انحصار حتی در اعتراض ‏

نویسنده

po_bahman_amoee_01.jpg

بهمن احمدی امویی

ساعت 11 امروزصبح (بیست و دوم دی ماه )گروهی از فعالان زن مقابل سفارت فلسطین در تهران با پلاکاردهایی که ‏بر آنها شعارهایی در محکومیت حمله اسرائیل به غزه نوشته شده بود با یک بلند گوی دستی شعار صلح و پایان دادن به ‏نسل کشی در غزه را فریاد می زدند . آنها به دعوت گروه مادران صلح خود را به آنجا رسانده بودند . در ضلع غربی ‏خیابان فلسطین تجمع کرده بودند و به رهگذران و خودروهایی که از خیابان عبور می کردند بروشور می دادند و از ‏آنها می خواستند جنایت اسرائیل در غزه را محکوم کنند‎ . ‎مردانی از فعالان جنبش های اجتماعی و سیاسی نیز دقایقی ‏بعد به آنها ملحق شدند‎ .‎

aksmehman1.jpg

تعدادی عکاس روبروی در سفارت فلسطین که چند سرباز و افسر نیروی انتظامی هم آنجا ایستاده بودند ،از معترضین ‏عکس و فیلم می گرفتند‎ .‎

جمعی از حقوقدانان ، اعضای کانون نویسندگان ،برخی از اعضای جنبش زنان ایران و روزنامه نگاران نیز به دعوت ‏جمعیت مادران صلح برای دفاع از مردم غزه به مقابل سفارت فلسطین در تهران آمده بودند و خواستار پایان نسل کشی ‏اسرائیل در غزه شدند‎ .‎

رییس موزه صلح که خود یک جانباز جنگ است، فریبرز رییس دانا، اقتصاددان و عضو کانون نویسندگان ، شرف ‏الدین، رییس سازمان دفاع مقدس، احمدزاده، فیلمنامه نویس جنگ ، سیمین بهبهانی، شاعر و حبیب الله پیمان از فعالان ‏سیاسی ایی بودند که در میان جمعیت حضور داشتند. بر پلاکادرهایی که در دست این جمعیت بود ، جملاتی چون آیا ‏باید فلسطینی ها را به دریا ریخت؟ و جنگ و خونریزی اسرائیل محکوم است ، دیده می شد . اغلب سخنرانان این جمع ‏هم همراهی آمریکا با اسرائیل را در این نسل کشی محکوم کردند‎ .‎

حدود ساعت یازده و نیم شعارهای “الله کبر ، خامنه ای رهبر” در میان شعارهای صلح خواهانه معترضین شنیده شد . ‏تعدای از لباس شخصی ها که مشخص بود روابط حسنه ای با پلیس دارند کمی بالاتر از معترضان جمع شده بودند و ‏مرتب خود را به آنها نزدیک می کردند . آنها با شعارهای” مرگ بر امریکا” و “خامنه ای رهبر” مانع شنیده شدن گفته ‏های سخنرانان می شدند که با یک بلند گو دستی صحبت می کردند . صدای بلند گو به حدی ضعیف بود که به راحتی ‏شنیده نمی شد . چه برسد به این که با شعارهای لباس شخصی ها که با تمام توانشان فریاد می زدند ،در هم بیامیزد‎. ‎

زمانی مهندس سحابی در گفت و گو با خبرنگاری گفته بود که‎” ‎برخی از تماشاچیان و نمایندگان در مجلس اول برای ‏جلوگیری از سخن گفتن آنها مرتب شعار الله اکبر ، خمینی رهبر سر می دادند و صلوات می فرستادند‎ . ‎همینجوری هم ‏شد که با پررویی و لات بازی همه را از صحنه بیرون کردند‎ .“‎

آیا پس از این همه سال صاحبان این طرز تفکر راه های جدیدتری به ذهنشان نمی رسد ؟ شاید هم چون از این روشهای ‏قدیمی نتایج مورد نظر خود را گرفته اند ،همان ها را تکرار می کنند‎.‎

تعدادی از انها با شکم های برآمده و گردن های کلفت و چفیه بر گردن و شلوارهای نظامی ، در حالی که شعار می ‏دادند ، با تنه زدن به زنان و مردان خود را به میانه جمعیت رساندند . معلوم بود که چندتایی از آنها تازه از محل ‏کارشان به اینجا برای ماموریت آمده بودند . برای همین هم وقت نکرده بودند لباس های نظامی شان را عوض کنند . ‏انگار با بچه های محل هم تماس گرفته بودند و یک جمعی را تشکیل داده بودند‎ .‎

