بیشتر تحلیل گران ایرانی در یکسال گذشته بر آن بوده اند که مذاکرات هسته ای سرانجام به نتیجه می رسد. اراده سیاسی حکومتگران دو سوی مذاکره که ریشه در الزامات و نیازهای اقتصادی و ضرورت ایجاد ثبات و امنیت در منطقه بی ثبات و حساس خاورمیانه دارد، دلیل عمده این نگاه نسبت به خروجی مذاکرات است.
دستیابی به یک توافق هسته ای که به تحریم های خفه کننده علیه اقتصاد ایران پایان دهد نه فقط برای منافع ملی و امنیت ایران ضرورتی حیاتی است، بلکه برای مصالح سیاسی، امنیتی و اقتصادی بلندمدت آمریکا و اتحادیه اروپا نیز غیرقابل انکار است. بنابراین به نتیجه رسیدن مذاکرات صرفنظر از آنکه چه کسی بیشتر یا کمتر از مواضع خود عقب بنشیند و به طرف مقابل امتیاز دهد برای طرفین مذاکره موفقیت و برعکس شکست مذاکرات شکست همه طرفهای درگیر است. اما روند گفتگوها و نتیجه نهایی آن همیشه تابع منطق مصلحت طرفهای درگیر نیست، که اگر چنین بود بسیاری از نزاع ها و جنگ های منطقه ای و بین المللی از آغاز در نطفه خفه می شدند و طرفین درگیری ها را دچار خسارات و خسران های جبران ناپذیری نمی ساختند.
اراده رهبران سیاسی و حکومتگران دو سوی مذاکره برای حل صلح آمیز منازعه هرچند شرط لازم به شمار می رود، اما هنوز کافی نیست. چرا؟ به این دلیل ساده که در هر دو طرف لابی ها و جناح های نیرومندی خواهان توافق نیستند و با تمام توان خود برای شکست مذاکرات بسیج شده اند. و آن چنان که همیشه بوده و هست، ساختن، از جمله ساختن بنای صلح و تفاهم بسی دشوارتر از تخریب است، و این یعنی آنکه زور و اراده دولتمردان خواهان موفقیت مذاکرات در هر دو سوی مذاکره باید بسیار قوی تر از جریان تخریب باشد. هیچ کس نمی داند مخالفان توافق در کدام سوی مذاکره قوی تر و مصمم تراند، اما می توان گفت که در هر دو سوی مذاکره اراده سیاسی برای دستیابی به توافقی که برای طرفین قابل قبول باشد وجود دارد. و این به آن معنی است که در هر دو سوی مذاکره آمادگی برای مصالحه و پذیرفتن بخشی از خواسته های طرف مقابل انکارناپذیر است. با این همه زمان به سود طرفداران مصالحه نیست و متغیرهای داخلی و بین المللی متعددی بر مواضع بازیگران اصلی دو طرف تاثیر می گذارد و روند مذاکرات را تهدید می کنند:
۱- تردید خامنه ای
می دانیم که خامنه ای زیر فشار سنگین تحریم های اقتصادی که امنیت داخلی جمهوری اسلامی و حتی موجودیت آن را در منطقه به مخاطره انداخته به “نرمش قهرمانانه” تن داده است. او از آغاز در این عرصه مردد و دو دل بوده است. یک دل با مخالفان توافق هسته ای و یک دل با تیم مذاکره کننده دولت روحانی بشرط آنکه به ازاء برخی عقب نشینی های کمی و کیفی در پروژه هسته ای ایران، پیکره ی تحریم ها فرو ریزد. اصرار۱+۵ به محدود کردن بیش از حد صنایع هسته ای ایران و ناخن خشکی آنان در برداشتن تحریم ها به ویژه بلاتصمیمی در لغو تحریم های شورای امنیت، قطعا مذاکرات را با شکست مواجه می سازد و موضع افراطیون جمهوری اسلامی را تقویت می کند، و این به منزله پایان امیدهایی است که پس از انتخابات ۹۲ برای حل منازعه هسته ای پدید آمده بود.
۲- زیاده خواهی های ۱+۵
بر این اساس تسلیم نسبی رهبران آمریکا و اروپا به لابی های متنفذ و فعال اسرائیل که خواهان محروم کردن ایران از حقوق اساسی آن در صنعت هسته ای هستند، و همچنین میدان دادن به این وسوسه که جمهوری اسلامی زیر فشارهای خرد کننده اقتصادی سرانجام مجبور به پذیرفتن شرایط آنان خواهد شد، اشتباه راهبردی مرگباری است که فرصت طلایی کنونی برای بهبود مناسبات ایران و غرب که پیامدهای مثبت آن برای ایران، منطقه و جهان انکارناپذیر است را برباد می دهد. اگر مردم ایران احساس کنند که ۱+۵ درصدد نقض حقوق ملی و قانونی ایران در مساله صنایع هسته ای است، قطعا راضی به چنین تحقیری نیستند. چنین حسی اگر در میان ایرانیان پدید آید، بیش از همه مخالفان تنش زدایی و افراطیون جمهوری اسلامی از آن بهره برداری می کنند.
