لیندسی هلموود
جان بولتن، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل، می گوید کالین پاول، وزیر خارجه سابق ایالات متحده، سعی می کرد به کمک شریکان اروپایی و با ارایه بسته ای از پیشنهادات به ایران به جای اعمال فشار با تحریم، ماجرای برنامه هسته ای ایران را خاتمه بخشد.
بولتن در یادداشت هایش که سه شنبه منتشر شد می نویسد از این که می دیده ارتباط پاول با همتایان انگلیسی، فرانسوی و آلمانی مجموعه ای را تشکیل می داده احساس ناراحتی می کند.
بولتن در مصاحبه ای با خبرگزاری آسوشیتد پرس در روز جمعه گفت “بسته پیشنهادی” به “حد قابل ملاحظه ای” مورد بحث و گفتگو قرار گرفته بود. این بسته شامل “امتیازات اقتصادی فراوانی برای ایران بود که ایران می توانست از آن در زمینه پیشرفت تکنولوژی و سایر چیزها از آنها استفاده کند.“
بولتن گفت: “اروپایی ها لیست بلند بالایی را از تجارت گرفته تا سرمایه گذاری و تکنولوژی در نظر داشتند. میزان هویج در این لیست ها همواره بیش از میزان چوب بود.“
بولتن در کتاب خود به نام “تسلیم، چاره نیست : دفاع از آمریکا در خارج و درداخل سازمان ملل”، می گوید دیپلماسی خارجی جرج بوش مثل یک “سقوط آزاد” به حال خود گذاشته شده بود. او خواستار یک تغییر فرهنگی در وزارت امور خارجه “به شدت دموکراتیک و لیبرال” است.
بولتن در این کتاب از بسیاری مکالمات خصوصی خود را با دستگاه دیپلماسی بوش در طول مدت 6 سال خدمت، که از مقام ارشد وزارت امور خارجه آغاز و به پست سفیر ایالات متحده در سازمان ملل خاتمه یافت، پرده بر می دارد.
بولتن در خاطرات خود به مسایل مختلفی از جمله گرفتن رای تایید از سنا و بحران هاییی که وی در سازمان ملل با آن دست و پنجه نرم کرد، پرداخته است. این بحران ها شامل مجموعه ای از آزمایش هسته ای کره شمالی گرفته تا جاه طلبی های هسته ای ایران و درگیر های دارفور و نیز جنگ سال گذشته اسراییل و جنگجویان حزب الله در لبنان را شامل می شود.
بولتن در ادامه مصاحبه اش با آسوشیتد پرس گفت ناتوانی تلاش های اروپا در حل مناقشه هسته ای ایران مهمترین دلیلی است که می توان برای محدودیت تعداد گزینه های پیش رو برای ایالات متحده در حال حاضر در نظر گرفت.
او گفت: “من فکر می کنم به خاطر شکست دیپلماسی غرب، که بیش از چهار سال به طول کشید، در حال حاضر گزینه های محدودی در برابر ایران برای ما باقی مانده است. اساسا” به نظر من فقط دو گزینه داریم: یکی اینکه رژیم را عوض کنیم و دیگر اینکه به عنوان آخرین راه حل از نیروی نظامی علیه برنامه تسلیحات هسته ای ایران استفاده کنیم.”
بولتن در کتابش، دیپلمات های اروپایی و آمریکایی را متهم می کند که به جای قرار دادن خود در جایگاه مستحکم آنچنان که خواست بوش و او بوده است، به دنبال میانه روی و آسان گیری بوده اند.
بولتن می گوید در جریان مبارزات انتخابی که بوش برای دوره دوم ریاست جمهوری با سناتور دموکرات، جان کری، رقابت می کرد، دستگاه دیپلماسی ما فشار را بر روی تصویب تحریم ها برای نابودی برنامه هسته ای ایران گذاشته بود در حالیکه شرکای اروپایی ما برای تحرکات دیپلماتیک فشار وارد می کردند.
او پاول را متهم می کند که مهمترین نقش را در ارایه بسته پیشنهادی به تهران برای توقف فعالیت های هسته ای بر عهده داشت. او می گوید این کشمکش در نامه ای که از مقامات وزارت خارجه کانادا به آنها ارسال شد به خوبی مشهود است.
او سه هفته اول پس از ارایه این پیشنهاد تشویقی از سوی پاول به تهران را سخت ترین دوره کاری اش در دوره اول زمامداری بوش می داند.
بولتن می نویسد: “پاول از سیاست درازمدت ما در برابر ایران تخطی کرد. او با سازش با انگلیس، فرانسه و آلمان در برابر سیاست های ایالات متحده، خود را تنها چند هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به مواضع کری نزدیک کرده بود.“
بولتن از موضع رایس هم انتقاد کرد وقتی او به دنباله روی ازسیاست های پاول در قبال ایران از تلاش های اروپایی ها در مذاکره با ایران آشکارا حمایت می کرد؛ آن هم فقط برای اینکه اگر شکست بخورند بتواند رایشان را در شورای امنیت داشته باشد. بولتن می گوید انگلستان، فرانسه و آلمان، مشابه همین قول را به پاول هم داده بودند.
جوان کول، یک استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه میشیگان، با تخطئه ادعاهای بولتن می گوید یک وزیر امور خارجه همیشه باید در مذاکرات دیپلماتیک قابل انعطاف باشد.
کول می گوید: “پاول گزینه هایی را مد نظر داشت که بولتن از روی میز جمع کرده بود. بولتن زیر دست او بود.“
جان بی آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در موسسه مطالعات استراتژیک و بین المللی، می گوید بولتن هم به اندازه هر کس دیگر در دستگاه دیپلماسی بوش، به خاطر عقد توافقات و سپس زیر پا گذاشتن آنها “گناهکار” است.
بولتن اکنون یک عضو ارشد موسسه آمریکایی انترپرایز است که کانون نخبگان محافظه کار در واشنگتن تلقی می شود.
منبع: سانفرانسیسکو کرونیکل، 10 نوامبر