امیر طاهری
یک ماه پیش، سردار محمدعلی عزیزجعفری، فرمانده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، خواستار پایان دادن به تظاهرات ضد حکومت در ایران و شکستن آنچه به تعبیر او “زنجیر توطئه” است، شد. اما هفته گذشته، این زنجیر، محکم تر از همیشه نمودار شد: دانشجویان سرتاسر کشور، با برپاکردن تعداد زیادی تظاهرات در دانشگاه های سرتاسر کشور، سردار و رهبران عقیدتی اش را به چالش کشیدند.
گروه های مختلف مخالف حکومت و طرفدار جنبش دموکراسی خواهی ایران، از حالا وعده یک سری تظاهرات را داده اند که تا 27 دامبر که طبق تقویم مسلمانان شیعه، روزی مقدس است، ادامه خواهد داشت.در تقویم جمهوری اسلامی ایران، 22 روز وجود دارد که با برگزاری تظاهرات های بزرگ از آن برای نشان دادن قدرت جمهوری اسلامی استفاده می شد. اما از بعد انتخابات جنجالی ریاست جمهوری در ماه ژوئن، جنبش دموکراسی خواهی ایران، بطور ابتکاری از این روزها برای تحقیر حکومت استفاده می کنند.
در روز قدس، 18 سپتامبر، که رسما روز ضد اسرائیل است، گروه های مخالف نشان دادند که ایرانی هاهیچ خصومتی با یهودیان و اسرائیلی ها ندارند. یکی از شعار های معروف آن روز این بود: نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران! یک شعار دیگر این بود: فلسطین را فراموش کن! به ایران بیاندیش!
روز 4 نوامبر، سالروز حمله به سفارت آمریکا در تهران در سال 1979، مخالفان از طرفداران ضدآمریکایی حکومت، فاضله گرفتند. دموکرات ها علیه چین و روسیه که با جمهوری اسلامی ایران متحد هستند، شعار دادند. یکی از شعار ها این بود: سفارت روسیه،لانه جاسوسیه!
به شکلی عمیق، جنبشی که در آغاز اعتراضی بود علیه تقلب در انتخابات که منجر به ریاست جمهوری مجدد احمدی نژاد شده بود، تکامل پیدا کرده است. شعارهای اولیه جمعیت “رای من کجاست؟” بود و رهبران اتفاقی جنبش که میر حسین موسوی، نخست وزیر سابق هم در میان آنهاست، تلاش می کردند تا دامنه اعتاراضات در حد برگزاری مجدد انتخابات و در نهایت در چارچوب قانونی باقی بماند.
شعار معترضین دیگر درباره تقلب در انتخابات نیست. امروز این شعار ها شامل:“مرگ بر دیکتاتور”، “جمهوری ایرانی، نه به جمهوری اسلامی” ویک شعار هم پیام مستقیم بود برای پرزیدنت باراک اوباما: “ اوباما، یا با اونا، یا با ما!”
خلاصه، معترضین دیگر به حکومت فعلی بعنوان یک حکومت مشروع برای کشورشان نگاه نمی کنند.
هم آقای موسوی و هم آیت الله مهدی کروبی، یکی دیگر از کاندیداهای ریاست جمهوری، تلاش کردند تا از حمله به آیت الله خامنه ای، رهبر، جلوگیری کنند به این امید که با او به توافق برسند. به گفته یکی از منابع نزدیک به مخالفان، در بخشی از این توافق آنها قول داده بودند که از برنامه های اتمی ایران دفاع کنند. مردم در شعار هایشان این مورد را هم نفی کردند:” انرژی را رها کن، فکری به حال ما کن!”
حالا دیگر روشن شده است که جنبش دموکراسی خواهی در ایران قصد معامله با آقای خامنه ای را ندارد،او کسی است که با جانبداری از آقای احمدی نژاد، قبل از اعلام رسمی نتایج انتخابات، قانون را زیر پا گذاشته است. تظاهر کنندگان حالا پوستر هایش را آتش می زنند و عکس هایش را پاره می کنند و شعارهای تندی علیه او سر می دهند. یک شعار مشهور این است:” خامنه ای قاتله! ولایتش باطله!”
حکومت با سرکوب بیرحمانه معترضین فقط جنبش را تندرو تر کرد. حتی معامله گر بدنامی مثل هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور سابق و مخالف احمدی نژاد هم بروشنی نشان داد که هیچ روشی را که منجر به باقی ماندن پیروز تقلبی انتخابات باشد، قبول نمی کند.