اعلام گاه به گاه تحریم های جدید وزارت خزانه داری آمریکا همانقدر که لابی های اسرائیل را خوشنود می سازد، افراطیون جمهوری اسلامی را نیز خوشحال می کند. وزیر خارجه ایران به درستی اشاره می کند که این تحریم های تازه با روح توافق ژنو خوانائی ندارد و قطعا دستیابی به توافق را دشوارتر می کند.
۳ - بازی دو گانه روسیه
بحران اوکراین و افزایش تنش میان آمریکا و متحدان آن با روسیه یکی از مهمترین متغیرهای بین المللی بازدارنده ی مذاکرات هسته ای ایران و غرب است. کانون اصلی قدرت در ایران از دیرباز استراتژی همسویی و اتحاد با محور روسیه ـ-چین را در برابر آمریکا و متحدان آن دنبال کرده است. همراهی روسیه و چین با آمریکا در تصمیماتی که به تحریم ایران از جانب شورای امنیت انجامید، صرفا زیر فشار آمریکا و متحدان آن، و برای جلوگیری از بخطر افتادن منافع اقتصادی و تجاری این دو قدرت بزرگ در بازار جهانی صورت گرفت. خانم هیلاری کلینتون در کتاب “گزینه های دشوار” که دربرگیرنده خاطرات چهارساله مسوولیت وی در مقام وزیر خارجه ایالات متحده است می نویسد: ما به چینی ها فهماندیم که تشدید تحریم ها علیه ایران برای کشاندن آنان به پای میز مذاکره و دستیابی به یک توافق ضروری است. در غیر این صورت برای بازداشتن ایران از تولید سلاح هسته ای جنگ اجتناب ناپذیر خواهد بود.
کلینتون می نویسد که ما به آنها می گفتیم شما به نفت کشورهای حوزه خلیج فارس نیاز دارید. جریان نفت به صلح و ثبات در این منطقه نیاز دارد. تنش و جنگ قبل از همه منافع شما را تهدید می کند. پس شما برای جلوگیری از جنگ با ما در تصویب تحریم ها همراه شوید. (نقل به معنی از…) البته استدلال آمریکایی ها برای همراه کردن روسیه بیشتر آن بوده است که تجهیز همسایه روسیه به سلاح هسته ای به سود مصالح درازمدت این کشور نیست، به ویژه آنکه خطر مسابقه تسلیحاتی را در خاورمیانه به دنبال خواهد داشت…(نقل قولهای به معنی از کتاب خاطرات خانم کلینتون نسخه انگلیسی بخش مربوط به ایران گرفته شده است)
اینک همراه با بالا گرفتن تنش میان روسیه با آمریکا و اتحادیه اروپا که به نظر می رسد امری زودگذر نیست، حکومت روسیه احتمالا در قبال ایران سیاستی متفاوت از گذشته در پیش خواهد گرفت؛ سیاستی در جهت تشویق جناحهای افراطی و شخص رهبر جمهوری اسلامی در به شکست کشاندن مذاکرات هسته ای. مذاکره بر سر معاوضه نفت و کالا با روسیه، و خبرهایی که درباره احتمال تحویل سامانه های ضد هوایی اس ۳۰۰ در رسانه های ایران انتشار یافته نشانه هایی از این تغییر سیاست روسیه در قبال ایران است.
سیاست هوشمند و سازگار با منافع ملی ایران آن است که به هر قیمتی در پی موفقیت مذاکرات هسته ای و بهبود مناسبات ایران و آمریکا باشد. ایران به عنوان دارنده بزرگ ذخایر گاز و نفت جهان می تواند با در اختیار گرفتن سهم خود در بازار جهانی از این ثروت سرشار ملی در جهت جهش بزرگ در راه توسعه کشور بهره برداری کند. تمایل به تفاهم و بهبود مناسبات ایران و آمریکا در کابینه روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای ایران مشهود است، اما آنچه مشهودتر است آن است که کانون اصلی قدرت به رهبری آیت اله خامنه ای مخالف سرسخت هرگونه بهبود مناسبات ایران و آمریکا و خواهان نزدیکی ایران با محور روسیه-ـ چین است و به توافق هسته ای احتمالی ایران و غرب نیز به عنوان تاکتیکی اجباری برای خروج از مخمصه تحریم ها می نگرد. بنابراین اگر توافق با لغو تحریم های شورای امنیت همزمان نباشد و یا حتی اگر راهی موثر برای دورزدن و یا خنثی کردن تحریم ها پیدا شود، نمی توان انتظار داشت که مذاکرات به توافق بیانجامد.
