پیشینه آشنایی ایرانیان با ماهی قرمز
شاهین سپنتا
چند سال است که در آستانه نوروز برخی از افراد در ستیز با آیینهای شاد نوروزی، خواستار برپانشدن جشن چهارشنبه سوری، و برچیدن سفره هفتسین و حذف سبزه و ماهی قرمز سفره هفتسین و خرافه خواندن «سیزدهبهدر» هستند و برای دستیابی به این خواستهها از انتشار هرگونه خبر جعلی یا گزارش نادرست نیز فروگذار نمیکنند. اینان در ستیز با ماهی قرمز، یک سال احتمال بیماریزا بودن ماهی قرمز و سال دیگر جوان بودن این سنت و سال بعد وارداتی بودن آن از چین را مطرح کردند که همه این موارد از سوی پژوهشگران و صاحبنظران کاملا رد شده است. چنان که گفته شد یکی از این اظهارنظرهای اشتباه، عدم سابقه تاریخی آشنایی ایرانیان با ماهی قرمز و ورود این گونه جانوری در صد سال پیش از چین به ایران است. اما بررسیهای اخیر نشان میدهد که ایرانیان بیش از 2500 سال پیش با ماهی قرمز آشنایی داشتهاند. ماهی قرمز (/ زرماهی، طلاماهی، ماهی سرخ، ماهی طلایی، ماهی گلی، ماهی حوض) یا Gold fish با نام علمی Carassius auratus auratus گونهای ماهی از سردهٔ کپورچههاست. گرچه این کپورچههای زیبا را در زبان فارسی «ماهی قرمز» و در زبان انگلیسی «گلدفیش» یا «طلاماهی» مینامند، اما به رنگهای گوناگونی همچون طلایی، قرمز نارنجی، نقرهای، خاکستری، قهوهای و سفید و سیاه در فرمها و اندازههای متنوع پرورش داده شدهاند که بیشتر جنبه تزئینی دارند.
ماهی قرمز یا گلد فیش در رنگهای متنوع
در فلات تشنه ایران، هنرمندان آرزوی آب و تقدس آب را را با نماد ماهی بر کوزهها نقش بستند، نقشی که یادآور برکت و روزی است. افزون بر این، نزد ایرانیان، آب، باد، خاک، و آتش چهار عنصر مقدس هستند و ماهی در نقش نماد آب با ایزد بانوی آبها «آناهیتا» همراه میشود و به عنوان مظهری از برکت و باروری نقشی مقدس مییابد و در جایی دیگر، دو ماهی کَر (kara) یا اَرَز (araz)نقش نگاهبان ریشههای درخت زندگی را که در درون آب ریشه دوانده است، بازی میکنند. به اینسان نقوش ماهی علاوه بر نقش تزیینی، سرور آفریدگان آبزی و نمادی از ژرف نگری و تیزبینی بوده و در جای جای ایران زمین و در دورههای مختلف بر اشیای گوناگون نقش میشوند.
آثار تاریخی به دست آمده در مرزهای پهناور ایران فرهنگی که امروز در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند، نشان میدهند که مردمان ساکن در فلات ایران هزاران سال است که با گونههای مختلف ماهی به ویژه ماهی قرمز آشنایی داشتهاند و بر خلاف تصور رایج، به احتمال زیاد این ماهیان از ایران به چین رفتهاند و در آنجا مورد بارپروری و بهگزینی قرار گرفتهاند. از میان صدها اثر تاریخی به دست آمده، در این یادداشت برخی از مهمترین نمونه های یافت شده معرفی میشوند.
تندیسک ماهی قرمز در دوره هخامنشی:
یکی از این نمونهها، تندیسک ماهی قرمز مربوط به دوران هخامنشی است. این تندیسک طلایی یکی از اشیاء «گنجینه آمودریا» است که از محوطه باستانی «تخت قباد» به دست آمده است. گنجینه آمودریا (Oxus Treasure) شامل بیش از 170 مورد از اشیاء ارزشمند متعلق به دوران هخامنشیان است که در حال حاضر در «موزه بریتانیا» و همچنین «موزه ویکتوریا و آلبرت» نگهداری میشود. اشیاء این گنجینه بیشتر طلا و نقره هستند و به سدههای پنجم تا چهارم پیش از میلاد مربوط میشوند. اشیا و سکههای طلا و نقره گنجینه آمودریا (/ رود جیحون) مهمترین دفینه آثار فلزی کشف شده از دوران هخامنشیان است که حدود سال های 1877 و 1880 میلادی نزدیک محل تخت کواد (قباد) به دست آمده است. «تخت کواد» با ویرانههایی در حدود یک کیلومتر مربع، در واقع یکی از دو قلعه نظامی مهم در ساحل شمالی آمودریا (رود بزرگی که از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و به دریای آرال میریزد) بوده که در آن زمان بخشی از شاهنشاهی پهناور هخامنشی به شمار میرفته است. به نظر میرسد که این دفینه در میانه سده چهارم پیش از میلاد دفن شده است.