تعدادی از زنان ضمن همراهی نشان دادن با شعار “ مرگ بر اسرائیل ” لباس شخصی ها ، سعی کردند تا حدودی مانع ‏بر هم خوردن جو و از بین رفتن فضای ارام حاکم بر مراسم شوند . اما به نظر می رسید آنها برای بر هم زدن مراسم ‏،به سبک خودشان،عمل می کنند و توجهی به اطرافشان نداشتند‎ .‎

صدای “ حاجی به گوشم ” از پشت سرم شنیده شد. یکی از آنها داشت احتمالا با فرمانده و یا یکی از بالادستی هایش ‏صحبت می کرد‎ .‎

جمعیت برای جلو گیری از برخورد به ضلع شرقی خیابان رفتند و لباس شخصی ها در ضلع غربی . دو گروه روبروی ‏هم قرار گرفته بودند . خانمی گفت : “ ما که نمی توانیم سر موضوع قتل عام فلسطینی ها با هم کنار بیائیم ، پس چه ‏امیدی به کارهای دیگر است‎ .“‎

جمعیت شعار “ صلح ” سر می داد و لباس شخصی ها و نیروهای امنیتی شعار “ مرگ بر صلح طلب” . کسانی می ‏خواستند که توجهی به لباس شخصی ها نکنند و رویشان را به طرف سفارت فلسطین برگردانند ،شاید که آنها را با بی ‏اعتنایی خود از میدان به در ببرند . اما انگار نه انگار !گوش آنها بدهکار این حرفها نبود‎.‎

یکی از تظاهر کنندگان گفت:” فکر کنم همان هایی هستند که برای مبارزه با اسرائیل و عملیات انتحاری ثبت نام کرده ‏اند . اما چون جرات رفتن به آنجا را ندارند تلافی اش را سر ما درمی آورند‎ . “‎

کمی دورتر از جمعیت یکی - دوتا از لباس شخصی ها به راحله عسگری زاده عکاس وب سایت “تغییر برای برابری” ‏حمله کردند. او را زدند و دوربینش را گرفتند . جمعیت به دور آنها حلقه زده بود . یکی می گفت : “به چه حقی با مردم ‏اینگونه برخورد می کنید ؟ یکی هم موضوع پول نفت را به میان کشید و این که آنها با پول نفت اجیر شده اند . کسی هم ‏که خودش را پلیس معرفی می کرد از جمعیت خواهش می کرد خودشان را کنترل کنند تا دوربین این عکاس را پس ‏بگیرد . اما لباس شخصی ها توجهی به او نمی کردند ، حالا یا واقعا زورش به لباس شخصی ها نمی رسید و یا سعی ‏می کرد نقش یک پلیس خوب را بازی کند‎ . “‎

جمعیت برای جلوگیری از هرگونه برخورد و درگیری ، یکی دوبار محل استقرار خود را تغییر داد . در مقابل لباس ‏شخصی ها هم مرتب آنها را تعقیب می کردند‎ .‎

aksmehman2.jpg

در میان لباس شخصی ها یک مرد ژنده پوش با لباس هایی بسیار کثیف مرتب شعار مرگ بر اسرائیل می داد . از او ‏پرسیدم تو هم می خواهی با اسرائل بجنگی ؟ فقط خندید . با خودم گفتم شاید پولی به اوداده اند که بیاید . به یکی از بچه ‏های عکاس گفتم بد نیست از او هم یک عکسی بگیرد‎ .‎

چندتایی از لباس شخصی ها مرتب با الفاظ رکیک زنان را خطاب قرار می دادند . به نظر می رسید آنها می خواهند هر ‏طور شده کار را به درگیری برسانند . یادم آمد که همین چند روز پیش قشقاوی ، سخنگوی وزارت خارجه در باره ‏کسانی که به محل کار و خانه شیرین عبادی یورش برده بودند و بر در و دیوار خانه اش شعارهای توهین آمیز نوشته ‏بودند ، گفته بود که آنها تعدادی دانشجو با نظرات مخالف خانم عبادی بودند ،خانم عبادی و دوستانشان باید تحمل شنیدن ‏سخنان منتقدین را داشته باشند . “ ایا اینها هم از همان دانشجویان بودند ؟ نمی دانم . اما هر چه هست انگار فقط منتقدین ‏حکومت باید تحمل شنیدن نظرات مخالف خود را داشته باشند و نه خود حکومت‎.‎

