آخرین جدالهای دیکتاتور لیبی با مخالفان با حساسیت تمام از سوی رسانههای مختلف دنیا پیگیری میشوداما طیفی از رسانههای ایرانی سئوال بزرگ دیگری را هم مطرح میکنند که شاید در هیچ نقطه دیگر جهان چندان پراهمیت نباشد: سرنوشت امام موسی صدر، روحانی بلندپایه شیعه که 33 سال پیش در لیبی مفقود شد.
در کنار فعالیت سایتها و گروههای شبکههای اجتماعی طرفدار صدر، روز چهارشنبه دوم شهریور، دو روزنامه روزگار و اعتماد هم عکس صفحه یک خود را به صدر اختصاص دادند؛ اولی با انتشار مصاحبهای منتشر نشده با او و دیگری مصاحبهای با صادق طباطبایی در این باره ترتیب داده بود. ادبیات این نوشتارها در کنار سایر مطالب تولید شده در فضای وب از شیفتگی طیفی از دینداران نوگرا به موسی صدر و بیتابی برای زنده بودن و حضوردوباره او در معادلات سیاسی و دینی خبر میدهد. آن گونه که روزگار مینویسد: “حتی ما که فقط نامی و خاطراتی از امام موسی صدر شنیدهایم، بر این باوریم که او با همه فرق دارد و از جنسی دیگر است. نگاهش مهربانتر است و فکرش با ذوق ما جورتر. شاید ذوق امروز ما البته با ذوق اول انقلاب فرق کرده باشد اما امام موسی که فرق نکرده. او از همان اول هم با آن چهره نورانی و نگاه مهربانانه و خنده صمیمانه به فکر آن بود تا اوهام تفرقهافکن را از ذهن و دل مسلمانان بزداید… از کرامات آن سید بزرگوار آنکه درست در چنین شبی، 33 سال پیش - شب قدر - امام را ربودند و به زندانش انداختند و دیکتاتور لیبی هم درست - 33 سال بعد - در شبی سرنگون میشود که شب قدر است.”
و نویسنده اعتماد معتقد است: “از مدتها پیش مشخص بود که قذافی صد درصد رفتنی است و عقل دیپلماتیک ایجاب میکرد که ایران با انقلابیون در تماس باشد تا بتواند در لیبی آینده جای پایی برای خود ایجاد کند. این نتیجهیی بود که تمام کشورهای جهان به آن رسیده و برنامههای خود را برهمین اساس تنظیم کرده بودند. اما آیا در تهران، این موضوع به عقل هیچ دیپلماتی نرسید؟!مسوولان کشورمان علاوه بر نادیده گرفتن خواست مردم لیبی، توجهی نیز به درخواستهای مردم ایران که خواهان دخالت ایران برای اطلاع از وضع امام موسی صدر که با توطئه عوامل دولت قذافی در لیبی ناپدید شده است نیز نشان ندادند.”
اما موسی صدر که همپای آیتالله خمینی، او را امام میخوانند کیست و چه اطلاعاتی از سرنوشتش در دسترس است.
کشته شده یا زندانی
خانواده صدر سالهاست که به زنده بودن وی اصرار دارد و پیش از تحولات لیبی نیز خواستار پیگیری وضعیت و آزادیاش از سوی دولتهای کشورهای اسلامی شده بود. به محض انتشار نخستین خبرها از سقوط معمر قذافی نیز، خانواده صدر با صدور بیانیهای اعلام کردند: “ دوستداران امام موسی صدر، ما لحظاتی تاریخی را پشت سر مینهیم که با گذر این لحظات هرچه بیشتر به آزادی امام موسی صدر و دو همراهش، شیخ محمد یعقوب و روزنامهنگار عباس بدرالدین، از زندانهای معمر قذافی نزدیک میشویم. قذافی، که از 31 اوت 1978 آنان را ربوده است. به همین سبب از هر کسی که پس از سقوط طاغوت زمام امور را به دست خواهد گرفت، تقاضا داریم که عنایت و توجهی ویژه به این پرونده داشته باشد و اقدامات لازم را برای حفاظت از جان امام و دو همراهش صورت دهد تا آنان به سلامت و پیروزمندانه به وطن و آغوش خانواده و به میان دوستدارانشان بازگردند.”
