روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هرچه کمتر می شود بر تعداد کاندیداهای احتمالی، آن هم از نوع اصولگرا افزوده می شود. پس از انتشار اخباری در خصوص احتمال کاندیداتوری اصولگرایانی چون غلامعلی حدادعادل، محمدحسین صفارهرندی، عزت الله ضرغامی، سعید جلیلی، اسفندیار رحیم مشایی، علی نیکزاد، علی اکبر صالحی، کامران باقری لنکرانی، علی اکبر ولایتی، مصطفی پورمحمدی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و … حزب موتلفه نیز از احتمال معرفی کاندیدای مستقل خبر داد؛ادعایی که با توجه به شکست های قبلی این حزب با ابهام مواجه شده است.
حسن غفوری فرد از اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین و حزب موتلفه در گفتگو با یکی از خبرگزاری ها، پیش بینی کرد که به احتمال زیاد اصولگرایان و جبهه پیروان خط امام و رهبری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از “علی لاریجانی” حمایت خواهند کرد.
جبهه پیروان خط امام و رهبری از هجده حزب سنتی اصولگرا یا همان جناح راست سابق تشکیل شده است که تا سال ۸۴ با تابلوی “شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی” با مدیریت علی اکبر ناطق نوری فعالیت می کردند. پس از انزوای ناطق اما موتلفه اسلامی که آن زمان در میان اصولگرایان برای خود برو و بیایی داشت تصمیم به به تشکیل نهادی جایگزین به جای شورای هماهنگی گرفت و نام آن را جبهه پیروان خط امام و رهبری گذاشت. سپس عسگراولادی که دیگر دبیرکل موتلفه نبود، در انتخابات آن جبهه به عنوان رییس و محمدرضا باهنر هم به عنوان نایب رییس تعیین شدند. موتلفه، جامعه مهندسین، جامعه زینب، جامعه کارمندان، جامعه فرهنگیان، جامعه دانشجویان، دانشگاهیان، پزشکان، کارگران، ورزشکاران، ادوار مجلس، پیروان زینب، اصناف و بازاریان و فارغ التحصیلان هند همه اعضای حقوقی این جبهه را تشکیل می دهند.
علی لاریجانی اما در حیات سیاسی خود تنها تجربه یک دوره حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارد که نتیجه آن هم چیزی جز شکست سنگین نبوده است. او یکسال پس از آنکه از ریاست ده ساله صدا و سیما فارغ شد، تصمیم به حضور در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گرفت. لابی های خود را آغاز و منوچهر متکی را به عنوان رییس ستاد انتخاباتی خود منصوب کرد. لاریجانی از سوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی که افرادی چون حسین فدایی، احمد توکلی، لطف الله فروزنده، الیاس نادران و … در آن عضویت دارند به انتخابات دعوت شد و سپس موتلفه و اصولگرایان سنتی هم از او حمایت کردند اما در نهایت بازی به هم خورد و ایثارگران از قالیباف حمایت کرد و جامعه مهندسین هم که قالیباف را وارد کرده بود از لاریجانی. رییس سابق صدا که با عملکرد خود بخصوص در دوران اصلاحات جایگاهی میان مردم نداشت، شعار انتخاباتی خود را “هوای تازه؛ دولت امید” قرار داد و تقریبا همه اصولگرایان به جز ایثارگران را با خود همراه کرد.
ناطق نوری هم که در همان سال از احمدی نژاد خواسته بود به نفع یکی از دو کاندیدای اصولگرا یعنی لاریجانی یا قالیباف به دلیل “نداشتن شانس” انصراف دهد با این پاسخ از سوی وی مواجه شده بود: “شما چه کاره اید که برای من تعیین تکلیف می کنید.”
چنین بود که در مواجهه جدی اصولگرایان با یکدیگر، علی لاریجانی از همه بازنده تر شد و از میان هفت کاندیدای انتخاباتی، در جایگاه ششم و قبل از محسن مهرعلیزاده قرار گرفت. لاریجانی در مجموع یک میلیون و ۷۱۳ هزار و ۸۱۰ رای از میان بیست و نه میلیون و ۴۰۰ هزار و ۸۵۷ رای به دست آورد و نسبت رای او به کل آرا ۸/۴ درصد بود. رییس سابق رسانه ملی توانست تنها در استان مازندران که زادگاه پدری او محسوب می شود رای نخست را به دست آورد.
