حقیقت در برابر جنگ طلبی

نویسنده

mozejang.jpg

اسکات پترسون ‏

عده ای از ایرانی ها قصد دارند در خاک حکومت اسلامی که مدت ها با جنگ و شهادت تعریف عجین بوده ‏است، بذر صلح را بپاشند. آنها دست به کار افتتاح موزه ای هستند که فجایع جنگ را به نمایش می گذارد. ‏

هکتار ها از سرزمین ایران برای دفن سربازانی اختصاص داده شده که در جنگ دهه 80 ایران-عراق کشته ‏شدند. شیون و زاری و افتخار بی پایانی نثار عزیزانی شده که در این جنگ از دست رفتند. خطابه ها و آیین ‏های فراوانی هم برای تبدیل شهادت به عالی ترین درجه از عبادت خدا به کار گرفته شده است. ‏

موزه صلح ایران که از ماه ژوئن به این کار اختصاص یافته و قرار است به زودی افتتاح شود، قصد دارد این ‏تفکر رسوخ یافته از زمان انقلاب سال 1979 را تعدیل نماید. ‏

شهریار خاطری، مدیر موزه می گوید: “وقتی به ما حمله شد، مردم ایران همیشه از عظمت جنگ شنیده اند. ‏اما آنها ندرتاً از فجایع جنگ چیزی شنیده اند. این کار آسانی نیست. مردم وقتی ببینند جنگ چقدر می تواند بد ‏باشد، شما را متهم می کنند که اصول اخلاقی کسانی را که در برابر دشمن می ایستند، زیر پا گذاشته اید.“‏

دکتر خاطری که یکی از کارشناسان ارشد در حوزه اثرات سلاح های شیمیایی است و خود از 15 سالگی ‏داوطلبانه به جنگ رفته، می گوید: “این یک چالش فلسفی است که نشان بدهد مردم را از دفاع از خود نمی ‏ترساند بلکه نشان می دهد نتایج اشغال نظامی و استفاده از زور برای حل مشکلات، می تواند چقدر هولناک ‏باشد. هنوز تعداد کمی از مقامات معتقدند صلح مانند تسلیم شدن است، زیرا ما کشوری هستیم که دایم با تهدید ‏دشمنان دست و پنجه نرم می کند.“‏

یافتن توازن برای کشوری که دایماً خود را در معرض خطر “تعویض رژیم” توسط واشنگتن و هزاران ‏نیروی نظامی ایالات متحده در اطراف مرزهایش در عراق، افغانستان و خلیج فارس می بیند، کار آسانی ‏نیست.‏

تندروهای کشور از این موضوع استفاده زیادی می کنند. اما داوطلبان موزه صلح، خود ندرتاً صلح طلب ذاتی ‏هستند. آنها از سربازان سابقی تشکیل شده اند که خود در معرض سلاح های شیمیایی عراق قرار گرفته اند و ‏عده زیادی از آنها متعهدند که همیشه آماده دفاع از کشورشان هستند. ‏

آنها در این موزه چند منظوره، مشغول ساخت کارگاههایی برای کودکان، دانش آموزان و مردم عادی هستند ‏تا درباره درد و رنج جنگ و سلاح های شیمیایی، چیزهای زیادی یاد بگیرند. در این موزه یک استودیوی ‏ضبط خاطرات شفاهی از بازماندگان جنگ ایران-عراق وجود خواهد داشت که از روی نمونه مربوط به ‏بازماندگان انفجار هسته ای هیروشیما مدل سازی شده است. از این اقدامات انرژی حاصل می شود که از ‏جنس موزه های شهدا، با ظاهری خاک آلود، پشت شیشه ها و غبار گرفته نخواهد بود. ‏

در بروشوری نوشته شده که موزه صلح صدای ایرانیانی را گرد هم آورده که “قربانیان جنگ اند… و از ‏شومی جنگ سخن می گویند.” این موزه جزییاتی از تباهی جنگ و فجایع انسانی آنرا به نمایش می گذارد- از ‏جمله تصاویر گرافیکی از قربانیان سلاح های شیمیایی- و مردم را به همان اندازه برای صلح آموزش می ‏دهد.“‏

این موزه زمانی به طور گمنام در زیرزمین جامعه حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی و تحت مدیریت ‏خاطری به کار مشغول بود. اما حالا از پشتیبانی سیاسی بالایی برخوردار شده است. محمد باقر قالیباف، ‏شهردار تهران و نامزد اسبق در انتخابات ریاست جمهوری و کاندید احتمالی برای انتخابات بعدی، در بهار ‏سال گذشته از سنگ یادبود موزه و ساختمان جدید آن، که اهدایی شهرداری است، پرده برداری کرده بود. ‏

بنای یادبود به شکل کبوتر سفیدی است که بر پایه مرمرین در مرکز بزرگترین پارک عمومی شهر تهران ‏قرار گرفته است. پیامی به شش زبان بر روی آن نوشته شده است. ساختمان جدید موزه در 100 یاردی پارک ‏قرار گرفته و تابلوی بزرگ و جدیدش، خبر از افتتاح قریب الوقوع آن در ماه آینده می دهد. ‏