روزنامه کیهان که زیر نظر نماینده مستقیم خامنه ای اداره می شود و در ماههای گذشته نقش یکی از تریبون های اصلی افراطیون مخالف توافق هسته ای را ایفا کرده در شماره سه شنبه ۱۱ شهریور با نشان دادن نوعی خرسندی از تحریم های جدید آمریکا در یادداشتی با عنوان: “یک سال لاپوشانی برای بزک کردن شیطان بزرگ” چنین می نویسد:
“باز هم آمریکا بعد از توافق ژنو ایران را تحریم کرد تا بحث قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد بودن آمریکاییها داغ شود! البته این بار واکنش مسئولان دستگاه سیاست خارجی کشور نسبت به تحریمهای قبلی آمریکا بعد از توافق ژنو، کمی صریحتر بوده و آنها “جدید” بودن این تحریمها را پذیرفتهاند اما در هر صورت از نقض توافق ژنو سخنی نمیگویند و این موضوع را تنها مغایر با “روح” توافقنامه میدانند!
به گزارش رجانیوز، از یک سال قبل که دولت یازدهم کار خودش را شروع کرد، آقای روحانی با تکیه بر مذاکره با اروپا و آمریکا تمام تلاش خود را بکار بست تا تحریمها علیه ایران لغو شود؛ اما این موضوع از ابتدا مورد انتقاد خیلیها در داخل کشور بود چرا که آنها معتقدند دل بستن برای رفع تحریمها از سوی دشمن “خوشخیالی” و “غیر واقعیبینانه” است و با مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلی حل نمیشود بلکه مشکلات بیشتر هم خواهد شدحالا گذشت یک سال نشان میدهد ظاهراً حرفهای منتقدان دولت درست بوده است، چرا که بعد از توافق ژنو، آمریکاییها از تحریمهای یکجانبه و غیر منطقی علیه مردم ایران دست نکشیدهاند و در ۱۲ ماه گذشته تأسیسات هستهای کشور نیز پلمب شده است.اما چه افراد و چه جریانهایی باعث شدند تا این تحلیل نادرست و «آدرس غلط» در افکار عمومی بوجود بیاید که مذاکره با آمریکا رفعکننده مشکلات داخلی کشور است؟پاسخ به این پرسش، نیازمند بازخوانی عملکرد رسانههای حامی دولت در یک سال گذشته و به ویژه بعد از توافق ژنو است، درست همان روزهایی که منتقدان از “غیر قابل اعتماد بودن آمریکا” سخن میگفتند و در مقابل حامیان دولت با بوق و کرنا کردن توافق ژنو، از حل تمام مشکلات بواسطه مذاکره با آمریکا سخن میگفتند! همان روزهایی که هر کس علیه توافق ژنو کوچکترین سخنی به میان میآورد؛ با برچسب “بیسواد”، “تندرو”، “مغرض”، “افراطی”، “بدون شناسنامه” و… توصیف میشد اما گذشت زمان ظاهراً نشان داد اظهارات همین بیسوادهای افراطی درستتر از کسانی بود که مدعی تدبیر و شناخت دیپلماسی بودند.
رجانیوز برخی از تیترهای دروغین و توخالی نشریات زنجیرهای طی یک سال اخیر را هم مرور کرده است از جمله؛ “آرمان: تا ۲ ماه دیگر تحریمها کاملاً برداشته میشود (۱۲ مهر ۹۲)“، “اسرار: فشار کری منجر به تعویق تحریمها شد”، “ایران: تحریمها رو به پایان است (۳۰ مهر ۹۲)“، “شرق: فروپاشی سازمان تحریم آغاز شد (۳۰ آذر ۹۳)“، “فرهیختگان: دستاورد دولت روحانی در صدمین روز؛ پایان هزار و یک شب هستهای”، “اعتماد: دستان بنبست شکن ظریف- کری”، “ایران: عبور از بحران ۱۰ ساله در ۱۰۰ روز”، “گسترش صنعت: تحریمها ترک خورد”، “اعتماد: مرگ تحریمها”!
رجانیوز مینویسد: شاید بهترین توصیف برای عملکرد روزنامههای زنجیرهای که در آن زمان تلاش داشتند تا به هر قیمت چهره آمریکا را “بزک” کرده و از دوستی و مهربانی دشمن برای ملت ایران سخن بگویند، سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در ۲۸ بهمن ۹۲ باشد که فرمودند: “برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره آمریکا، زشتیها و خشونتها و وحشتآفرینیها را از این چهره بزدایند و دولت آمریکا را دولتی علاقهمند به مردم ایران و انساندوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.”
با این اوصاف خوش بینی نسبت به نتیجه مذاکرات نباید ما را به خوشباوریهایی که پایان آن غافلگیری و سردرگمی است بکشاند.