علی مطهری دیروز در گفتگو با سایت خبرآنلاین گفته است: “ریشه اصلی مخالفت عدهای از اصولگراها با آقای روحانی این است که اکثر قریب به اتفاق حامیان او در انتخابات را اصلاح طلبان تشکیل میدادند. برخی اصولگراها نگاه خاصی به اصلاح طلبان دارند و آنها را برانداز و خارج از دایره نظام میدانند. به کارگیری آنها در دولت را خلاف مصلحت نظام و راه رهبری میدانند، لذا با این دولت مخالفت میکنند.” او درباره تفاوت رویکرد محافظهکاران تندرو نسبت به اصلاحطلبان نیز اظهار کرده: “به نظر من همه اینها در کینه و دشمنی با اصلاح طلبان تقریبا یکسانند. در این موضوع، نگاه آقای حدادعادل با نگاه کیهان و رسایی و کوچکزاده خیلی فرق ندارد.”
دشمنی تندروان جمهوری اسلامی با اصلاحطلبان امر پنهانی نیست. البته آنها زمانی میکوشیدندبا تفکیک میان اصلاحطلبان، آنها را به اصلاحطلب خوب و اصلاحطلب بد تقسیم کنند و خود را مخالف کل اصلاحطلبان معرفی نکنند. اما پس از انتخابات ۱۳۸۸ دیگر اصلاحطلب خوب وجود نداشت. در حالی که موسوی و کروبی تهدید به محاکمه و اعدام میشدند، خاتمی نیز به عنوان یکی از “سران فتنه” متهم به خیانت شد. حسین شریعتمداری پانزدهم دیماه ۱۳۸۹ در سرمقاله کیهان نوشته بود: “خیانت خاتمی و ایفای نقش ستون پنجم برای مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، فقط یک «احتمال»، «برداشت تصادفی» و یا تصوری در حد و اندازه «حدس» و «گمان» نیست، بلکه اسناد فراوان و غیرقابل انکاری از وطنفروشی و خیانت وی حکایت میکند.”
دستگیری و حبس دهها تن از اصلاحطلبانی که زمانی از مدیران رده بالای حکومت ایران و حتی از جمله وزرا و نمایندگان مجلس بودند، و بعد حصر موسوی و کروبی که یکی نخستوزیر دوران جنگ و دیگری سالها رئیس قوه مقننه بودند، نشان داد که تصمیم به حذف و تصفیه اصلاحطلبان از حکومت گرفته شده است.
آیتالله خامنهای یکسال پس از ریاستجمهوری محمود احمدینژاد طی سخنانی گفته بود: “اصلاحات اصولگرایانه و اصولگرایی مصلحانه در هم تنیده هستند. آن اصلاحاتی که بخواهد با معیار امریکایی در کشور انجام بگیرد، مثل همان اصلاحات رضاخانی است.”
او در زمان ریاستجمهوری خاتمی نیز خواستار تعریف اصلاحات شده و گفت: “اصلاحات باید تعریف شود. اصلاح واقعی در این کشور این است که فقر ریشه کن شود؛ تبعیض وجود نداشته باشد و فساد اداری و اقتصادی نباشد.”
او معتقد بود: “اصلاحات، کلمه قشنگی است. آن اصلاحی که امریکاییها می خواهند در ایران انجام گیرد، عین فساد است. آنها میخواهند نظام جمهوری اسلامی را که تبلور ایمان مردم و استقلالخواهی آنهاست، از بین ببرند. اصلاحات به نظر امریکاییها یعنی از بین رفتن نظام جمهوری اسلامی.”
“اصلاحطلبان امریکایی” عبارتی بود که با توجه به سخنان رهبر جمهوری اسلامی ساخته و مشمول همه اصلاحطلبانی شد که به دنبال طرح توسعه سیاسی بودند.
چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ گفته شد که آیتالله خامنهای با اصلاحطلبان دیداری داشته است و ممکن است تغییراتی در رابطه او و اصلاحطلبان بوجود آید. گفته میشد که اسحاق جهانگیری، مجید انصاری و عبدالواحد موسوی لاری به دیدار آیتالله خامنهای رفتهاند. در بهمن ماه ۱۳۹۱ روزنامه اعتماد با انتشار این خبر نوشت “آخرین خبر رسمی از دیدار اصلاحطلبان با رهبری و گفتوگو با ایشان مربوط به ۲۶ خرداد ۸۸ بود که نمایندگان کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری به بیان دیدگاههای خود پرداختند” و “از آن روز دیگر خبری از دیدارهای رهبری با اصلاحطلبان منتشر نشده اما اکنون به نظر میرسد شرایط تغییر کرده است.” بعدها اسحاق جهانگیری گفت که در دیدار با رهبر ایران وی به آنها گفته است: “کسانی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند از خودتان دور کنید”. او همچنین به نقل از آیتالله خامنهای گفته بود: “جناح اصلاحطلب و اصولگرا دو بال نظام به شمار میرود”. اسحاق جهانگیری که در یک برنامه تلوزیونی حاضر شده بود، درباره “عذرخواهی” اصلاحطلبان هم گفته بود: “ اینکه چرا اصلاح طلبان عذرخواهی نمیکنند را باید به نشستهای گفتمانی بین جناحها واگذار کنیم. به هرحال باید حرفهای اصلاح طلبان را هم بشنویم. به نظر من درخواست عذرخواهی از یک شخص، یعنی تمام تخلفات متوجه توست. به نظر من هر کس باید به سهم خود از مردم و ملت عذرخواهی کند. این حرف، پسندیدهای است.”
در آن زمان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با صدور بیانیهای،از خاتمی به عنوان کاندیدای اول این جبهه نام برده بود، اما در نهایت شرایط کاندیداتوری خاتمی فراهم نشد. هاشمی رفسنجانی، کاندیدای دوم اصلاحطلبان نیز ردصلاحیت شد.
در آستانه انتخابات حسین قدیانی یکی از اعضای گروه فشار در مطلبی با عنوان “گفته بودیم رقیب در صحنه است” در روزنامه وطنامروز از احتمال شکست اصولگرایان ابراز نگرانی کرد. او نوشته بود: “اگر آن ۱۳ میلیون رای موسوی، به بهانه عدم احراز صلاحیت هاشمی، با صندوق آرا قهر نکنند، اگر لایههای رقیقتر آرای خاکستری، متاثر از تبحر روحانی در فن بیان، به ایشان مایل شوند، اگر عارف، زرنگی کند و به نفع حسن روحانی کنار برود، اگر آقایان هاشمی و خاتمی و سیدحسن خمینی و موسویخوئینیها و… ذرهای تدبیر کنند و در حمایت از شیخ دیپلمات، متحد و یکدل و یکپارچه وارد صحنه شوند، اگر حسن روحانی مثل دوشنبهشب، باز هم طریقه سخن و سخنوری را به این همه نامزد اصولگرا یاد دهد و اگر اصولگرایان محترم، باز هم در این روند بیعقل و رویه بیمنطق، به نفع یک نامزد کنار نروند، پیشبینی من یکی، باخت جریان اصولگراست.”
او پرسیده بود: “انتخابات را به آن دیگر اصولگرا ببازید بهتر است یا به حسن روحانی؟!”
نهایتا اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند و او پیروز انتخابات شد.
پس از انتخابات به نظر میرسید که شرایط برای اصلاحطلبان بهتر خواهد شد. آیتالله خامنهای در مراسم تنفیذ حسن روحانی گفت: “همه سعی کنند کمک کنند. من از همه جریانهای گوناگون سیاسی درخواست میکنم و اصرار دارم، و همچنین از همه شخصیتهای متنفذی که دارای نفوذ کلمه هستند، دارای حوزه تأثیرگذاری در میان ملت هستند، درخواست میکنم به مسئولین، به دولت، به رئیس جمهور کمک کنند.”
به نظر میرسید که اشاره او از شخصیتهای صاحب نفوذ در میان مردم، خاتمی و اصلاحطلبان بوده است.
چند روز قبل از آن وی از “مدعیان تقلب در انتخابات” خواسته بود تا عذرخواهی کنند. سخنان اسحاق جهانگیری پس از دیدار سال ۱۳۹۱ با آیتالله خامنهای نشان میدهد که رهبر جمهوری اسلامی مایل بود، اصلاحطلبان عذرخواهی کنند، اما این خواسته هنوزمحقق نشده بود. آیتالله امامی کاشانی اواخر شهریور ۱۳۹۲ در تلویزیون حاضر شد و از اصلاحطلبان خواست که عذرخواهی کنند. او گفت: “افرادی که در فتنه نقش داشتند اگر از مردم و رهبری عذرخواهی کنند نه تنها کوچک نمیشوند بلکه بزرگ میشوند و خداوند تواب را دوست دارد.”
