گفت وگو♦ سینمای ایران

نویسنده

مازیار میری متولد 1350، را میتوان بی تردید ازجمله مستعد ترین فیلمسازان جوان سال های اخیر به حساب آورد. فیلمسازی که تجربه گرایی یکی از مهم ترین مشخصه های آثار اوست و کوشیده تا در هر فیلم تازه خود کاری نو و متفاوت با آنچه مخاطب ایرانی پیش از آن دیده عرضه کند. در این مسیر رو به رشد، تاکنون شاهد روی پرده رفتن سه فیلم از او بوده ایم. نخست؛ قطعه ناتمام [1379] که به عنوان کار اول یک فیلمساز حکایت از آینده ای امیدوار کننده از حضور چهره ای داشت که افق هایی تازه را جست و جو می کند. فیلم ادای دینی بود به موسیقی و آواهای محلی که به دلیل کم توجهی و بی مهری روبه فراموشی گذارده اند. مشکلاتی که قطعه ناتمام با ممیزی پیدا کرد باعث شد این فیلم بیش از پیش سرزبان ها بیفتد. او بعد از قطعه ناتمام، به آهستگی را به عنوان دومین تجربه خود جلوی دوربین برد و موفقیت های بیشماری کسب کرد. این گفتگو به بهانه سومین فیلم درحال اکران او یعنی پاداش سکوت انجام شده است.

maziarmiri1.jpg

به سوی افق های تازه

گفتگو با مازیار میری

پیش از ساخته شدن پاداش سکوت در خبرها صحبت از ساخت فیلم دیگری توسط شما در میان بوده فیلمی که فیلمنامه اش توسط شادمهر راستین نوشته می شد، اما آن طرح درآن زمان منتفی شد و پاداش سکوت جلو آمد، چه اتفاقی در این میان افتاد؟

آن طرح هنوز منتفی نشده است، بلکه شادمهر راستین هنوز مشغول نگارش فیلمنامه آن است، در واقع فیلمنامه هنوز کامل نشده است. از طرفی این فیلمنامه که فعلا شکارچی نام دارد، به فصل خاصی نیاز دارد که درآن زمان گذشته بود و…

طرح این فیلم بود که توسط امیرنادری نوشته شده بود؟ چون آنگونه که من به خاطر می آورم، به میان آمدن امیرنادری، با توجه به حساسیت هایی که می دانیم او در این سال ها در زمینه های مختلف داشته است، باعث به وجود آمدن کنجکاوی های زیادی نسبت به آن شده بود…

ماجرا از آنجا شروع شد که من مشغول تدوین فیلمی از فرهاد ورهرام بودم. هنگام تدوین این فیلم درست زمانی بود که من بدنبال طرحی می گشتم تا بر اساس آن کار تازه ای را شروع کنم. وقتی این مسئله را با فرهاد ورهرام مطرح کردم که دنبال یک طرح خوب می گردم، او این طرح را برای من تعریف کرد و پیشنهاد داد که این طرح را کار بکنم. طرحی که ظاهراً امیر نادری به همراه ورهرام با یکدیگر نوشته بودند.

با خود نادری هیچ ارتباطی نداشتید؟

نه، پس از اینکه ورهرام این طرح را پیشنهاد کرد و من هم از آن خوشم آمد، گفت که همه ارتباطات لازم برای راضی کردن نادری را خودش برعهده می گیرد و خودش هم در این باره با نادری صحبت کرد و او هم پذیرفت.

نادری شناختی از شما و آثارتان داشت؟

بله، آن طور که من شنیدم او قطعه ناتمام را به هنگام نمایش در آمریکا دیده بود و ظاهراً خیلی هم از فیلم خوشش آمده بود.

maziarmiri2.jpg

برگردیم به پاداش سکوت، چه شد که سراغ سینمای جنگ رفتید درحالی که با توجه به دو فیلم قبلی شما، به نظر می رسد که درحال و هوای دیگری سیر می کردید که چندان سنخیتی با سینمای دفاع مقدس ندارد؟