گنجینه آمودریا، توسط سه تاجر اهل بخارا، از اهالی روستایی در محل خریداری شده و پس از رهایی از دست راهزنان، در «راولپندی» فروخته شد. ولی ژنرال «سر الکساندر کانینگهام» مدیر کل هیات احیاء آثار باستانی هندوستان، قسمتی از آنها را از دست سوداگران خارج نمود و به «سر اوگاستس ولاستون فرانکس» فروخت، او در سال 1897 میلادی و هنگام مرگ آنها را به موزه ملی بریتانیا اهدا کرد.
نمونه یاد شده، تندیسک ماهی قرمز یا (Gold fish) از جنس طلاست. این ماهی با 2⁄24 سانتیمتر طول و ۳۷۰ گرم وزن، از جنس طلا ساخته شده و فلسها و بالههای آن با ظرافت طراحی شده و به وضوح قابل مشاهده است. در دهان این ماهی یک روزنه است و درون آن به صورت یک مجرا یا لوله توخالی است که احتمالا به عنوان لوله عطر یا روغن کاربرد داشته است و احتمالا با یک چوبپنبه و یا دری متصل به یک حلقه بسته میشده است و به عنوان یک آویز زینتی مورد استفاده قرار میگرفته است. مجسمه زرین ماهی قرمز موزه بریتانیا در سال 2004 از سوی این موزه در نمایشگاهی با موضوع «نوروز و هفت سین» به نمایش گذاشته شد.
تندیسک ماهی قرمز به سبک ایلامی:
نمونه دیگر، تندیسک نقرهای به سبک ایلامی (/ عیلامی) متعلق به سالهای 600 تا 900 پیش از میلاد است که نشان میدهد ایلامیها نیز با «Gold fish» آشنایی داشتهاند. ماهی در هنر ایلامی نمادی از آب و خدای آب و گاه نشانی از نزدیکی به آب می باشد و در هر صورت ارتباطی با آب و دریا دارد. در مورد این مجسمه میتوان احتمال داد که با ائا (Ea) یکی از خدایان سومریان در بینالنهرین یا میانرودان که خدای دریاها و آبها می باشد رابطه دارد چون آب سمبل خدای ائا میباشد این سمبل متشکل از چند ردیف جریان آب موجدار است و اغلب در موجهای آب تعدادی ماهی دیده میشود. ارتباط بین ایلام و بین النهرین باعث تبلور اعتقادات بینالنهرین در هنر ایلام می باشد و بر این اساس خدای دریاها و آب ها در بین النهرین که یکی از سمبل های آن ماهی می باشد در نقش برجسته های ایلام یافت شده است.
ائا خدای میانرودان
عیلامیها یا ایلامیان یکی از اقوام ساکن در سرزمین ایران بودند که از ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران حکومت میکردند. تمدن ایلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، کردستان، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، استان کرمان، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشد.
این تندیسک نقرهای ماهی قرمز در «گالری برکات» نگهداری میشود. گالری برکات با مدیریت «فایض برکات» که شعبهای در محله «میفر» در مرکز شهر لندن و شعبه دیگری در «بورلی هیلز» در« لس آنجلس» دارد، به خانواده یهودی هنردوستی به نام «برکات» تعلق دارد که پنج نسل است به جمع آوری و داد و ستد عتیقه و آثار تاریخی اشتغال دارند و این گالری را 100 سال پیش در بیت المقدس تأسیس کردند.