او سپس بنای دوستی با احمدی نژاد گذاشت و به جای حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد لیکن دوستی آنها به دلیل اختلافات انتخاباتی قبلی و نزدیکی مواضع لاریجانی به خامنه ای، خاله خرسی شد و لاریجانی از شورای عالی امنیت ملی کنار رفت و عزم انتخابات مجلس هشتم کرد.
او در انتخابات مجلس هم با یک رقیب جدی و محبوب بیت رهبری مواجه شد: غلامعلی حدادعادل. دعوا برای انتخاب سرلیست اصولگرایان بالا گرفت و هیچ کدام نیز حاضر به کوتاه آمدن نبودند. حداد رییس مجلس هفتم بود و لاریجانی هم مدعی ریاست. لاریجانی مستاصل مانده بود که بین اصفهان، آمل و قم کدام شهر را انتخاب کند که در نهایت قم را پرفایده تر دید و از شهر طلاب کاندیدا شد.
دعوای سرلیست شدن بین نماینده قم و حدادعادل به پس از انتخابات مجلس نیز سرایت کرد و اصولگرایان بین لاریجانی و حداد مانده بودند که در نهایت با حمایت حامیان دولت از لاریجانی، کفه ترازو به سمت او رفت و رییس بهارستان هشتم شد. در مجلس نهم نیز این قضیه تکرار شد با این تفاوت که سپاه پاسداران و نهادهای اصلی حکومتی به دنبال پس گرفتن ریاست مجلس از لاریجانی بودند که ناکام ماندند و حدادعادل نتوانست در مجلس نهم نیز رییس شود.
حرف های تازه
لاریجانی که از منتقدان جدی دولت های نهم و دهم بوده این روزها حرف های تازه ای به ادبیات کلامی خود افزوده که بوی شعارهای انتخابات می دهند. او حرف هایی می زند که گاهی به مواضع سیاسی اصلاح طلبان نزدیک است و گاهی اصولگرایان؛ از مشروطه سخن می گوید که دچار سرقت سیاسی شد و نتوانست بلوغ پیدا کند و در همان نشست همانند میرحسین موسوی می گوید عدالت با توزیع پول بین مردم فرق دارد. نسبت به احزاب و آزادی نگاهی متفاوت با اصولگرایان دارد و آن را آب حیات می داند. با این حال به شدت از رهبر جمهوری اسلامی، سپاه و نهادهای حکومتی دفاع می کند.
علی لاریجانی اما برای رسیدن به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یک مانع بزرگ پیش روی خود دارد و آن هم عضویت در باشگاه “ساکتین فتنه” است. قالیباف، لاریجانی و باهنر از سوی اصولگرایان رادیکال به به ساکتین فتنه شهرت یافته اند. ساکتین فتنه کسانی بودند که در ایام انتخابات درباره فتنه موضع گیری نکردند و اعتراض های خیابانی را محکوم نساختند. لاریجانی هم در برابر واژه جدیدی به نام کاسبین فتنه به ادبیات سیاسی جریان اصولگرایی افزود که منتقدانش را هدف قرار می داد.
تا انتخابات
با این حال به نظر می رسد لاریجانی در حال حاضر جدی ترین کاندیدای اصولگرایان سنتی بخصوص طیف موتلفه و جبهه پیروان باشد چه آنکه مصطفی میریان عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین نیز در خصوص کاندیداتوری وی برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و احتمال حمایت جبهه پیروان خط امام و رهبری از وی چنین روایت کرده: “فعلا در ظاهر قضیه و با توجه به رای بالای لاریجانی در انتخابات ریاست مجلس احتمالا ایشان کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باشد.” به گفته این عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین “هنوز دعوت رسمی از سوی جبهه پیروان برای کاندیداتوری لاریجانی انجام نشده است. آقای لاریجانی در دوره نهم ریاست جمهوری هم کاندیدا بودند و خیلی هم کار کردند حتی از یک سال قبل از آن، خیلی برای بحث ریاست جمهوری کار کردند.”
بدین ترتیب در شرایطی که لاریجانی هر روز به بهانه های مختلف نظیر انتشار عکس دخترش، موضع گیری درباره زمین خواری برادرش و … خبرساز می شود گویی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز فکر می کند چرا که تنها ریاست بر قوه مجریه در کلکسیون پست ها و مقامات برادران لاریجانی دیده نمی شود.