اما اصلاحطلبان عذرخواهی نکردند، و حتی برخی از آنان خواستار عذرخواهی آیت الله خامنه ای شدند. مصطفی تاجزاده در نامهای سرگشاده که از زندان اوین خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود، تاکید کرد: “عذر خواهی رسم پسندیدهای، خصوصا برای سیاستمداران است. ما بارها به خاطر خطاهایمان از مردم پوزش خواستهایم و عنداللزوم باز هم چنین خواهیم کرد. در عین حال فکر میکنم امروز کسانی باید از ملت ما عذر بخواهند که ایران را به این وضعیت اسفناک و تقریبا ورشکسته کشاندهاند و اکنون به جای جبران مافات و تلاش برای ایجاد وحدت، بر طبل تفرقه و تسویه حساب میکوبند.”
او پیش از آن نیز خطاب به آیتالله خامنهای نوشته بود: “انتظار این بود که رهبری از خطاهای گذشته خود و قوای سهگانه، که ایران و مردم را با مخاطرات و مشکلات فراوانی مواجه کرده است، عذرخواهی کنند.”
چند ماه که از انتخاب روحانی به ریاستجمهوری گذشت و مشخص شد که اصلاحطلبان حاضر به عذرخواهی نیستند، بلکه طلبکار هم شدهاند، حمله به اصلاحطلبان دوباره شدت گرفت. سردار ابراهیم جباری٬ فرمانده سپاه حفاظت “ولی امر” در جمع بسیجیان تاکید کرد که سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی با محمد خاتمی و اصلاحطلبان مشکل دارند. مجتبی ذوالنور مشاور نماینده آیتالله خامنه ای در سپاه، به خبرگزاری فارس گفت: “سعه صدر نظام باعث شد خاتمی اکنون آزاد باشد اما این به معنای این نیست که مستحق برخورد نیست.”
ذوالنور معتقد بود که این حرف بیربطی است بگوییم حمایت خاتمی موجب رأیآوری روحانی شده است و تاکید داشت” وی فرد بیتاثیری در جامعه است و حتی در جبهه اصلاحات نیز نظرش نمیتواند موجب هماهنگی شود.” او در پایان اعلام کرده بود: “مردم در فتنه ۸۸ آخرین میخ را بر تابوت اصلاحطلبان وارد کردند.”
هفته پیش چند تن ازاصلاحطلبان طی نامهای خطاب به روحانی خواستار “اقدام عاجل دولت در رفع سوءتفاهمهای باقی مانده از انتخابات ۸۸ شدند.” آنان نوشتند: “در انتخابات ۸۸ بسیاری اشتباه کردند. اما نمیخواهیم همچنان در گذشته تنفس نماییم. همانگونه که جناب خاتمی فرموده بودند، بهتر است طرفین همدیگر را مورد بخشش قرار دهند تا دست به دست یکدیگر فردای ایران را رقم زنیم.” نویسندگان نامه خواستار “رفع حصر از آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد” شده بودند.
انتشار این نامه خشم محافظهکاران تندرو از اصلاحطلبان را شعلهورتر کرد. سیدحسین نقوی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به خبرگزاری فارس گفت: “فتنه ۸۸ نه تنها خیانت محسوب میشود، بلکه یک فتنه جنایتکارانه است و مسببین آن باید پاسخگوی خون انسانها باشند، بنابراین چگونه این افراد این حادثه بزرگ را یک سوءتفاهم تلقی میکنند؟ اینگونه سخن گفتن بسیار باعث شرمندگی است.”
حمید رسایی نیز تاکید داشت که رفع حصر از اختیارات رئیسجمهور نیست. او اضافه کرده بود: “اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند با پرچم اصلاحطلبی به میدان آیند، چون اصلاحطلبی برای مردم، مساوی با شانتاژ سیاسی، خودفروشی، جلب رضایت آمریکا، اسرائیل و دشمنان این ملت شده است.”
حمله به اصلاحطلبان تشدید شده است و ظاهرا خبری از عذرخواهی هم نیست.