زنی از میان جمع فریاد زد :” بابا این چه مملکتی است ؟ یک روز می گویند اسرائیل جنایت می کند ، شیرین عبادی ‏حمایت می کند . یک روز هم که ما شعار پایان جنگ و جلوگیری از خون ریزی در غزه توسط اسرائیل را فریاد می ‏زنیم ، باز هم ما را می زنند . “ و کسی دیگر از میان جمع گفت ‏‎:“‎باید هم این کار رابکنند . چون تا حالا افرادی مثل ما ‏را همراه اسرائیل و حقوق بگیر آمریکا و غرب خطاب می کردند . حالا نمی توانند مخالفت ما را با اسرائیل ببیند و ‏گرنه تمام دروغ هایشان نقش بر اب می شود‎ .“‎

معلوم بود کاری هم از آن کسی که خود را پلیس معرفی کرد برای باز پس گیری دوربین عکاس که به سختی هم کتک ‏خورده بود بر نمی آید‎ . ‎شخصی ای را که دوربین را گرفته بود پیدا کردیم و از او خواستیم آن را پس بدهد . شروع به ‏داد و فریاد کرد و با فحش دادن چندتایی از همکارانش را دور خود جمع کرد . یک دفعه یکی از انها با مشت به بینی ‏من کوبید . خون از صورتم جاری شد. یکی دیگرشان قوطی اسپری فلفل را به طرفم گرفت و برصورت و چشم هایم ‏پاشید. دو- سه ثانیه که گذشت احساس کردم چشم ها و صورتم می سوزد ‏‎. ‎یکی از مادران صلح برایم دستمال کاغذی ‏اورد و خون ها را پاک کرد . وارد یک مغازه شد م و آبی به سرو صورتم زدم تا شاید از سوزش چشمهایم کم کند‎ . ‎اما ‏بدتر شد . به زحمت می توانستم ببینم . دو سه نفر از تظاهر کنندگان مرتب به من توصیه می کردند که بهتر است زود ‏محل را ترک کنم . بعد از چند دقیقه که با چند نفر از مادران صلح به طرف شمال خیابان رفتیم ،آنجا هم نیروهای لباس ‏شخصی با زنان درگیر شده بودند . همان پلیس که نقش پلیس خوب را بازی می کرد ، با یکی دوتا از زنان درگیر شده ‏بود . ظاهرا دیگر نمی توانست بیش از این نقش بازی کند و آیدا سعادت ،روزنامه نگار را نیز مضروب کرده بودند . ‏خدیجه مقدم از فعالان کمپین مرتب می گفت :” شناختمش .او آقای ‏‎… ‎یکی از بازجوهای پرونده زنان است . برویم ‏پزشکی قانونی و با گرفتن گواهی ضرب و جرح ، از آنها شکایت کنیم‎ .“‎

یکی گفت :” بابا کدام قانون ؟ آن همه دانشجو را در کوی دانشگاه زدند و کشتند آخرش فقط یک سرباز را به جرم ‏دزدیدن یک ریش تراش محکوم کردند . مگر تا به حال کم شکایت کردیم ، فایده ای داشته است؟ این جا که قانون حاکم ‏نیست‎ . “‎

یکی از لباس شخصی ها هم مدام در حال فیلم برداری بود‏‎ . ‎کسانی دست تکان دادند و علامت پیروزی را با انگشتان ‏خود به آنها نشان دادند . شاید حالا دارند فیلم کارهای امروزشان را نگاه می کنند . بالاخره باید برای کارهایی که می ‏کنند سند و مدرک داشته باشند . تا حقوقی را که به قول آن آقا از بابت نفت می گیرند ، حلال باشد و با راحتی خاطر ‏نوش جان کنند . در ادامه مراسم خانم ها برای نشان دادن اعتراض خود نسبت به برخورد اسرائیل با مردم غزه همگی ‏در یک اقدام نمادین به سازمان انتقال خون رفتند و خون دادند . تعدادی از لباس شخصی ها دست از تعقیب آنها حتی به ‏هنگام خون دادن برنداشتند‎.‎

وقتی نظر یکی از تجمع کنندگان را در باره برخورد لباس شخصی ها جویا شدم ،گفت‎ :‎

‎”‎ماموریت آنها این است که مانع هرگونه تظاهراتی از سوی منتقدین حکومت حتی نسبت به اسرائیل شوند . حکومت ‏می خواهد همه مسائل را به نفع خود مصادره کند و حتی اعتراض به کشتار فلسطینی ها را هم موضوع انحصاری خود ‏می داند ،درست مثل خیلی چیزهای دیگر‎.“‎

در حاشیه‎ :‎

به علت حمله لباس شخصی ها به عکاس ها فعلا ‌عکسی از حمله پلیس ایران به طرفداران فلسطین و صلح طلب ها پیدا ‏نکردیم‎.‎

منیع: سایت کانون زنان ایرانی ‏

www.irwomen.info/spip.php