قاعده: نسرین ستوده 13 شهریور ماه در پی احضار به دادسرای ویژه مستقر در اوین، پس از مراجعه بازداشت شد. منزل و محل کار او، هفته پیش از بازداشت توسط نیروهای امنیتی بازرسی شده بود و در جریان آن، بخشی از اسناد و مدارک دفتر و منزل او و همینطور مدارک شخصی وی، همسر و دو فرزند خردسالش [پسر ۳ ساله و دختر ۱۱ ساله] ضبط شد.
استثناء: نسرین ستوده دومین فرزندش را باردار است. با این حال، روزها و هفته ها بدون توجه به طفل کوچولویی که در رحم اش دارد رشد می کند مدام از پله های دادگاه انقلاب بالا و پایین می رود تا در کنار موکلانش از حقوق آنان دفاع کند. در یکی از روزهای مراجعه به دادگاه انقلاب بازپرسی انجام نشد. هنگام ظهر بازپرس ها و کارکنان برای نماز و ناهار رفتند و این مادر باردار ناگزیر شد که به دفتر خود بازگردد تا مجددا فردا صبح برای پیگیری پرونده ها به دادگاه انقلاب برگردد. زمان خروج از دادگاه، مامور از خارج شدن ستوده به دلیل آنکه برگه خروجش توسط بازپرس امضاء نشده بود جلوگیری کرد. هر چه همراهان وی می گفتند خانم ستوده وکیل است و نه متهم و قرار بازپرسی برای موکلش صادر شده نه برای او، اما مامور دربان، قبول نمی کرد. نسرین ستوده که از دست رفتارهای این چنینی عصبانی بود به همراه طفل معصومی که در رحم داشت و بعدها پس از تولد، نیما نام گرفت بر نیمکتی در سالن دادگاه انقلاب نشست. نیمکت از قضا شکسته بود و نسرین ستوده ناگهان به زمین خورد و پشت سرش محکم به زمین اصابت کرد. نسرین بی اختیار، فریادی از درد برکشید ولی بلافاصله از جا برخاست و فریاد بعدی ستوده فریاد اعتراض بود به بی حقوقی متهم و موکل و بی احترامی به وکلای قانونی . بارها و بارها موکلین ستوده شاهد اعتراض های قانونی او و گوشزد به اجرای قانون بودند.
قاعده: نسرین ستوده به طور طبیعی باید آخرین ماه های بارداریش را به روال بیشتر زنان پا به ماه، در استراحت و آرامش به سر می برد. اما برای نسرین ستوده استراحت و در خانه نشستن معنا نداشت او در هر شرایطی از حقوق موکلانش دفاع می کرد. شجاعت، جسارت و صداقتش در دفاع از حقوق متهمان زبانزد همه موکلان اوست. چرا که نسرین خود با آرمان های عدالت خواهانه موکلانش همراهی می کند و به آنان جسارت می بخشد. نسرین ستوده آن زمان که پروانه وکالت نداشت با فعالیت های رسانه ای و انتشار مقالات در ترویج گفتمان حقوق بشر و حقوق زنان در ایران می کوشید. بعد از دریافت پروانه وکالت هم هر جا که لازم بود تبعات بی قانونی و بی حقوقی زنان را شرح می داد. در جریان طرح “لایحه حمایت از خانواده” در مجلس هفتم، دو هفته مانده به تولد نیما در نشست هایی که فعالان حقوق زنان برگزار می کردند فعالانه شرکت می کرد و به نقد لایحه ای که قرار بود حقوق زنان را باز هم به عقب برگرداند، با همان متانت و دقت همیشگی اش سخن می گفت.
