که جورج بوش بسیارجدی ‏هست برسر اینکه تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا ضرب شستی به ایران نشان بدهد. حتی اگر زدن ‏اهداف مشخصی درایران جدی نباشد، ممکن است قعطنامه سوم بسیار سخت وجدی باشد و ممکن پوتین به ایران ‏بگوید که شما نمی توانید روی چین وما زیاد حساب کنید که مثلا وقتی این قعطنامه درشورای امنیت مطرح شود ‏روسیه وتو کند.‏

‎ ‎آیا ممکن است به خاطر این شرایطی بحرانی که وجود دارد رهبرقدرتمند روسیه درتهران با چک سفید ‏امضای مسئولان ایرانی مواجه شود؟ یعنی از فرط اضطرار در بخشیدن آنچه روسیه به آن علاقه مند است دست ‏ودلباری کنند؟‎ ‎

من فکر نمی کنم چک سفید دراختیارروسیه بگذارند. چرا که رابط های قابل اطمینان تری نسبت به روسیه وجود ‏دارند مانند اتحادیه اروپا و یا عربستان. ایران حتی اعتماد بیشتری به مقامات عربستانی دارد تا مقامات روسی. به ‏علاوه کانال عراق وجود دارد و ایران طریق دولت نوری المالکی می تواند عمل کند. مسکو کانال مناسبی برای ‏انتقال پیام نیست چرا که خودش ذی نفع است. اما آنچه که هست این است ممکن است صرفا به ایران پیام هایی ‏بدهد که ما ممکن است موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. ‏

‎ ‎منظورم باج هایی اقتصادی و منطقه ای بود. برای مثال امتیازاتی دردریای خزر…با توجه به اینکه ‏طی دهه گذشته ایران با توجه به مجموع سیاست هایی که دراین زمینه اعمال شده به نظر می رسد ایران یکی ‏ازمغبون ترین کشورهای حاشیه دریای خزز بوده است.‏‎ ‎

متاسفانه این احتمال وجود دارد که ما به خاطر بحرانی که درخصوص بحث هسته ای خودمان را گرفتارآن کرده ‏ایم، به منافع خودمان را دردریای خزز چوب حراج بزنیم. به تعبیر دیگر متاسفانه ممکن است منافع ما دردریای ‏خزر بلا گردان مساله هسته ای بشود. آنچه مسلم است، حداکثر امتیازی که می توانیم به روس ها بدهیم دردریای ‏خزز است.‏