مستند تهران انار ندارد ساخته مسعود بخشی یکی از متفاوت ترین مستند هایی به شمار می آید که در سینمای ایران جلوی دوربین رفته است. این فیلم در ماه گذشته چند نمایش در محل های مختلف داشت و چند اکران دیگر را نیز پیش رو دارد. این هفته روز نگاهی دارد به این فیلم.
تهران در بستر طنز
نویسنده و کارگردان: مسعود بخشی- مدیر فیلمبرداری: بایرام فضلی- تهیه کننده: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی.
خلاصه داستان: مستند تهران انار ندارد از منظری طنز آمیز تاریخ یکصد سال گذشته تهران را مورد بررسی قرار می دهد. فیلم از دوران پهلوی آغاز شده و در تهران سال 84 به پایان می رسد.
سینمای مستند ایران در سال های اخیر مسیری متفاوت با آنچه را که به عنوان سینمای مستند کلاسیک می شناختیم پیش گرفته است. سینماگران جوانی همچون مسعود بخشی، کیوان علیمحمدی، امید بنکدار و… در مقابل سینمای مستند کلاسیک که پرچم داران آن را نیز در ایران می توان سینماگرانی چون کامران شیردل، محمدرضا اصلانی و.. در نظر گرفت قد علم کرده اند و به سرغ تولید مستند هایی می روند که در کنار اهمیت موضوع به مخاطب نیز نظر دارند. سینمای مستند در طول تاریخ خود در ایران هیچگاه امکان نمایش عمومی نداشته و با اینکه در برخی ساخته ها از اجتماعی ترین و منتقد ترین سینما های زمان خود به شمار می آمده اما امکان ارتباط مستقیم با مخاطب کلان را از دست داده است. سینماگران مستند جوان در چند سال گذشته کوشیده اند راهی را انتخاب کنند که در صورت فراهم شده امکان نمایش اینگونه فیلم ها مخاطب نیز استقبال کرده و کارها را پس نزند.
مستند تهران انار ندارد یکی از این فیلم ها به شمار می آید. از نمایش فیلم در هر محلی که بوده استقبال فراوان صورت گرفته و مخاطبان آن را پسندیده اند. البته طرفداران مستند های کلاسیک جزو معدود منتقدانی محسوب می شوند که مقابل این فیلم صف آرایی کرده اند.
مسعود بخشی زمانی نزدیک به سه یا چهار سال را صرف ساختن این فیلم کرده است. فیلم تهران انار ندارد را به نوعی می توان از جمله فیلم های مستندی طبقه بندی کرد که کارگردان در هیچ شرایطی خود را از پیکره فیلم جدا نکرده و به طور کامل در اظهار نظر، نحوه پرداخت اطلاعات و… دخالتی مستقیم دارد. جنس تصاویر کار هم که نگاتیو است به بخش این امکان را داده که در همسوسازی رنگ ها و جنس تصاویر چندان دچار مشکل نشده و تصاویر از منظر گرافیک رنگی با یکدیگر دچار بی تناسبی نشوند. اما به هر حال رسیدن به فضایی یگانه و دوری جستن از عدم انسجام نخ تسبیح نیاز داشته که این ۲فضا را به هم وصل کند. این نخ تسبیح جدا از کلیت شهر تهران استفاده ای طنزآمیز از شخصیت جعفر در «دختر لر»است. جعفری که در فیلم «دختر لر» به دخترک اصرار می کند با او به تهران بیاید و امروز جعفر به تهران آمده و نمی تواند جایگاه مناسبی را برای خود در این شهر پیدا کند. این سؤال در رسیدن به نتیجه که چرا این شخصیت نتوانسته- بحق یا ناحق- جایگاه خود را بیابد در ابعاد متفاوتی و با توجه به جزئیاتی متفاوت بیان می شود.
از دیگر سو، استفاده از موسیقی و تدوین متناسب تصاویر با این موسیقی ابعاد دراماتیک کار را نیز در چند وجه متفاوت افزایش می دهد. اتفاقی که در شیوه نگارش و خوانش گفتار متن نیز رخ داده است.
لحن کنایی گویندگان نریشن و ایجاد تصاویری گهگاه متناقض با آنچه در تصاویر بیان می شود تماشاگر را با این چالش روبه رو می نماید که به راستی در سؤالات مطرح شده غور کند. این که تهران با چه مسائلی روبه روست و مشکلاتی که در این شهر وجود دارد ریشه در چه مسائلی دارد فرض کنیم بخشی با یک زبان معمولی همانند آنچه در بسیاری از آثار مستند دیده ایم اطلاعات خود را به بیننده منتقل می کرد چه اتفاق جدیدی رخ می داد؟ توجه به ترافیک، گرافیک نامناسب ساختمان ها و… مسائلی هستند که بارها و بارها در فیلم های مستند مورد بحث قرار گرفته اند؛ اما هیچ یک آنچنان که باید ماندگاری نداشته اند. در واقع اگر بخواهید برای فیلم یک سیر روایی مشخصی را قائل شویم بررسی همه این ابعاد در قالبی مشخص است که فرهنگ شهرنشینی امروز را می سازد. پس از به هم رسیدن تاریخ امروز و دیروز تهران، بخشی در میان خود را روی واقعیت های امروز زوم می کند و به برج سازی، مسأله حمل و نقل، آلودگی هوا و… می پردازد.
در پایان می خواهم به ابتدای بحث بازگردم. زبان طنز فیلم بسیار به آن کمک کرده که ما بتوانیم نگاه شخصی کارگردان را که خود از ابتدا معلوم می شود راوی فیلم هاست را دریابیم. طنز نوعی نگاه است که بی واسطه شکل نمی گیرد. باید شرایط موجود را به وجود آورد تا مخاطب به خنده و بعد به اندیشه واداشته شود. در همین فیلم فرض کنید و به یاد بیاورید فصلی را که صاحب یک گاری دستی قصد دارد گاری اش را از میان چند میله به هم پیوسته عبور دهد.
نحوه پخش این صحنه در کلیت فیلم و گفتاری که به وسیله نویسنده متن برای او نوشته شده و تأکید فیلمساز به نمایش جزئیات آن فصل طنز را به وجود می آورد.
از این رو می توان اذعان داشت که فیلم «تهران انار ندارد» مستندی کارگردانی شده است که نمی توان به هیچ عنوان حضور کارگردان را از داخل آن حذف کرد. اتفاقی که شاید در بسیاری از فیلم های مستندی که به مقاله ای روزنامه ای می مانند قابل رخ دادن باشد.