هفته گذشته، آقای رفسنجانی در جلسه “ شکرانه اتحاد” که به پیشنهاد رئیس مجلس، علی لاریجانی، برگزار شده بود، شرکت نکرد. دلیل او چه بود؟ آقای رفسنجانی دلش نمی خواست با آقای رفسنجانی زیر یک سقف باشد. بعد تر، آقای رفسنجانی در سخنرانی در مشهد درباره بحران عمیق، طولانی و خطرناک حکومت صحبت کرد.
معترضین در سرتاسر ایران با توجه به شعارهاشان خواستار تغییر حکومت هستند. حتی شایعه شده است که حکومت قصد دارد از شر احمدی نژاد راحت بشود و به این دلیل که موفق نشده است احساسات مردم را درباره تغییر حکومت تغییر بدهد، بعد از سال نو در ایران در ماه مارس، اعلام کند که احمدی نژاد به دلیل وضع نامطلوب جسمانی قادر به ادامه کار نیست.
موسوی و کروبی دست از صحبت های اولیه شان درباره “ توانایی های موجود در قانون اساسی فعلی” برداشته اند. یکی از مشاوران آقای موسوی به من گفت که آنها می خواستند بدون شکستن تخم مرغ املت درست کنند، حالا متوجه شده اند که مردم تند تر از حد تصور آنها حرکت می کنند. آقای موسوی شاید برنامه هایش را تغییر بدهد. او دارد متوجه می شود که جنبش ضد حکومتی آنقدر توسعه یافته است که در یک چارچوب کنترل شده قرار نمی گیرد.
در شش ماه گذشته، هزاران نفر دستگیر شدند و صدها نفر در خیابان کشته شدند. و همچنان باوجود تهدید سردار جعفری به سرکوب جنبش، به راه خود ادامه می دهند. برای بدتر شدن اوضاع برای حکومت، روحانیون شیعه هم که تکیه گاه حکومت اسلامی هستند، دارند خودشان را از گروه احمدی نژاد-خامنه ای، جدا می کنند. برخی از آیت الله ها از جمله، منتظری، بیات، صانعی، بجنوردی و زنجانی بخصوص از ادعاهای احمدی نژاد مبنی بر ارتباط با امام زمان، که به باور مذهب شیعه در آخرالزمان ظهور خواهد کرد، دلزده شده اند.
آقای احمدی نژاد، ادعا کرده است که “ظهور” نزدیک است و او بعنوان یکی از خادمین امام زمان، باید زمینه ساز ظهور باشد و ماموریت دارد که کافران را از سرزمیم مسلمانان بیرون کند و فلسطین را از شر “اشغالگران صهیونیست” آزاد کند. وی در سخنرانی اش در شهر اصفهان گفت که جنبش دموکراسی خواهی در ایران را آمریکا درست کردند تا مانع از ظهور امام زمان بشوند.
یکی از روحانیون قم به من گفت:« نحوه صحبت کردن احمدی نژاد، نشان می دهد که بیمار است و خامنه ای با حمایت از چنین شخصی حکومت را نابود خواهد کرد».
تیم احمدی نژاد-خامنه ای را بی کفایتی خودشان هم مورد حمله قرار داده است. حکومت تحت فشار قرار گرفته است، تورم و خروج سرمایه و بالارفتن نرخ بیکاری. انشعاب درون بدنه حکومت به این معناست که رئیس جمهور قادر نیست در پست های کلیدی دولت کسی را انتخاب کند. حکومت که بسرعت محبوبیتش را از دست داده است، به نیروهای نظامی اش ، بخصوص سپاه پاسداران رو کرده است.
فرماندهان سپاه پاسداران، تقریبا هر شب در تلویزیون ظاهر می شوند و خود را بعنوان نگهبان نظام معرفی می کنند. خود سردار جعفری می گوید او به مدل ترکیه علاقمند شده است؛ مدلی که در آن، نظامیان به عنوان حامیان جمهوری عمل می کنند.
ولی ممکن است که این سردار سپاه، زمان چندانی در اختیار نداشته باشد، چرا که جنبش دمکراسی خواهی، ریشه های عمیق تر می یابد و بیشتر رشد می کند. هنوز راه زیادی مانده است تا این جنبش به اتحادیه های مستقل کارگری و صدها انجمن رسمی و غیر رسمی جامعه مدنی که علیه جمهوری شریراسلامی، می جنگند، پیوند بدهد.
ایران وارد یکی از مراحل محوری تاریخ شده است. آنچه مسلم است که وضعیت فعلی اشغال نشدنی است.
منبع: وال استریت ژورنال 10 دسامبر