نسرین ستوده از جمله وکلایی است که با فعالیت داوطلبانه و رایگانش، امکان دسترسی به وکیل را برای افراد بیشتری فراهم کردند. او تنها وکیل کنشگران حقوق زنان و حقوق بشر نبود. موکلان گمنامی داشت که آن گاه که ازیاد همه رفته بودند، می دانستند که کسی هست که حفظ حقوق و زندگی شان دغدغه اوست و از هر ابزار قانونی و اخلاقی و انسانی ای که می تواند برای دفاع از آنان استفاده می کند. او یکی از وکلای پی گیر حقوق کودکان زیر 18 سال بود که در آستانه اعدام قرار داشتند و ستوده از هر امکانی برای نجات جان شان استفاده می کرد، هرچند می دانست که تغییر قانون می تواند نجات گر جان این کودکان باشدو همه تلاشش در جهت تاثیر بر افکار عمومی برای درخواست قانونی بود که سن مسئولیت کیفری کودکان را به 9 سال و 15 سال تقلیل می داد.
قاعده: نسرین ستوده ها شایسته تقدیرند نه بازداشت، نه لغو پروانه های وکالت شان، نه انحلال کانون مدافعان حقوق بشر آنها که چنین وکلای داوطلب و مردمی را به دور هم جمع می کرد تا حقوق بشر را در جامعه عینیت بخشند. جرم نسرین و همکاران جسورش جز عشق به انسان ها و برابری شهروندان و آرمان های بشر دوستانه نیست .
قاعده: نسرین ستوده روز قبل از سالگرد تولد نیمای 3 ساله اش، از زندان اوین با یک تماس تلفنی کوتاه با مهراوه دخترش از سلامت خودش گفت. نسرین نتوانست تولد نیما را جشن بگیرد و او را درتجربه های دلنشین کودکانه اش همراهی کند. اما دوستان و موکلان نسرین ستوده، تولد نیما را جشن گرفتند تا جای خالی مادر، نتواند نیمای کوچولو را بیش از این، بی تاب کند. به راستی یاران و موکلان نسرین چقدر توانستند این روز را بدون حضور مادر تا حدودی طبیعی جلوه دهند؟ باید از دل نیمای 3 ساله پرسید؟
استثناء: نسرین ستوده کارشناس ارشد حقوق بین الملل، وکیل بسیاری از فعالان سیاسی و مطبوعاتی و متهمان بازداشت شده در حوادث پس از 22 خرداد و همکار شیرین عبادی در کانون مدافعان حقوق بشر است. او برنده جایزه حقوق بشر کمیته بین المللی حقوق بشر ایتالیا در سال 2008 است. جایزه ای که به دلیل ممنوع الخروج بودن نتوانست برای گرفتنش رهسپار ایتالیا شود. قاعده: نیما با خط های کنارِ گونه اش چه زیبا می خندید اما با نگاه آگاه مهراوه چه می شود کرد. تشویش و ناامنی را می توان در نگاهش حس کرد. آری داشتن مادری استثنایی در این کشور آرامش به همراه ندارد ولی حتما افتخار به همراه دارد.
استثناء: با وجود مراجعه و پیگیریهای خانوادهی نسرین ستوده، اما او اجازه نیافت برای خاک سپاری و شرکت در مراسم ختم پدرش در مراسم حضور یابد. مسئولان امنیتی و قضایی پرونده، از دادن مرخصی به وی پرهیز کردند. نسرین ستوده در تنهایی مطلق تمام نشدنی سلولش چه گونه سوگواری می کند در حسرت لحظه های آخرین دیدار پدر
قاعده: نسرین ستوده یک وکیل شناخته شده است و سابقه کاری درخشانی به همراه دارد نه فرار می کرد و نه پنهان می شد . او خانواده و دو فرزند خردسال دارد، طبیعتا باید اجازه می یافت در آ خرین دیدار و هم چنین مراسم ختم پدرش شرکت کند.
مشق هفته: نسرین ستوده کنشگر، وکیل با جسارت، مادر و همسر، زندانی است. ستوده گناهی جز دفاع بی دریغ از آن چه انسانی است ندارد.
سیاه مشق: وکلایمان، برادران و خواهران زندانیمان را آزاد کنید. آن ها سرمایه های اجتماعی و فرهنگی ما هستند.خواسته آنان چیزی جز رفع تبعیض و نابرابری و اجرای عدالت نیست.وای به کشوری که موکلان تنهایند وکلا یا در زندانند و یا در غربت. وای به مردمی که قاعده استثنایشان به هم ریخته است
منبع: مدرسه فمنیستی