افتتاح موزه و بنای یادبود آن در ماه ژوئن و همزمان با بیستمین سالگرد بمباران شیمیایی سردشت در غرب ‏ایران صورت گرفت. در اثر این حمله، 100 نفر و عمدتاً غیر نظامیان کشته شدند. از نظر ایرانیان، سردشت ‏مظهر مظلومیت در حملات شیمیایی گسترده عراق محسوب می شود که برای اولین بار پس از جنگ جهانی ‏اول صورت گرفت. ‏

در بروشور آمده است: “درد و رنج وحشتناکی که برما گذشت، ما را به درک بهتری از بیرحمی جنگ، ترور ‏و سلاح های کشتار جمعی و اهمت صلح رساند. تا روزی که همه مردم دنیا بتوانند در صلح زندگی کنند، ما ‏به فرستادن پیام صلح به جهانیان ادامه خواهیم داد…” ‏

حتی مراسم افتتاحیه هم سنت شکنی بود. خاطری می گوید: “برای اولین بار به جای شیون و زاری، این بار ‏جشن و سرور برپا بود. این روش تازه ای برای ارج گذاری شد. نوع دیگری از مردم و کودکان برای ترسیم ‏صلح جمع شده بودند و دیگر خبری از سپاهی ها نبود که فریاد مرگ بر آمریکا سر بکشند و پرچم آنها را ‏لگدکوب کنند.“‏

استیو فرایبورگ، مدیر موزه صلح اوهایو، تا کنون دو بار از موضع صلح ایران دیدار کرده است. او می ‏گوید: “تعداد مردم حامی صلح در دنیا و از جمله در خاورمیانه، از تعداد خشونت طلبان بیشتر است. البته این ‏مردم خشن و اخبار خشونت آمیز هستند که اولویت را در پوشش های خبری به خود اختصاص داده اند. و این ‏فقط درک مردم را از سایر کشورها و فرهنگ شان منحرف می سازد، ترس را همه گیر می کند و شانس ‏صلح را کمتر می کند.“‏

آقای فرایبورگ می گوید: “در چنین اوضاع بحرانی از روابط ما با ایران، خیلی مهم است که از ایران و ‏مردمش، تصویری تیره و تار به نمایش گذاشته نشود. و با توجه به اظهاراتی که از واشنگتن درباره قرار ‏داشتن ایران در محور شرارات می شنویم، باید بر روی چیزهای مثبتی که در خاورمیانه می گذرد متمرکز ‏باشیم.“‏

ایده اولیه درباره این موزه، اولین بار در زمان حضور خاطری در کنفرانس نودمین سالگرد استفاده مدرن از ‏سلاح های شیمیایی در ایپرس بلژیک در سال 2005، به فکر او رسید. او با رابط شبکه جهانی موزه صلح ‏دیدار کرد و از سوی او شدیداً مورد تشویق قرار گرفت. ‏

خاطری می گوید: “ده ها نفر از دوستان من در جنگ کشته شدند و صدها نفر زخمی شدند، به همین دلیل من ‏به انگیزه های همه آنها احترام می گذارم. برای من خیلی مهم بود که ریشه های جنگ ایران-عراق را پیدا ‏کنم. چرا برادر بزرگترم کشته شد؟ چرا شهر من، کرمانشاه، تقریباً به طور کامل توسط موشک های عراقی ‏نابود شد؟”‏

در زمان جنگ به ایرانی ها گفته بودند سربازان خدا هستند که با کفار عراقی در حال جنگ هستند. اما ‏خاطری ما را درباره اینکه عراقی ها هم دیندار بودند اینچنین تحت تاثیر می گذارد: که وقتی به سنگرهای ‏عراقی فتح شده وارد می شدند، نسخه های قرآن زیادی در آنجا وجود داشت. ‏

در واقع، اعراب سنی عراقی به خدا اعتقاد داشتد. وقتی هم دسته های خاطری برگشتند و باقی سربازان ‏عراقی هم در مرز به خانواده هایشان تحویل داده شدند، اتفاقات پیش بینی نشده دیگری هم رخ داد که قلب او ‏را به نفع صلح و در برابر جنگ متحول کرد. ‏

خاطری می گوید: “آنها هم «خانواده شهدا» دارند همانطور که ما داریم. از نظر روانشناسی دیدن مادران آنها ‏شوک بزرگی بود. دقیقاً مانند مادران ایرانی که در دست خود، عکس های فرزندانشان، شمع و قران داشتند و ‏گریه می کردند.“‏

علیرغم چالش های موجود با دست راستی ها، اکنون احترام ویژه ای به تلاش های خاطری می گذارند. ‏خاطری می گوید: “من از چالش های ایدئولوژیک استقبال می کنم. ما شانس داریم تا مقامات را راجع به ‏چیزهایی که قبلاً خط قرمز بود، به چالش بکشیم.“‏

منبع: کریستین ساینس مانیتور – 24 دسامبر 2007 ‏