چنان که گفته شد، اهمیت تندیسکهای زیبای این ماهیهای کوچک، زیر نفوذ باور به خدای بزرگ میانرودان، «ائا» میباشد که آن را خدای عقل و خرد، خدای دریاها و آبها و خدای خیر و شر دانسته اند. پگانیستها نیز ماهی را نماد الهه « مادر طبیعت» و نشانه باروری و زایش می دانستند. در دورههای بعد نیز که مسیحیت گسترش یافت، این باورهای کهن به مسیحیت منتقل شد و زمانی که هنوز صلیب به عنوان نشان مسیحی متداول نشده بود، در باور مسیحیان، ماهی نماد برکت، ایمانداری، رستگاری، و عروج عیسی بود و به عنوان نشان یک فرد مسیحی به کار می رفت و هنوز نیز متداول است.
نقش ماهی بر ظروف فلزی ساسانی:
نمونههای دیگری از نقش ماهی بر آثار تاریخی ایران را میتوان بر ظروف فلزی مربوط به دوره ساسانی دید که در آن ها ماهی یا دو ماهی به عنوان نماد زندگی در درون آب به کار نگهبانی از ریشههای درخت زندگی که در آب ریشه دوانده است، مشغول هستند. ارتباط نقش شیر و گاو نیز با فلسفه نوروز قابل توجه است.
بشقاب نقره قلمزنی با نقش دو ماهی در موزه آرمیتاژ در سن پترزبورگ
نقش ماهی بر سکههای مسی صفوی:
نمونههای دیگر، نقش ماهی روی سکههای فلوس دوران صفوی است. که به نظر این نگارنده به آیین نوروزی «طلب سلطانی» در دوره صفوی ارتباط دارد که دراویش عجم به هنگام نوروز مقابل کاخ شاه به طلب مینشستند و این کار را «طلب سلطانی» مینامیدند.
در دوران صفوی، سکه زر به نام اشرفی و سکه نقره بیستی، محمدی، شاهی و عباسی نامیده میشد و سکههای مسی، غازی نام داشت که معمولا به آنها فلوس میگفتند که همان پشیز، یا پول سیاه است. بر روی سکه های فلوس معمولاً تصاویر مختلفی از حیوانات و اشکال بروج دوازدهگانه را نقش میکردند که به نظر میرسد فلوسهایی که داری نقش ماهی یا نقش گاو بر روی ماهی هستند به احتمال زیاد برای نوروز ضرب میشدهاند و به آیین نوروزی «طلب سلطانی» نیز ارتباط داشته اند. همچنین به نظر میرسد که نقش ماهی بر روی فلوسهای ضرب شده به هنگام نوروز، به نشانه برج حوت یا برج ماهی ( آخرین برج سال) صورت میگرفته است و همچنین اشاره به این باور کهن است که جهان بر شاخ گاو است، و گاو بر پشت ماهی است و به هنگام نوروز در لحظه آغازین سال، گاو زمین را از یک شاخ به شاخ دیگر میاندازد. در زیر تصویر یکی از فلوسهای دوره صفوی را می بینید که در اردبیل ضرب شده است و نقش گاو را که بر روی ماهی ایستاده نشان میدهد:
نقش ماهی بر تبرزین دوره قاجار:
استمرار تاریخی باورهای کهنی که بر بنیان آنها ماهی نماد «آگاهی و معرفت» است را تا دوران قاجار و بر سنگ نگارههایی در خانه تاریخی حسینپناه در اصفهان متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار میتوان دید.
در دو سنگ نگاره که در حیاط این خانه نقش شده است، تصویر دو درویش پرسهگرد دوده عجم را می توان دید که بر روی تبرزین هر دوی آنها نقش ماهی به عنوان نماد آگاهی و معرفت دیده میشود با این تفاوت که در سنگ نگاره سمت چپ، سر ماهی روی به بالا و در سنگ نگاره سمت راست، سر ماهی روی به پایین است. از آنجا که صوفیان، عارف کامل را به مناسبت این که در «بحر معرفت» مستغرق است، «ماهی» می نامند و غیر عارف کامل را به لفظ «جز ماهی» یاد میکنند، به نظر میرسد که نقش سمت چپ متعلق به درویشی است که در رتبه بالای خاکساری یا ماهی یا عارف کامل یا گل سپردگی قرار دارد و سنگ نگاره سمت راست مربوط به درویشی است که در مرحله پایین پیاله یا «جز ماهی» قرار دارد.
نقل از وبلاگ نویسنده، تلخیص از هنر روز