کانون فرهنگی یاران صدر هم پس از انتشار سخنان نماینده شورای ملی انتقالی لیبی که اعلام کرده بود صدر در لیبی به شهادت رسیده است، واکنش تندی نشان داد و سخنان “عبدالمنعم الهونی” را غیرقابل استناد دانست و آن را بخشی از سناریوی دستگاههای اطلاعاتی معرفی کرد. پیش از این هم وزیر امور خارجه اسبق لیبی و نماینده سابق این کشور در سازمان ملل متحد ، از احتمال کشته شدن موسی صدر به دلیل مشاجره لفظی با قذافی خبر داده بود. اما اسفند ماه گذشته یک روزنامه کویتی مدعی شده بود وی زنده است.
بدین گونه است که با وجود اعلام پیگیری سرنوشت صدر از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در سال گذشته، رامین مهمانپرست، سخنگوی این وزارتخانه روز چهارشنبه تاکید کرد: “اطلاعات ما درباره وضع ایشان متناقض است.”
اما کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میگوید: “ما قایل به این هستیم که ایشان زندهاند و نزد دولت قذافی اسیر بودهاند.”
امید به ظهور یک منجی دینی
سید موسی صدر که ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ در قم متولد شد مرجع دینی و سیاسی شیعیان است که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان را تأسیس کرد و در معادلات سیاسی و دینی لبنان و سوریه بسیار تاثیرگذار بود.صدر پایهگذار جنبش مقاوتی در برابر اسرائیل نیز بود و در تسهیل شرایط آیتالله خمینی در دوران تبعید تلاشهایی داشت. او در ۹ شهریور ۱۳۵۷، طی سفری رسمی به لیبی به دعوت معمر قذافی، ناپدید شد و اکنون در صورتی که زنده باشد بیش از 82 سال سن دارد. با این حال صادق طباطبایی همچون سایر اعضای خانواده صدر میگوید: “ شرایط زندان و مسائل روحی ناشی از دوری سی و اندی سال از تحولات و حوادث، همچنین عدم آشنایی با پیوندها، رابطهها و خط و خطوط جدید؛ بهطور کلی ایشان را در چه وضع روحی و جسمانیای قرار داده است، اما با وجود همه اینها در صورت بازگشت امام صدر به صحنه اجتماع و سیاست، با توجه به نفوذی که در کل لبنان و منطقه خاورمیانه و جامعه مسلمانان داشته و هنوز هم بعد از این دوران طولانی غیبت همان نفوذ و حضور قدرتمند معنوی و فکری و عاطفی مشاهده میشود؛ مسلما این بازگشت و حضور مجدد – با وجود آنچه گفته شد- در جهت منافع مسلمین در کل منطقه خواهد بود. به همین دلیل، یکی از نگرانیها این است که اگر شرایط آزادی ایشان فراهم شود ایادی و عوامل همین قدرتهای منطقه از جمله اسراییل در لحظههای آخر کاری انجام ندهند و خدای ناخواسته پیش از آنکه ما به امام دسترسی پیدا کنیم آنها وارد کار شوند.”
اما به نظر نمیرسد جمهوری اسلامی چندان مشتاق پیگیری وضعیت صدر باشد؛ روحانیای که با نسل روشنفکر ایران در دهه 40 پیوند داشت و سیمین دانشور او را “ یکی از زیباترین مردهای دنیا” توصیف کرده اگر واجد همان شرایط سابق باشد احتمالا در میان دینگرایان جایگاه ویژهای پیدا خواهد کرد. ولی آیا شرایط سیاسی ایران و منطقه مستعد حضور اوست؟