ماجرا از پیشنهادی آغاز شد که از سوی مهدی کرم پور مطرح گردید. کرم پور به من و اصغر فرهادی پیشنهاد کرد که به اتفاق هم یک فیلم سه اپیزودی درباره جنگ بسازیم که کارگردانی هر اپیزودش را یکی از ما سه نفر به عهده داشته باشد. وقتی این پیشنهاد مطرح شد من و اصغر فرهادی طرح خاصی در ذهن نداشتیم که به درد این کار بخورد بنابراین سه نفری نشستیم به مطالعه کار روی ایده هایی که وجود داشت. یک سری منابع از طرف کرم پور معرفی شد که یکی از آنها همین کتاب من قاتل پسرتان هستم نوشته احمد دهقان بود. من این قصه را پسندیدم و بر اساس آن طرحی نوشتم. اما بعد از مدتی ساخته آن فیلم اپیزودیک منتفی شد و این طرح هم پیش من ماند.

با تهیه کننده پاداش سکوت از ابتدا قرار بود همین فیلم را کار کنید؟

نه، زمانی که من دنبال فرصتی برای شروع کار جدید براساس همان طرح نادری بودم، از طریق شادمهر راستین با علی اکبری آشنا شدم و قرار شد به اتفاق فیلمی را شروع کنم که همان فیلمنامه بود که شادمهر راستین می نوشت اما به همان عللی که اشاره کردم یعنی آماده نشدن آن فیلمنامه و از دست رفتن زمان ما مجبور شدیم آن طرح را کنار بگذاریم.

تهیه کننده فیلم هم نسبت به شیوه کار شما و آثار قبلی تان آشنایی داشت؟

بله، اتفاقاً ایشان هم قطعه ناتمام و به آهستگی را دیده بودند و آنها را پسندیده بود. وقتی ما مجبور شدیم طرح قبلی را کنار بگذاریم ایشان پرسیدند که آیا طرح دیگری برای کار دارم یا نه؟ من هم طرح اولیه پاداش سکوت را ارائه کردم و گفتم که این طرح هست اما قدری کارکردن با آن دشوار است. اما ایشان گفتند که ما این فیلم را می سازیم و به این ترتیب ساخت پاداش سکوت در برنامه ما قرارگرفت و آغاز شد و ما از فرهاد توحیدی دعوت کردیم که فیلمنامه ای براساس این طرح بنویسد.

maziarmiri3.jpg

برای نوشتن فیلمنامه فقط به ارائه طرح اکتفا کردید یا اینکه خودتان هم در پروسه نوشته شدن آن مشارکت داشتید؟

زمانی که پاداش سکوت در مرحله فکر اولیه بود، غیر از توحیدی که نویسنده فیلمنامه بود، امیر اثباتی نیز به عنوان طراح صحنه دعوت شد. ما یک تیم سه نفره بودیم که هر هفته جلسه ای با هم می گذاشتیم و آنچه را که توحیدی نوشته بود به اتفاق می خواندیم و بعد نظرات خودمان را می دادیم. توحیدی هم طی روزهای بعد شروع به نوشتن می کرد و ما باز هفته بعد جلسه ای می گذاشتیم برای بحث و تبادل نظر روی آنچه ایشان نوشته بود.

بازیگران فیلم چگونه انتخاب شدند، آیا آن هنگام که مشغول کار روی فیلمنامه بودید بازیگران خاصی را برای بازی در نقش های اصلی فیلم در نظر گرفته بودید؟

در همان مرحله اول کار یعنی بخش کارگاهی فیلمنامه، کمی بعد حبیب رضایی به تیم ما اضافه شد که وظیفه انتخاب بازیگران را برعهده داشت که ایشان نیز در جلسات ما حضور داشتند. پیش از آن من تنها روی استفاده از دو تن از بازیگران برای نقش های اصلی فیلم انتخاب هایی را در ذهن داشتم. اولی پرویز پرستویی بود برای نقش اکبر که از همان اول تصویر ایشان در ذهن من شکل گرفته بود. خوشبختانه وقتی با ایشان این نقش را مطرح کردم، آن را پذیرفتند. درمورد نقش پدر یحیی هم چون در نظر داشتم با توجه به مضمون نو فیلم، از یک پدر شهید تازه و نو هم استفاده کنم که کلیشه نباشد به سراغ جعفر والی رفتم که سال ها بود کار نکرده بود و خیلی بکر و متفاوت برای این نقش به نظر می رسند. من ایشان را در خانه سعید پورصمیمی دیده بودم و از همان موقع نسبت به همکاری با ایشان نظرم جلب شده بود.